واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: محمدعلی شهرستانی از نگارش کتابی با مضمون بررسی طنز در آثار چخوف و هدایت خبر داد و گفت: در آثار این دو نویسنده مولفه مشترکی وجود دارد و آن توجه هر دو به طبقه فرودست اجتماع و تبیین مصائب آنان در لفافه طنز است. محمدعلی شهرستانی - مولف و منتقد ادبی - که به تازگی کتابی درباره وجوه تشابه و افتراق طنز آنتوان چخوف و صادق هدایت نوشته است، درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: درباره آثار چخوف می توان گفت که وی در اغلب آثار خود در قالبی طنزآلود به بیان یک معضل روانی می پردازد و بی آنکه پاسخ روشنی برای این مسائل ارائه کند می کوشد مخاطب را تا انتهای داستان، پرسشگر و جستجوگر نگه دارد. وی افزود: البته چخوف در این میان چندان هم با مخاطب خود نامهربان نیست. او زمینه را برای دریافتهای ذهنی مخاطب فراهم می سازد و در هدایت خواننده به سمت روشنگری و نتیجه گیری صحیح می کوشد. داستانهایی از قبیل "شوخی" و "محبوب همه" گواه این ادعا هستند. چخوف در این دو اثر با مهارت و چیره دستی، روابط و مناسبات اجتماعی میان آدمها را ترسیم می کند و با نگاهی موشکافانه و دقیق به تحلیل آنها می پردازد. شهرستانی ادامه داد: در داستان "خودکشی" ما باز هم با شخصیتی طنز مواجه هستیم. چخوف ضمن اینکه سعی دارد تصویری از مناسبات درست و نادرست اجتماعی تحویل مخاطب دهد، به مسائل زناشویی و حتی کیفیت زندگی آدمها نیز نظر دارد. در یک جمله می توان گفت در تمام آثار طنزآلود او سایه یک اندوه بزرگ مشاهده می شود؛ درست مثل داستان "یوهان درشکه چی" که چخوف ضمن ارائه برشی از زندگی طبقه فرودست جامعه روسیه، یک طنز اجتماعی را هم مطرح می کند؛ طنزی به دور از شعارهای سیاسی و برخاسته از متن جامعه روسیه به آن شکلی که هست. به خصوص دو مقوله فقر و بی عدالتی به شدت محور آثار او هستند. به هر حال اگر چخوف در چهل و چند سالگی بر اثر بیماری سل از دنیا نمی رفت می توانست آثاری بس ارزنده تر ارائه دهد. نویسنده کتاب "دیواری در سرای کوران" ادامه داد: حتی نمایشنامه هایی چون "باغ آلبالو" یا "دایی وانیا" که به زبانهای مختلف ترجمه و اجرا شده اند، علاوه بر دارا بودن طنزی اجتماعی نکوهش نویسنده را درباره اندیشه های ناصواب و زشت همراه دارد. او بدون طبقه بندی جنسیتی و بی آنکه زن و مرد در نظرش تفاوتی داشته باشند، معضلات آدمها را از هر جنس و قماش بیان می کند. شهرستانی درباره طنز آثار صادق هدایت نیز تصریح کرد: در کتاب خود سعی کرده ام رویکردی را که هدایت در هنگام نگارش داستانهایی از قبیل "قضیه مرغ روح"، "قضیه چهل دخترون" و... داشته بررسی کنم. ضمن اینکه "وغ وغ ساهاب"، "علویه خانوم" و "ولنگاری" او هم به برخی آثار چخوف در توجه به قشر فرودست جامعه پهلو می زند. وی افزود: یحیی آرین پور در جلد دوم "از صبا تا نیما" به نقل از بزرگی می نویسد: قلم طنزنویس کارد جراحی است نه چاقوی آدم کشی که با همه تیزی و برندگی اش، جانکاه و موذی نیست بلکه آرام بخش و سلامت آور است. با این تفاسیر فراموش نکنیم که طنزنویس ماهر بر روی عیوب اجتماعی انگشت می گذارد تا ضمن بزرگنمایی آنها به مخاطب یادآوری کند که از کنار این مصائب عادی نمی توان عبور کرد. محمدعلی شهرستانی با اشاره به داستانهای "جایزه نوبل"، "حکایت با نتیجه" یا حتی "خارکن" گفت: در این آثار ردپای نگاه طنزآلود هدایت در ترسیم معضلات اجتماعی مشهود است. اهمیت کار هدایت در "خارکن" بیشتر به آن دلیل است که وی به ادبیات کهن و فولکلوریک، خاصه ادبیات "پوچی" که در آن زمان رایج بوده است نظر دارد و ضمن احترام به ادبیات فولکلوریک، ادبیات پوچی را که ملمو از توضیح واضحات است به سخره می گیرد و به قافیه پردازیهای شاعرانه طعنه می زند. وی یادآور شد: در داستان "قضیه طوفان عشق خون آلود" ما با سخره گرفتن ادبیاتی غیر رئالیستی که در زمان هدایت رواج زیادی داشت مواجه می شویم و یا در داستان "قضیه اسم و فامیل"، مخاطب ضمن روبرو شدن با نثری سهل و ممتنع و شسته رفته با انبوهی از پیامهای ملموس اجتماعی برخورد می کند که در لفافه طنز پیچیده شده اند. "طنز چخوف و طنز هدایت" در حال حاضر مراحل پایانی نگارش را طی می کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 889]