واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقايع اتفاقيهسابقه استفاده از کلمه "روزنامه" يا " روزنامچه" در ايران را مي توان در قرون اوليه اسلامي پي گيري کرد. اين واژه در کتبي چون يتيمه الدهر ثعالبي و معجم الادباي ياقوت حموي، به معناي شرح زندگي و بيان وقايع مهم زندگي پادشاهان و وزرا و بزرگان هر عصر به کار مي رفته است. تا اوائل دوره قاجار هم روزنامه به همين معنا به کار مي رفته است؛ آخرين کتاب هايي که با اين تعريف و تحت عنوان روزنامه در ايران تاليف شده است، روزنامه ميرزا محمد خان، كلانتر شيراز در شرح وقايع زنديه و روزنامه خاطرات محمد حسن خان اعتماد السلطنه مي باشد. در دوره قاجار به گزارشهاي وقايع نگاران دولتي كه از شهرستانها اخبار جاري را به دولت مركزي مينوشتند، نيز روزنامه گفته ميشد. تجار و بازرگانان هم براي محاسبات تجاري خود اقدام به تهيه الواح و دفاتري مي کردند که در اصطلاح به آن روزنامه يا روزنامچه گفته مي شد.
اما اولين آشنايي ايران با روزنامه به معناي جديد و امروزي اش به زمان صفويه و عصر شاه عباس بر مي گردد که بر اثر برقراري روابط سياسي و تجاري فعال با کشورهاي اروپايي، روزنامه هاي اروپايي به ايران وارد شدند؛ البته اين روزنامه ها به تعداد بسيار کم به ايران وارد شده و در اختيار گروه اندکي از صاحب نظران و بزرگان قرار مي گرفت.در دوران محمد شاه قاجار، در تاريخ 25 محرم 1253ق، ميرزا صالح شيرازي، از نخستين دانش آموختگان ايراني در اروپا، اولين روزنامه به معناي جديد را، براي آگاه کردن مردم از آخرين اخبار سياسي و اقتصادي و فرهنگي مملکت و کشورهاي خارجي، با نام «کاغذ اخبار» منتشر کرد. اين روزنامه به صورت ماهيانه منتشر مي شده است و تا سه سال يعني تا سال 1256ق در تهران منتشر مي شد. علي رغم اين که اولين روزنامه اي که به زبان فارسي در ايران چاپ شد، "کاغذ اخبار" بود اما نقطه عطف روزنامه نگاري ايران انتشار "وقايع اتفاقيه" است. در 5 ربيع الثاني اين سال، در سومين سال سلطنت ناصر الدين شاه، به همت ميرزا تقي خان اميرکبيرو ادامه اصلاحات مورد نظر وي، اولين شماره روزنامه وقايع اتفاقيه در ايران به چاپ رسيد.نقطه عطف روزنامه نگاري ايران انتشار "وقايع اتفاقيه" استاين روزنامه به صورت هفتگي چاپ ميشد و تعداد صفحات آن بين دو تا 12 بود؛ اما معمولا در 4 صفحه طبع مي شد. مدير روزنامه وقايع اتفاقيه، حاج ميرزا جبار تذکره چي و سردبير آن ادوارد برجيس انگليسي معروف به برجيس صاحب بود. ميرزا جبار مدتي کارپرداز ايران در بغداد بود. برجيس صاحب، در زمان عباس ميرزا به استخدام دولت ايران در آمده بود و در تبريز صاحب چاپخانه اي بود. پس از عباس ميرزا در تهران به تجارت مشغول شد. امير کبير او را با عنوان« مترجم ديوان» براي ترجمه متون انگليسي به وزارت خارجه دعوت کرد. برجيس صاحب مسئوليت سردبيري و ترجمه متون جالب انگليسي مجلات خارجي را براي روزنامه وقايع اتفاقيه بر عهده داشت.وقايع اتفاقيه، با خط خوش ميرزا عبدلله نامي، نوشته مي شد که جز نام او اطلاع ديگري از او موجود نيست.شماره اول اين روزنامه بدون نام چاپ شد و از شماره دوم نام "وقايع اتفاقيه" به بر آن نهاده شد. در شماره اول در باب هدف از چاپ اين مکتوبه اين چنين آمده است:« از آنجا که همت حضرت اقدس شاهنشاهي مصروف بر تربيت اهل ايران و استحضار و آگاهي آنها از امورات داخله و وقايع خارجه است، لهذا قرار شد که هفته هفته احکام همايون و اخبار داخله مملکتي و غيره را که در دول ديگر گازت مي نامند در دارالطباعه دولتي زده شود و به کل شهرهاي ايران، منتشر گردد که اهالي ممالک ايران نيز، در هر هفته از احکام دارالخلافه مبارکه و غيره اطلاع حاصل نمايند و از جمله محسنات ديگر اين گازت يکي آنکه سبب دانايي و بيناي اهالي اين دولت عليه است، ديگر اين که اخبار کاذبه اراجيف که گاهي بر خلاف احکام ديواني و حقيقت حال در بعضي از شهرها و سرحدات ايران پيش از اين باعث اشتباه عوام اين مملکت مي شد بعد از اين به واسطه روزنامچه موقوف خواهد شد و بدين سبب لازم است کل امناي دولت ايران و حکام ولايات و صاحب منصبان معتبر و رعاياي صادق اين دولت اين روزنامه ها را داشته باشند.»به طور کلي مطالب روزنامه شامل اخبار دار الخلافه، تصميمات، احکام، عزل و نصب ها و القاب اعطايي شاه، شکارها و ديد و بازديد هاي شاهانه، گزارش حوادثي که در مملکت اتفاق افتاده مانند سيل و زلزله و..، اخبار ممالک محروسه و دول خارجه بود. وقايع اتفاقيه تا شماره 16 جمعه ها و از آن پس پنجشنبه ها، منتشر مي شد. 471 شماره آن با همين نام « وقايع اتفاقيه» چاپ مي شد، شماره 471 بدون نام و از شماره 472، با نام دولت عليه ايران کار خود را ادامه داد. 41 شماره روزنامه در زمان صدارت امير کبير به زيور طبع آراسته شد ولي شماره 42 حکم عزل امير کبير و انتصاب ميرزا آقا خان نوري به صدرات را در بر داشت.وقايع اتفاقيه به قيمت ده شاهي فروخته مي شد، و اشتراک سالانه آن 24 قران بود. به فرمان شاه، هر يک از دولتمرداني که در آمد ماهيانه وي به 200 تومان مي رسيد، موظف بود، 24 قران را بپردازد و مشترک شود.منابع: روزنامه وقايع اتفاقيه، جمشيد کيان فر، نشر دانش، 1373 شماره83.ايران در دوران سلطنت قاجار، علي اصغر شميم.زهرا محمديگروه جامعه و سياستتنظيم براي تبيان: عطالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]