واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یک گوش دراز، یک گوش کوتاه، یک موجود آس و پاس که معلوم نبود از کجا آمده به خانه یک مهندس جوان با همسر نویسندهاش. صدایشان میکند مادر خانومی و آقای پدر. یک اسم سخت... با گوشهای تا به تا یک گوش دراز، یک گوش کوتاه، یک موجود آس و پاس که معلوم نبود از کجا آمده به خانه یک مهندس جوان با همسر نویسنده اش. صدایشان میکند مادر خانومی و آقای پدر. یک اسم سخت و طولانی دارد که همه بچهها بلدند. زی زی گو لو آسی پاسی درا کوتا تا به تا. میتواند کوچک و بزرگ شود. یک اتاق دارد که پشت پنجره اش همیشه بهار است. همسایهشان – اعظم خانوم – ازش خوشش نمیآید و پسر همسایه – امیر آقا جمالی – دوست جون جونی اش است. قصههای تا به تا همین بود. سال 75 شبکه 2 حدود 30 قسمتش را پخش کرد؛ جمعهها صبح. زی زی گولو را هم مرضیه برومند ساخت. اول قرار بود این مجموعه ادامه «قورباغه سبز» باشد. اما برومند تبدیلش کرد به قصه یک موجود عجیب و غریب. میگویند یک روز خمیر داده به بچههای فامیلش تا عروسک درست کنند، یک عروسک شبیه به زی زی گو لو درست شده. اما تا زی زی گو لوی واقعی در بیاید خیلی طول کشید. عادل بزدوده بیشتر از 4 ماه روی عروسک کار کرد، هی میساخت، هی برومند نمیپسندید (البته ما یک بار همه را توی همان قسمتی که تا به تاها از فضا آمده بودند دیدن زی زی گو لو، دیدیم) تا این که یک شب بزدوده تا صبح نشست پایش و وقتی عروسک را تمام کرد و از کارش مطمئن شد، به برومند زنگ زد و گفت: «متولد شد!» زی زی گو لو با اسفنج ساخته شد و 3 تا اندازه داشت، اندازه بزرگش حدود 60 سانتی متر بود، یک زی زی گولوی 30 سانتی هم بود که توی اتاقش میرفت، یک 8 سانتی هم بود که از توی قندان میآمد بیرون. از زی زی گو لو فقط اندازه بزرگش مانده و دست عادل بزدوده است. اندازه متوسطش از بین رفته اما 8 سانتیاش را وقتی لیلی رشیدی بچه دار شده مرضیه برومند هدیه کرده به پسرش که البته آن هم به خاطر جنس اسفنجی اش خراب شده. طرح اولیه داستان مال خود برومند بود اما با کاظم اخوان، با هم طرح داستان را میزدند. برومند همیشه روی متنهایش خیلی وسواس دارد. به خاطر همین، این قدر ریزهکاریها توی سریال زیاد است. کار در یک آپارتمان در مبارک آباد تهران ضبط شد. همان طوری که در سریال بود، طبقه پایین مهندس و مادر خانومی بودند و طبقه بالا خانواده جمالی. تابستان کار شروع شد و آخر پاییز آخرین قسمت سریال را گرفتند و عروسک را یا مریم سعادت میگرداند یا عادل بزدوده. آزاده پور مختار هم جایی مینشست که عروسک را ببیند و رویش حرف میزد.صدای صحنه با بوم ضبط میشد و صدای پور مختار با میکروفن. آهنگ تیتراژ زی زی گولو را مثل «خونه مادر بزرگه» بهران دهقان بار ساخت. آن نوشتههایی که میآمدند و میرفتند هم دستخط امیر حسین صدیق است. خیلی طول نکشید که بازار پر شد از دمپایی و مگس کش زی زی گولو. اما مهم ترین چیزی که همهمان حداقل یکیاش را داشتیم، سر مداد لاستیکی زی زی گو لو بود. آقای پدر: نقش آقای پدر یا همان مهندس را امیر حسین صدیق بازی میکرد. این اولین کارش بود. کلی آمده بود و رفته بود تا برومند قبولش کرده بود (البته بعدا شد پای ثابت کارهای او). خیلی گیگیلی و مبادی آداب بود. مادر خانومی: لیلی رشیدی– دختر داوود رشیدی– هم با زی زی گو لو معروف شد. قصه مینوشت و ماجراهای زی زی گو لو از توی همین قصهها بیرون میآمد، خیلی هم لوس حرف میزد. اعظم خانوم: نقش اعظم خانوم را مریم سعادت بازی میکرد، همانی که عروسک زی زی گو لو را میگرداند، نمونه یک زن خانه دار سنتی درست و حسابی بود. اصلا چشم دیدن زی زی گو لو را نداشت. اسمش را هم بلد نبود درست بگوید. میگفت «آسی پو لیکا» آقای جمالی: نقش جمال آقای جمالی را هم رضا فیاضی بازی میکرد. نک زبانی حرف میزد و مثل چی از زنش میترسید. با آن طرز «ز» گفتنش مدام میگفت «اعظم...!»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]