واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: انگار همه مان معلق میشویم در یك خلاء. این مهم ترین تمرینی بود كه ما میكردیم و وقتی یك مهره قوی و سنگین مثل پانته آبهرام هم در این گروه هست كه... فعلااز تئاتر بیشتر از سینما لذت میبرم در بخش اول گفت وگو با باران کوثری درباره بازیگری و دغدغهها و اعتقاداتش در این مورد صحبت کرده بودیم و او برای پاسخ به سوالات از بخشی از کارهای گذشته اش هم حرف زده بود. بهانه ما البته نمایش «سگ سکوت» بود و گفت وگو را هم با همین محوریت آغاز کرده بودیم و در پایان بخش اول رسیده بودیم به سگ سکوت. نمایشی كه هم اكنون در حال بازی در آن است. از او پرسیده بودیم که چقدر طول كشید تا با شخصیتی كه در «سگ سكوت» بازی میكند ارتباط برقرار كند و او از روندی که او و کارگردان و نویسنده طی کرده بودند تا به نقش نزدیک شود را برایم گفت. ولی به هر حال باید بپذیریم، بخشی از مخاطبانی كه برای دیدن نمایش میآیند اینقدر حرفه ای نیستند. حرفه ای یعنی چه؟ به نظر من تئاتر یك سری تماشاگر حرفه ای دارد. آنها میدانند با تئاتر تجربی چطور برخورد كنند. دوستان دیگری كه نمیدانند هم به نظر من بهتر است تئاترهای تجربی بیشتر میبینند، اگر این ژانرها برایشان جذاب است. اشكالی به هیچ كاری دارد نیست اگر به راحتی برای ما قابل فهم نیست. در اینكه ما برای همه اتفاقاتی كه در نمایشنامه میافتد دلیل داریم، راجع به آن حرف زدیم و برای همه شان تحلیل داریم شكی نیست. راجع به همه اینها ما تحلیل داریم و ساعتها و ماهها روی آن كار كردیم تا به این نتایج رسیدیم. چیزی كه راجع به تئاتر تجربی وجود دارد این است كه اصلاقرار نیست تخیل و تصور تماشاگر را ببندد. یعنی شما كاملاآزادید كه یك صحنه زایمان را هر جور كه میخواهید اجرا كنید تماشاگر حق دارد هرجور كه دوست دارد آن را ببیند. باز این برای من از جذابیتهای تئاتر تجربی است. به نظر من ذهن مان آماده نیست كه وقتی یك نمایش تجربی را میبینیم به نظرمان اینقدر پیچیده و عجیب میآید والااگر ذهن مان آماده باشد برای یك تئاترتجربی، متن «سگ سكوت» یك متن قابل فهم است. به نظر من كل بازیگری كار خیلی مشكلی است مخصوصا بازیگری تئاتر كه هر روز باید بیایید حس بگیرید و هر روز آن را اجرا كنید. تحمل همه اینها چقدر برایتان لذت بخش است و چقدر خسته كننده. خسته كننده كه نیست. راجع به تئاتری مثل «سگ سكوت» اصلابحث حس نیست. بحث یك تمركز جمعی است بین یك عده كه كم كم آنقدر این تمركز را تمرین میكنند كه وقتی وارد سالن میشویم و پایمان را روی ملافه سفید میگذاریم ناخودآگاه برایمان اتفاق میافتد. یكی از تمریناتی كه آروند به ما میداد این بود كه انگار همه ما یك سلول هستیم و حركت هر كدام از ما روی حركات دیگران تاثیر میگذارد. این اتفاق است كه ما سعی كردیم رد كار هم بیفتد. شما به یك تمركز جمعی میرسید كه كوچك ترین حركتی از هر كدام از اعضای این سلول بقیه را هم به حركت وامیدارد و مجبورشان میكند كه به این اكت كه از طرف این عضو اتفاق افتاده، ری اكشن نشان بدهد؛ یعنی همانطوری كه گفتم بیشتر از حس، در تئاتر تجربی بحث تمركز مطرح است. به نظر من برای دیدن تئاتر تجربی هم این مساله، مساله مهمیاست. یعنی شما مجبورید این نوع تئاتر را متمركز ببینید و این اعتماد را به كارگردان و بازیگرانی كه دارند كار را اجرا میكنند بكنید كه خودتان را در تمركزی كه آنها دارند بر شما القا میكنند و فضایی كه دارند برایتان میسازند رها كنید. انگار همه مان معلق میشویم در یك خلاء. این مهم ترین تمرینی بود كه ما میكردیم و وقتی یك مهره قوی و سنگین مثل پانته آبهرام هم در این گروه هست كه تجربه هر نوع تئاتر دیگری را دارد و آنقدر روی صحنه به همه چیز مسلط است كه آدم لذت میبرد. من با اینكه از وقتی كه بازی نمیكردم یكی از طرفداران پانته آبهرام، هنوز هم گاهی وقتها شوكه میشوم از این همه تسلطش روی صحنه. به همه چیز روی صحنه تسلط دارد. مهره ای مثل پانته آ خیلی كمك میكند به اینكه آن تمركز كه صحبتش را كردیم اتفاق بیفتد. فكر میكنم بر عكسش هم هست. یعنی اگر یك نفر آن وسط باشد كه نتواند خوب با گروه همراه شود و به كار بقیه لطمه بزند، حس او مدام منتقل میشود و به كار آسیب وارد میشود. دقیقا. من خودم چون تجربه این نوع تئاتر به این مشكلی را نداشتم، روزهای اول خودم یكی از مهرههایی بودم كه باعث لنگیدن میشدم و طول كشید تا پانته آ و همه بچهها كمك كردند كه من وارد این فضا بشوم. از طرف دیگر، بحث حركت در این تئاتر مطرح است كه من تجربه اش را نداشتم و خیلی سخت بود برایم كه باز با كمك سارا ریحانی كه او هم در كار خودش حرفه ای است، توانستم همراه شوم. از طرفی دیگر اعتماد به نفسی كه حامد بهداد به من میداد كمكم كرد. میخواهم بگویم اوایل من خودم یكی از آن مهرههایی بودم كه باعث میشدم آن تمركز خراب شود و گروه آنقدر همكاری كرد و آنقدر این تمركز را به من منتقل كرد و مرا كشید در بازی خودش كه الان بین من و بچهها آن تمركز اتفاق افتاده. شما و حامد بهداد دو نفری هستید كه از سینما وارد این كار شدید. آیا هیچ واكنش منفی ای از طرف اهالی تئاتر دیده اید؟ به هر حال برخی از اهالی تئاتر ممكن است در مورد این قضایا نظر خوبی نداشته باشند. من این قضایا را در همان «در میان ابرها» گذراندم. البته همیشه تئاتریها به من لطف داشتند. من جزو آن دسته از بازیگران خوش شانس سینما بودم كه وقتی وارد تئاتر شدم از من استقبال هم كردند. سر «در میان ابرها» روزهای اول كمی بی اعتماد به نفس بودم و با خودم فكر میكردم الان تئاتریها میگویند این بچه در تئاتر چه كار میكند و امیررضا كوهستانی برای چه دارد با او كار میكند ولی خوشبختانه همه شان آنقدر به من اعتماد به نفس و كمپلیمان دادند و بعد از آن هم آنقدر به من لطف داشتند كه الان دیگر اصلاآن حس را ندارم. فكر میكنید چرا این اتفاق برای شما افتاده و برای بعضیهای دیگر نمیافتد. آیا به روحیه و برخورد آدم برمیگردد؟ بحث روحیه نیست. فكر میكنم آدمها میبینند كه این كار چقدر برای شما جدی است یا نیست. میبینند آیا شما زحمت میكشید یا نه؟ میبینند كه من باران كوثری وقتی كه چهار سال پیش وارد تئاتر میشدم و قرار است با امیررضا كوهستانی كار كنم و میدانم كه از تئاتر خیلی كم میدانم و تقریبا هیچ چیزی نمیدانم، از آنها میخواهم كمكم كنند، از آنها میخواهم كه به من یاد بدهند. یك طوری نگاهشان میكنم كه میفهمند دارم سعی میكنم كه از آنها یاد بگیرم. وقتی كه شما این حس را به آدمها میدهید، آنها كه غرض دارند، وقتی كه میبینند یك نفر جدی است در كاری كه میكند و وقتی كه میبینند كه من بدون آنكه بخواهم اغراق كنم، یك مواقعی تئاتر برایم مهم تر از سینما بوده، آنها هم دوستتان دارند. آقای بهداد هم همین حالت را دارد؟ حامد زحمتش را كشیده است و من هم از طرف تئاتریها هیچ عكس العمل بدی راجع به حامد ندیده ام ضمن آنكه حامد نسبت به من یك ویژگی دیگر داشت و آن اینكه بازیگر محكم تر و پذیرفته شده تر و بهتری است در سینما، وقتی كه میبینند بازیگری كه در سینما جایگاه خوب و محكمیدارد و میآید نزدیك به یك سال تمرین میكند و دوست دارد كه خوب روی صحنه ظاهر بشود دیگران هم آن حس خوب را نسبت به او دارند. بازتاب بازی شما در این نمایش چطور بود و آیا كسی نظرش را به شما گفته؟ حتما گفته اند و من هم خوشحال میشدم كسانی كه پیشكسوت ترند حتی از تو انتقاد كنند. میتوانی به آنها فكر كنی و درستش كنی. انتقاد هم بوده ولی مجموعا بازتابها نسبت به كار خیلی خوب بوده. مادرتان هم بازی تان را دیده اند؟ بله. مامان و بابا هم دیده اند و یكسری توصیههایی هم به من كرده اند. خودتان بیننده حرفه ای تئاتر هستید یا بیننده حرفه ای سینما؟ منظورم این است كه بیشتر تئاترهایی را كه میآیند روی صحنه میبینید یا فیلمهایی كه میآیند روی پرده؟ من خیلی تئاتر میبینم. در دوران نوجوانی ام كه خیلی زیادتر میدیدم و تقریبا میتوانم به جرات بگویم كه هیچ تئاتری را از دست نمیدادم. هنوز هم وقتی با پانته آ مینشینیم و صحبت میكنیم یك چیزهایی راجع به بازیهایش میگویم و مثلامیگویم آن صحنه یادت هست در «همان همیشگی» یا «هی مرد گنده گریه نكن» واقعیت این است كه هنوز بخش این طرف تئاتر، یعنی تماشاگر حرفه ای تئاتر بودن، برایم جذاب است و آن را دوست دارم و در چند سال اخیر تئاترهای بیشتری دیدم كه از دیدن شان لذت ببرم تا فیلمهای بیشتری. جواب تان خیلی حرفه ای بود. وقتی روی صحنه هستید، فرقش با سینما این است كه جای تكرار ندارید. آیا تا حالابرایتان اتفاقی افتاده كه ناخواسته باشد؟ حتما. تئاتر همیشه پر از اتفاق است و خیلی شبهای كمی پیش میآید كه هیچ اتفاقی روی صحنه نیفتد، از فراموش كردن دیالوگ بگیرید تا زمین خوردن و به موقع نرسیدن سر جای خود. همیشه از این اتفاقها میافتد و باز این یكی دیگر از جذابیتهای تئاتر است. شما مجبورید اشتباهایتان را جمع كنید، تمركزتان را از دست ندهید و ادامه بدهید. بعد از این چكار میكنید: بیشتر تئاتر بازی میكنید یا اینكه بیشتر در سینما هستید و بعضی وقتها میآیید در تئاتر؟ خیلی دوست دارم كه تئاتر كار كنم و البته سعی میكنم در كارهایی باشم كه برایم تجربههای جدیدی باشند. واقعا بازی كردن تئاتر برایم هیجان انگیز است. اگر كارهایی باشد كه فكر كنم برایم اتفاق خوبی میافتد حتما دوست دارم كه باشم. مخصوصا الان و در این شرایط تئاتر را ترجیح میدهم. الان برای فیلم قرارداد ندارید؟ نه. پس رهای رها هستید برای بازی در «سگ سكوت»؟ بله. كارهای آماده پخش هم دارید؟ بله. «پستچی سه بار در نمیزند» قرار است اكران شود و «حیران». سریال چطور؟ سریال؟ با من شوخی میكنید؟ مگر ممكن است من با این تلویزیون كار كنم؟ خیلی خوشحالم كه قبل از این هیچ سریالی را قبول نكردم كه الان وسط فیلمبرداری اش باشم و مجبور به حضور در تلویزیون باشم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1049]