واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یک روز در یک کار آموزشی نقش بچه ای را میگفتم که از صبح تا غروب مشغول این کار بودم، هنگامیکه قصد بازگشت به منزل را داشتم دیگر نتوانستم از حس بچه خارج شوم و با همان صدا تاکسی را نگه داشتم. راننده تاکسی... اردشیر منظم: نخستین کارتونی که تماشا کردم «تنسی تاکسیدو» بود «اردشیر منظم» متولد 1342 است. وقتی از او میپرسم در چه رشته ای تحصیل کرده میخندد و میگوید رشته ام هیچ سنخیتی با کار دوبله و اجرایم ندارد و علتش این است که در نیمه کار به دنبال رشته «علوم سیاسی» رفتم و تحصیل کردم. منظم بیش از دو دهه در عرصه دوبله فیلم، سریال، کارتون و اجرا فعالیت دارد. کارتونهای قشنگی هم چون، «داستان اسباب بازیها 3» ماداگاسکار «زرافه»، سفرهای کومان «زمبه» و فوتبالیستها «گزارش گر» با صدای او در ذهن ما سالها ماندگار میشود. «منظم» میگوید: در دوران کودکی در منزلمان تلویزیون نداشتیم اما نخستین کارتونی که تماشا کردم «تنسی تاکسیدو» بود. او هم اکنون چند کار را هم زمان با یکدیگر انجام میدهد. دوبله پویانمایی «آقای خوش خیال»، کارتون «گربه سخن گو» و سری جدید کارتون «فوتبالیستها» از فعالیتهای اخیر وی است. او به زودی با سریال «پوتی و من» لبخند بر لبان کودکان و نوجوانان ما جاری میکند. از چه سالی وارد این حیطه شدید؟فعالیت خود را از سال 1368 با دوبله مجموعه خارجی «دشمن پشت در» به مدیریت دوبلاژ «غلامعلی افشار» آغاز کردم. در تست صدای این فیلم بیش از 300 نفر شرکت کرده بودند که از میان آنها 3 نفر پذیرفته شدند که من از پذیرفته شدگان بودم. چه شد به سمت دوبله گرایش پیدا کردید؟میلی باطنی هر انسانی است که به سمت هنر گرایش پیدا کند. به طور مثال فردی نقاش دیگری شاعر و یکی هم بازیگر میشود. من هم به خاطر علاقه ام به دوبله، به این سمت کشیده شدم. علاقه به دوبله کارتون از دوران کودکی در وجودتان شکل گرفت؟در دوران کودکی ام تلویزیون نداشتیم که کارتون تماشا کنیم. واقعیت این است که برادر بزرگ ترم به سینما علاقه مند بود که من وارد این حرفه شدم. من به نقاشی علاقه داشتم که برادر کوچکترم نقاش شد. نخستین کارتونی که تماشا کردم «تنسی تاکسیدو» بود. در دوران کودکی به تلویزیون علاقه مند بودم، برای خودم قصه مینوشتم و بازی میکردم. در کارهای تان برای انتقال درست حس چه تدبیری به کار میبرید؟هر انسانی حس به خصوصی دارد و هر صدایی هم شخصیتی را برای انسان تداعی میکند. اگر میبینید از صداهای مختلف استفاده میکنم به خاطر این است که با افراد مختلف ارتباط برقرار میکنم. سپس شخصیتهای شان را برای خود تحلیل و بر آن اساس صداهای خاص را انتخاب میکنم. افرادی که وارد عرصه دوبله میشوند برای این که به پختگی صدا برسند دورههایی را میگذرانند. شما چه دورههایی را گذرانده اید؟گذراندن دوره بسیار مهم است، بعضیها به طور ذاتی میتوانند این کار را انجام دهند و از صدای خوبی برخوردارند. تصور میکنم هر کسی اگر صدایش پخته و خوب شود میتواند دوبله هر شخصیتی را اجرا کند. برای شخصیتهای مختلف هر قصه ای افرادی با صداهای مختلف وجود دارد و نیازی به پرورش صدای خاصی نداریم. کسانی که وارد این حرفه میشوند باید در این زمینه تمرین داشته باشند، وقتی وارد این حرفه میشوی به مرور زمان در مییابی که در مورد هر شخصیتی باید تحقیق کنی این تحقیق آسان به دست نمیآید. حتی روی شخصیتهای کارتونی که به من پیشنهاد میشود تحقیق میکنم. به طور مثال وقتی به جای پلنگ دم دراز حرف میزدم این شخصیت کارتونی صدا نداشت سعی کردم از شخصیت آن صدایی بسازم زیرا مخاطبم کودک است و باید کاری انجام میدادم تا آنها خوششان بیاد. تصور میکنم تعداد کارتونهایی که دوبله کردید بیشتر از مجموعهها و فیلمهاست؟اعتقاد دارم گوینده باید نوع کار خود را مشخص کند. من گوینده نقشهای کمدی، طنز یا کارتون و پویانمایی نیز هستم و سعی میکنم در زمینه دوبله کارتون کارم را ادامه دهم تا بتوانم به نتیجه خوبی برسم. گویندگی مستند و کارهای اکشن با روحیه ام سازگار نیست. برایم دوبله پویانماییهای خارجی آسان است زیرا شخصیتها مشخص هستند اما دوبله پویانماییهای ایرانی مشکل است. چرا؟زیرا کشور ما از لحاظ تکنیکهای پویانمایی مشکل دارد و به زیبایی کارهای خارجی نیست. همان طور که شاهد هستید حرکات لب و دهن شان متناسب نیستند و ما باید خودمان با نوع گفتار خودمان آنها را سینک بزنیم. در حال حاضر کیفیت آثار دوبله شده را چگونه ارزیابی میکنید؟به دلیل سرعت در دوبله انتخاب دوبلورها ضعیف است. بعضی کارها را تلویزیون یا تهیه کنندگان میخواهند سریع دوبله شود. وقتی کاری سریع دوبله میشود مدیران دوبلاژ نمیتوانند گویندههای مناسب را انتخاب کنند. ممکن است گوینده موردنظرشان درگیر کار دیگری باشد به همین خاطر کار لطمه میخورد. اکنون به دلیل عجله و سرعت دوبله حتی در دیالوگ نویسی دچار مشکل هستیم. وقتی تهیه کننده ای قصد دوبله سریع کاری را دارد زمان کافی نمیگذارد، در نتیجه کار خیلی بد ترجمه میشود. خیلی از مترجمان ما اگر چه زبان انگلیسیشان خوب است اما زبان ادبیات فارسیشان را خوب نمیدانند و دچار مشکل هستند. به خاطر همین برگرداندن آن اثر به فارسی برایشان مشکل است. در کنار آن گویندگان هم برای دوبله کار عجله میکنند و وقت نمیگذارند اما با این حال بعضی از کارها دوبله خوبی دارند. با توجه به سختی کارتان درباره حرفه خود برایمان بگویید.کسی که ادعای حرفه ای بودن میکند نباید بگوید کار دشواری انجام میدهد. من خیلی راحت با کارم کنار میآیم و معتقدم هر کاری که انجام میدهم انگیزه ام نگاه و نظر بینندگانی است که با آن شخصیتی که خلق میکنم و صدایی که حرف میزنم ارتباط برقرار کند. به طور حتم شما انگیزه ای دارید که با من مصاحبه میکنید و من هم وقتی پاسخ شما را میدهم به طور حتم انگیزه ای دارم. گاهی اوقات شخصیتهایی که در فیلمها به من پیشنهاد میشود به انسان انگیزه میدهد به گونهای که یک روز طول میکشد تا دوباره به شخصیت واقعی خود بازگردم. سخت ترین و شیرین ترین کاری که دوبله کرده اید را برایمان تعریف کنید.هنگامیکه گویندگی نقشی را به من میدهند که در کنارش احساس میکنم نقش دیگر آن فیلم به من نزدیک تر است، برایم سخت است البته گفتن آن نقش برایم کار دشواری نیست. ممکن است نقشی به من بدهند که آن نباشم اما با ترفندی به گونه ای اجرا میکنم که حداقل 50 درصد مورد قبول واقع شود. یک گوینده اگر ادعای حرفه ای بودن میکند باید کاری که نمیتواند، انجام دهد. شیرینترین کاری که دوبله کردم کاری به نام «اسپیر و فانتزیو» بود در کل شخصیتهای کارتونی را که به جای آنها صحبت کرده ام خیلی دوست دارم. بعضی وقتها یادم میرود که چه کاری را دوبله کرده ام از ویدئو کلوپ فیلمی را میگیرم تا در منزل تماشا کنم که متوجه میشوم خودم آن فیلم را دوبله کرده ام میخندد یا دوستانم فیلمی به من میدهند و میگویند جدید و خیلی بامزه است وقتی به تماشای آن مینشینم میبینم که خودم یکی از نقشهای آن را گفته ام، از این گونه اتفاقات شیرین برایم زیاد میافتد. یک خاطره قشنگ از کارهای دوبله بگویید.هر کاری خاطره ای با خود به همراه دارد. بعضی وقتها ممکن است یک تپق خاطره ای به وجود آورد. به طور مثال جمله ای ساده به زبانم نچرخد و باعث خنده دوستانم شود، به خاطر میآورم یک روز در یک کار آموزشی نقش بچه ای را میگفتم که از صبح تا غروب مشغول این کار بودم، هنگامیکه قصد بازگشت به منزل را داشتم دیگر نتوانستم از حس بچه خارج شوم و با همان صدا تاکسی را نگه داشتم. راننده تاکسی متعجب شد و آن روز نتوانستم صدای خودم را پیدا کنم. دو مرتبه با صدای دیگری با راننده صحبت کردم. راننده با تعجب به من نگاه میکرد به او گفتم نمیتوانم صدای خودم را پیدا کنم شما به مسیر خود ادامه بدهید زمانی که به مقصد برسم صدایم را پیدا میکنم میخندد. از اجرای خود در رادیو و تلویزیون هم برایمان بگویید.در برنامه جمعه ایرانی رادیو اجراهای زیادی داشتم و تیپهای مختلف و شخصیتهای عجیب و غریب فانتزی هم چون تیمور دزد جمعه ایرانی، آقای فشانی، چکانی، تلمبه را گفته ام. البته این نامها را برای برنامههای طنز استفاده میکنند. برای خلق این شخصیتها خیلی تلاش کردم، نمونه همه آنها را پیدا کردم و بعد صدای هر کدام را در نقشی استفاده کردم. این اواخر اجرای مسابقه ای به نام «ستارههای 1 تا 6» را بر عهده داشتم که برای سنین 1 تا 6 سال اجرا میکردم. شما باید چیزی را نشان دهید که برای این سنین جذابیت داشته باشد و به واقع باید سعی کنی بافت فکری و ذره ذره وجودت کودک شود. من هم سعی کردم این گونه باشم و خوشبختانه بچهها ارتباط خوبی برقرار کردند. مشکل و سختی مسابقه این بود که من هم باید جای خود، هم جای بچهها، هم جای پدر و مادرها و هم جای عروسکهایی که داشتیم حرف میزدم. موقعیت خوبی بود اگر اکنون اسپانسر خوبی داشته باشم آن مسابقه را ادامه میدهم. یک جمله درباره «اردشیر منظم»«اردشیر منظم» پسری کوچک و کچل است و عادتی که دارد این است که دستش برای کمک به دیگران باز و بسته میشود و خودش هم به کمک، محبت و مهربانی نیاز دارد. چه برنامه ای برای آینده دارید؟قرار است ماه آینده در مجموعه «پوتی و من» اجرا، بازی، دوبله و گویندگی عروسک را بر عهده بگیرم. 120 دقیقه انیمیشن کار را هم دوبله میکنم. اگر خاطرتان باشد به مناسبت روز جوان به مشهد آمدید. مشهد خوش گذشت؟خیلی خوب بود. استقبال و برخورد جوانان مشهدی از هنرمندان خیلی بی نظیر بود. اما تصور نمیکردم سی دی آن برنامه تکثیر شود. به همین منظور تصمیم دارم دفعه بعد که به مشهد رفتم کار و طرح جدیدی اجرا کنم.ناگفتههای این گفت و گو* منظم در حین گفت و گو گوشی را به دست همسرش داد تا با او گپی بزنیم اما در پایان متوجه شدیم که خودش بوده و صدای یک خانم را برایم در آورده است.* او خود را جای فرزندانش هم جا زد و با صداهای مختلف با ما صحبت کرد که بسیار شیرین و جذاب بود.* هنگامیکه برایم خاطره تعریف میکرد نیز با صدای مختلف با ما صحبت میکرد.* با توجه به این که عکسی از ایشان در اینترنت نبود! منظم برای عکس این گفت و گو 3 روز قبل از این گفت و گو عکسهای اختصاصی گرفت و برای ما فرستاد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 803]