واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: داستان یوسف و زلیخا
در قرآن مجید چنین آمده است وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ ،و در حقیقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [یوسف نیز] اگر برهان پروردگارش را ندیده بود آهنگ او مىكرد چنین [كردیم] تا بدى و زشت كارى را از او بازگردانیم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود (24)-یوسفقَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی كَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ، یوسف گفت: پروردگارا زندان براى من دوستداشتنىتر است از آن چه مرا به آن مىخوانند و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله] نادانان خواهم شد (33)-یوسف
شهید مطهری در کتاب انسان کامل بیان می دارد :احسن القصص قرآن داستان یوسف است . داستان یوسف داستان انه من یتق و یصبر(بىگمان هر كه تقوا و صبر پیشه كند خدا پاداش نیكوكاران را تباه نمىكند) است ؛ یعنی قرآن می گوید : تو هم یوسف باش . تمام امکانات و شرایط برای کامجویی فراهم شده و حتی راه فرار بسته است ولی در عین حال عفت خود را حفظ می کند و درهای بسته را به روی خود باز می کند . یوسف جوانی عزب و بدون زن و در نهایت درجه زیبایی است . به جای اینکه او سراغ زن ها برود ، زن ها سراغ او می آیند . روزی نیست که صدها نامه و پیغام برای او نیاید و از همه بالاتر این که متشخص ترین زنان مصر عاشق صد در صد عاشق او شده است ؛ شرایط را فراهم کرده و خطر جانی برای او ایجاد کرده که یا کام می دهی و یا تو را به کشتن خواهم داد و خون تو را خواهم ریخت. اما یوسف چه می کند ؟ دست به سوی خدا بر می دارد و می گوید : رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه ، پروردگارا زندان برای من از آنچه این زن ها مرا به سوی آن دعوت می کنند بهتر است؛ خدایا مرا به زندان بفرست ولی به چنـــگال این زن ها گرفتار مکن؛ امکان و قدرت اعمال شهوت دارم ولی نی کنم . قـــرآن این طور تعلیم می دهد . بى گناهى كم گناهى نیست در دیوان عشقیوسف از دامان پاك خود به زندان مى رود
جهت سفارش اشتراک کتاب کلیک کنیدجهت سفارش کتاب انسان کامل اینجا کلیک کنید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1490]