واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یاد ایام.... یزدان پرست كه از بچه های تخریب چی بود می گفت اگر احمدی نژاد با ما نبود همه ما مرده بودیم. گفتم چطورمگه؟ گفت: بچهها همه سرما زده شده بودند و كسی جان نداشت، اما او با تشویق و تنبیه و خواهش همه بچه ها را امیدواری می داد و آنها را راه می انداخت. در قسمت اول از گفتگوی اختصاصی فارس با صادق محصولی به بازخوانی خاطرات او تا مقطع انقلاب فرهنگی و چگونگی ورود وی به عرصه دفاع مقدس پرداختیم. در بخش پایانی این گفتگو به خاطرات ایشان از عملیات كركوك و عملیات های فتح می پردازیم.
- اگر موافق باشید به عملیات كركوك بپرداریم، این عملیات در همان زمان كه فرمانده سپاه منطقه 5 بودید انجام شد؟ *محصولی: خیر. فرماندهی وقت سپاه پس از مشاهده موفقیت ما در سپاه منطقه پنج از من خواست كه معاونت تحقیق و بازرسی كل سپاه را بر عهده بگیرم. در آن زمان مجلس ساختار جدید سپاه را تصویب كرده بود و قسمتی را جهت نظارت پیش بینی كرد با اصرار مسئولیت دفتر تحقیق و بازرسی سپاه را كه نظارت بر عملكرد كل سپاه بود پذیرفتیم. در اینجا هم مانند سپاه منطقه پنج كار سختی در پیش داشتم ، زیرا این دفتر تازه كار خود را شروع كرده بود و برای استقرار و پیش رفتن كارهای آن موانع بسیار سختی را پشت سر گذراندیم . البته من علیرغم به اینكه كارهای ستادی انجام می دادم اما بیشتر علاقمند بودم تا در كارهای عملیاتی و جبهه شركت كنم به همین دلیل به فرمانده كل سپاه هر چقدر اصرار كردم به جای كار ستادی ، كار عملیاتی كنم اما به خاطر نیاز به كار ستادی موافقت نكردند.البته زمانی كه درسپاه منطقه پنج حضور داشتم در عملیات هایی مانند فتحالمبین، بیت المقدس و رمضان شركت كردم.
- زمانی كه به فرماندهی سپاه منطقه پنج رسیدید آیا با وجود مسئولیتتان باز هم در عملیات ها شركت می كردید؟ *محصولی:بله. زمانی كه فرمانده سپاه منطقه پنج بودم در عملیات ها هم شركت می كردم و بیشتر در قرارگاههائی كه لشكرها را اداره میكردند حضور داشتیم.در فتحالمبین در قرارگاه نصر كه شهید غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری فرمانده این قرارگاه بود حضور داشتیم، در آن قرارگاه شهید بروجردی، شهید زینالدین ، حجةالاسلام علوی فرمانده منطقه چهارم خراسان و بنده حضور داشتیم. به یاد دارم كه من وشهید بروجردی برای رصد اوضاع منطقه به بالای تپه ای كه دیدگاه خوبی داشت رفتیم. زیرا در تپه های علی گره زرد، قرارگاه فجر دچار مشكل شده بود و احتیاج به كمك داشت كه همین قرار گاه نصر از پشت به این تپه ها نزدیك شد و توانست آن را فتح كند. درهمین عملیات براثر اصابت گلوله توپ از ناحیه پا زخمی و به بیمارستان منتقل شدم كه از خاطرات خوب وفراموش نشدنی من است كه در همین عملیات فتح المبین در منطقه عملیاتی بودم كه دخترم متولد شد، در عملیات كركوك هم كه بودم همین اتفاق تكرار شد و این مرتبه پسرم به دنیا آمد.
به غیر ازفتحالمبین، در بیتالمقدس و رمضان و... حضور داشتم . در زمان مسئولیتم در دفتر بازرسی هم در برخی مواقع عملیات و حمله به منطقه می رفتم مثلا آقای رضایی فرمانده سپاه میگفت بروید و ببینید وضع فلان محور چگونه است، البته لشكرها گزارش میدادند ولی به خاطر اینكه خود فرمانده بیشتر در جریان ماوقع باشد میرفتیم در صحنه درگیری و اوضاع را از نزدیك رصد می كردیم وگزارش می دادیم. تا اینكه در سال 64 سپاه به این نتیجه رسید كه ستادی برای عملیات های نامنظم ساماندهی كند تا بتواند در كنار عملیات های منظم براساس آن پتانسیل بالایی كه از نیروهای خود سراغ داشت در عملیات نامنظم هم استفاده كند. البته قبلا هم عملیات نامنظم انجام می شد اما خیلی محدود و به صورت گروهی ولی این كه تیپ یا گردان عملیات نامنظم داشته باشد، این گونه نبود و اولین تیپ جنگ های نامنظم تحت عنوان تیپ 55 ویژه پاسداران تشكیل شد. -چگونه تیپ ویژه پاسداران شكل گرفت و ماموریت اصلی آن چه بود؟ *محصولی: زمان شروع كار تیپ پاسدارن تنها با یك موتورسیكلت و یك واحد آپارتمان در كرمانشاه در اختیار من بود كه بعد از موافقت باتشكیل این تیپ به قرارگاه رمضان كه فرماندهی آن را سردار ذوالقدر برعهده داشت رفتیم. یكی از اهداف تشكیل تیپ پاسدارن انجام عملیات كركوك بود برای همین هم نیروهایی را در پادگان غدیر اصفهان و شهرهای دیگر آموزش دادیم. در آن زمان هر تیپ مخصوص به استان خاصی بود اما این تیپ به هیچ استان خاصی وابسته نبود به همین دلیل برای انتخاب افراد باید دقت لازم اعمال می شد.برای همین افرادی كه قبلا با من در مكان های مختلف كار كرده بودند را به همكاری دعوت كردم. فضای این تیپ هم فضای نسبتا فرهنگی عالی داشت به این دلیل كه اكثر افراد تشكیل دهنده آن دانشگاهیان و طلبهها بودند لذا برای قشری از رزمندهها جاذبه خاصی داشت كه به این تیپ بیایند. به طور مثال طلبههای مدرسه شهید مطهری، دانشگاه امام صادق در آنجا خیلی بودند و این برمیگشت به اینكه اغلب آن دوستانی كه حضور داشتند از دانشگاه آمده بودند. ادامه دارد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]