واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حماسه ی همواره ی حسین علیه السلام خردمندی های شیعی- روایت "قیام جاودانه" از زبان علامه محمد رضا حکیمی
صفحه ادبیات سایت تبیان مفتخر است که در طول ماه محرم به تناوب بخشی از کتاب گرانسنگ " قیام جاودانه" را برای عمق بخشیدن به معرفت حسینی مخاطبان فرهیخته ی خود ارائه دهد و این گونه قطره ای شود از دریای خردمندی های شیعی که نسل های غیبت زده را با نور پر فروغ ولایت آل الله علیهم السلام آشنا می کنند و این را بهانه تقرب به ساحت آن بزرگواران قرار می دهند . با ما در سلوک " حماسه همواره ی حسین علیه السلام" همراه باشید . قسمت اول قسمت پنجم قسمت دوم قسمت ششم قسمت سوم قسمت هفتم قسمت چهارم قسمت هشتمقسمت نهم : ای یزید!کالبد خودت را دریدیمسلمانان آگاه باید - همواره - براى قطع نفوذ نفوذیان ، و بیدارى آن بخش عوام و بى اطلاع و اغفال گشته (در كشورهاى اسلامى )، و آگاه سازى ناآگاهان دیگر، با همه امكانات بكوشند، و با روش هاى معقول و موثر این انحطاط را بزدایید، و فرهنگ عاشورا را بشناسانند، كه فرهنگ حركتهاى سازنده است نه ركوردها ویرانگر...به گفته عالم و نویسنده شیعى پركار، مرحوم استاد شیخ محمد - جواد مغنیه لبنانى :"" "حسین "، در نزد شیعیان و آگاهان از اهداف و آرمانهاى او، تنها اسمى براى یك شخص نیست ، بلكه این نام (حسین )، نماد ژرف هدایت است ، و رمز قهرمانى و انسانیت و آرمان ؛ و سرلوحه دین و شریعت است ، و سرفصل فداكارى در راه حق و جانبازى در راه عدالت ؛ چنانكه نام " یزید " نماد فساد و تباهى و استبداد است و هتك مقدسات و نشر فجور و رذالت ...بنابراین ، زنده نگاه داشتن حماسه حسینى و جهاد او و آرمان او، به معناى زنده نگاه داشتن حق و نیكى و آزادى است ، و تجدید خاطره جانبازیهاى حسین (ع ) و خاندان و یاران او در راه این اهداف مقدس ... و این نام و این حماسه ، همواره ، فریادى است پرطنین در برابر هر حاكمى ستمگر و همكاران او، و هر اسراف گرى كه با مصالح ملتى بازى مى كند... هدف زاده معاویه از خرد كردن اهل بیت پیامبر (علیه السلام )، این بود كه نور خدا (شعاع هدایت الهى ) را خاموش كند، تا از نو حكومت بر انسانها از آن شر و ستم گردد... و با خود مى پنداشت كه در این هدف پیروز گشته است ، و با كشتن امام حسین (ع ) به هدف خود دست یافته است ؛ لیكن این خیالى بود واهى و زودگذر، زیرا بزودى سلطنت بنى امیه نابود گشت تو یاد خاطرات شورانگیز كربلا و آرمانهاى والاى حسینى زنده شد، و همچنان تا روز رستاخیز زنده خواهد ماند.واین حقیقت را، بانوى قهرمان ، حضرت زینب كبرى (سلام الله علیها)، با صراحت و شهامت ، در سخنانى كه به یزید گفت ، ابراز داشت : اظننت یا یزید! حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء، فاصبحنا نساق كما تساق الاسارى ، ان بنا على الله هونا و بك علیه كرامه ؟!...فمهلا، مهلا...فهوالله ما فریت الا جلدك ، و ما حززت الالحمك ... و لئن جرت على الدواهى مخاطبتك انى لاستغر قدرتك ، واسنعیظم تقریعك ، و استكثر توبیخك ؛ و لئن اتخذتنا مغنما، لتجدنا وشیكا مغرما، حین لاتجد الا ما قدمت یداك ... فكدكیدك ، واسع سعیك ، و ناصب جهدك ، فوالله لاتمحو ذكرنا، ولاتمیت وحینا، و لا یرحض عنك عارها، و هل رایك الافند؟ و ایامك الا عدد، و جمعك الا بدد؟... - اى یزید! آیا خیال كرده اى ، اینكه روزگار را بر ما تنگ كردى و جهان را تیره ساختى ، و ما مانند اسیران در شهرها گرداندى ، به این معنى است كه ما نزد خداوند منزلتى نداریم ، و تو نزد خدا مكرمى ؟!... سرجاى خود بنشین و باز هم بنشین كه هرگز چنین نیست ؛ به خدا سوگند تو فقط پوست خود را كندى ، و كالبد خویش را دریدى (خودت را خوار و خرد و رسوا كردى )... اگر اكنون این حوادث تلخ مرا مجبور ساخته است كه با چون تویى هم سخن شوم ، این را بدان كه من قدرت تو را بسیار ناچیز مى دانم ، و تو را از آن پست تر مى شمارم كه نكوهشت كنم ، و قابل آن نمى دانم كه زبان به سرزنشت گشایم . اگر مى پندارى كه از شهادت و اسارت آل محمد سود برده اى ، بزودى خواهى دید كه زیان كرده اى ، یعنى هنگامى كه نتیجه كارت را ببینى ... و اكنون را، هر ترفندى دارى بكار گیر، و هر كوششى از تو ساخته است بكن ، و هر نیرویى مى توانى برانگیز... لیكن به خدا سوگند كه هرگز نخواهى توانست خاندان وحى را نابود سازى ، و قرآن را از صحنه روزگار براندازى ... و این ننگ (كشتن فرزندان پیامبر (ص ) و اسیر كردن خاندان او، و شكست اهداف ضد دینى و ضد قرآنى تو)، هیچگاه از تاریخ زندگى تو پاك نخواهد گشت ... و اینك بنگر كه آیا این تصمیم تو چیزى جز سفاهت بود؟ و روزگار قدرت تو جز همین چند روز است ؟ و نیروهاى تو جز رو به نابودى است ؟). و پیشگوى بانوى بزرگوار درست بود، زیرا یزید و جانشین او یكى پس از دیگرى از میان رفتند، و سلطنت امویها نیم قرن پس از آن به بعد همواره یزید را لعنت مى كنند، و یاد امام حسین (ع ) را در روز شهادتش و در روز ولادتش - در هر سال - گرامى مى دارند.بنگرید كه به كشور مصر، كه در روز میلاد امام حسین (ع )و روز میلاد خواهرش حضرت زینب (سلام الله علیها)، بانوى قهرمان كربلا، در هر سال ، چه جشنهایى با شكوه مى گیرند، و با برپا كردن چادرها و طاق نصرتها، و دایره زدن و طبل نواختن و سرود خواند به سرور و شادمانى مى پردازد. پس این تنها شیعیان نیستند كه یاد امام حسین (ع ) را زنده مى دارند، و اگر چه روشها فرق مى كند و مراسم هر كدام متفاوت است (یكى شادمانى است در روز ولادت ، و یكى سوگوارى در روز شهادت )، لیكن جوهر همه یكى است .من در مجله "الغد" (فردا)، به شماره دوم ، فوریه 1959، مقاله اى دیدم ، درباره میلاد حضرت زینب (سلام الله علیها)، كه از جمله در آن مقاله آمده بود (ترجمه با تلخیص ): "شخصیت حضرت زینب ، در ضمن بزرگترین پیكار در راه عقیده ، به شكل بانویى قهرمان ، دلاور، مومن و شجاع جلوه گر شد، تا آنجا كه یزید بن معاویه ... به هنگامى كه حضرت زینب را مانند اسیران نزد وى بردند، و آن بانو او را مانند همه خائنان و قاتلان پاكان لعنت كرد، جرئت نكرد سخنان بانوى بزرگ را رد كند. از اینجاست كه ما مصریان- بلكه همه عرب در هر جا - حضرت زینب را به عنوان بانویى قهرمان مى شناسیم ؛ همچنانكه به قهرمان جاوید، حسین بن على - پدر شهیدان - نیز ایمان داریم ... و روز میلاد آنان را با شادمانى جشن مى گیریم . و هیچ كس قدرت ندارد این محبت خالص و بیشائبه را كه به ساحت پیشواى حركت قهرمانى خارق العاده تاریخ ابراز مى داریم از دل ما بیرون كند. این محبت ما را زنده مى دارد و امید مى دهد تا بكوشیم و مبارزه كنیم ، زیرا این نماد (سمبل )، راه را براى ما روشن مى كند، و وجود ما را از آرمانهاى پاك و پاى بندى به شرف و آزادگى سرشار مى سازد...".این نویسنده واقع بینانه سخن گفته و سخن حق را ابراز داشته است ؛ زیرا شرایط گذشته و كنونى ما مسلمانان توجه به این مراسم را بر ما لازم مى دارد چون همین مراسم است كه قهرمانى و دلالت و مبارزه در راه آزادى را كه آرمانى والا و همان است پیوسته به یاد ما مى آورد و ما مسلمانان را وامى دارد تا در جستجوى حكمرانان و مسئولانى نمونه باشیم كه براى وطن اسلامى امت مسلمان تلاش مى كنند و زیر بار حكومتهایى داریم آنها را ساقط كنیماكنون 1318 [بر اساس زمان نگاشته شدن مقاله] سال از شهادت امام حسین (ع ) گذشته است و با وجود این شیعیان همچنان یاد این گذشته را زنده مى دارند و تجدید مى كنند و بزرگ مى دارند تا از این مراسم درس انقلاب مبارزه با ظلم بیاموزند. و ما شیعه به دلیل همین اعتقادات و تعالیم خود مردمى انقلابى هستیم و همواره پیام آور انقلابهاى آزاد ببخشیم و از آنها استقبال مى كنیم و نسبت به شهداى راه آزادى همیشه احساس و احترامى عمیق داریم و احترامى كه براى امام حسین (ع ) قائم به این دلیل است كه او بزرگترین پرچمدار انقلابهاى تاریخ است ، و نخستین معلم انقلابیونى است كه در راه "حق و مساوات " انقلاب كرده اند و انقلاب مى كنند ما شیعه فردپرست نیستیم آرمان پرستیم زیرا پیش از هر چیز مسلمانیم و امام حسین (ع ) مجسمه والاى همه تعالیم و ارزشها و آرمانهاى جدش رسول خداست و او خود در راه همین تعالیم و آرمانها (یعنى قرآن و اسلام ) شهید شد و فرزندان و یارانش در همین راه فدا گشتند و زنان و كودكانش در راه این اسیر شدند. و براى همین امور است كه مسلمانان سنى نیز (چنانكه اشاره شد)، روز میلاد امام حسین (ع ) را جشن میگیرند و به پایكوبى و سرودخوانى مى پردازند، زیرا روز ولادت امام حسین (ع ) روزى است كه پیامبر رحمت و عدالت از آن شادمان گشت . و مسلمانان شیعه در روز شهادت امام حسین (ع ) (عاشورا) به عزادارى و سوگوارى مى پردازند، زیرا در آن روز، پیامبر اكرم داغدار و سوگوار شد (چون در آن روز حسینش را، و بسیارى از فرزندان و نور چشمانش را كشتند، و زنان و كودكان او را به اسارت گرفتند).همچنین همه مسلمانان ، در آن روز، بتبع پیامبر اكرم (ص ) ، سوگوارند (در صورتى كه به پیامبر خود وفادار باشند، و خود را در غم بزرگ و اندوه بیكران او - در چنین مصیبت بزرگ ، كه مصیبت دین است - شریك بدانند)، پس این اندوه و عزادارى ، اندوه وعزادارى همه مسلمانان است ، و شیعه در روز عاشورا، با سید شریف رضى (عالم بزرگوار و شخصیت بسیار والا اسلامى ، و گردآورنده "نهج البلاغه " همآوازند كه مى گوید: لو رسول الله یحیا بعده قعد الیوم علیه للعزا- اگر پیامبر خدا، پس از روز عاشورا زنده بود، همواره در این روز بعنوان ((صاحب عزا)) مى نشست تا همه بیایند و به او تسلیت گویند.این است كه اهل سنت روز ولادت حسین (ع ) را به شادى بزرگ مى دارند، و شیعه روز شهادت حسین (ع ) را با سوگوارى ؛ و هدف هر دو طایفه یكى است : اطاعت خدا و پذیرش ولایت ، و تقرب جویى به خداى متعال و پیامبر بزرگوار... و خداوند پاداش این عمل را به همه خواهد داد."" (1)1- این بود بخشى از مقاله "استاد شیخ محمد جواد مغنیه لبنانى "- رحمة الله علیه - كه ترجمه آن را مناسب و سودمند دانستم و تقدیم خوانندگان كردم . رجوع شود - براى اصل مقاله - به مجله"رساله الاسلام "، شماره یادداشت شده (در صفحه 45).
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]