واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: مطالعه جديدي در مورد اندازه مغز طيف وسيعي از پرندگان و پستانداران فاش كرده است كه گونههايي كه به نسبت جثهشان، بزرگترين مغزها را دارند، دقيقا همان گونههايي هستند كه فقط با يك همسر زندگي ميكنند. آندسته از حيوانات كه در گلهها يا دستههاي بزرگ بطور جمعي زندگي ميكنند و از لحاظ جفتگيري محدوديتي ندارند، كوچكترين مغزها را دارند. اين مطالعه ثابت ميكند كه زندگي با يك شريك، پرچالش بوده و قدرت مغزي بسياري ميطلبد. پرندگان تك همسر، در دو گروه كاملا جداگانه قرار ميگيرند. يك گروه، از جمله بسياري از پرندگان باغي مانند سينهسرخها و چرخريسك ها، هر فصل زادآوري، يك جفت تازه انتخاب ميكنند. اما بسياري از ديگر پرندگان، از جمله بسياري از پرندگان شكارچي، مانند جغدها و برخي از پرندگان از خانواده كلاغها، تمام عمر با يك همسر زندگي ميكنند. گروه دوم بزرگترين مغزها را دارند و اندازه مغز آنها به مراتب بزرگتر از مغز پرندگاني است كه در هر فصل زادآوري يك جفت تازه برميگزينند و اين امر حتي با در نظر گرفتن تفاوت در شيوه زندگي، غذا و اندازه جثه اين پرندگان، صادق است. در ميان پستانداران تك همسري بسيار نادر تر است (تنها پنج درصد پستانداران تك همسر هستند) اما در اين گروه نيز آنهايي كه يك جفت برميگزينند، مانند بسياري از خانواده سگها مانند گرگها و شغالها يا برخي از خانواده گوزنها، در مقايسه با جانوراني مانند آهوي سرخ و غزالها كه در گروههاي اجتماعي بزرگتر و بدون محدوديت جفتگيري ميكنند، مغز بزرگتري دارند. زيست شناسان ميگويند يكي از دلايل مهم بودن بزرگي مغز آنست كه در جريان تكامل، رشد يافتن و حفاظت از مغز، براي يك موجود بسيار گران تمام ميشود. تحقيق انجام شده نشان ميدهد كه ادامه روابط دوجانبه به مراتب دشوارتر و پرچالش تر از زندگي در يك گله و دسته نامشخص است. شايد كسي چنين استدلال كند كه تك همسري در سراسر عمر خطرات زيادي به همراه دارد. از جمله اين كه در ابتداي زندگي مشترك، انتخاب نامطلوب در انتخاب همسر، مثلا جفتي كه نازا باشد، پدر يا مادر تنبلي از كار درآيد و يا گرايش به خيانت داشته باشد، ميتواند كمك فرد به مجموعه ژنهاي اين گونه جانوري را به مخاطره اندازد. بنابراين، از لحاظ زيست شناسي صرف، درك اين موضوع چندان دشوار نيست كه اگر موجودي مغز بزرگتري دارد، منطقي است كه اين مغز تواناتر بتواند آن را قادر سازد كه اگر نشانههاي منفي از آينده جفت خود ديد، آنها را تشخيص دهد. و اين منطقي است كه با پيشبيني اين مسائل، از انبوهي مشكلات آينده پيشگيري كند و در مسير پيشبرد فرآيند تكامل، عملكرد بهتري ارايه نمايد. اما تك همسري، جنبه بسيار مهم ديگري نيز دارد. يك مرغ آوازخوان معمولي در يك باغ را مجسم كنيد. انتخاب جفت به پايان رسيده، مرغ ماده روي تخمهايش نشسته است و اكنون قسمت سخت زندگي فراميرسد: وظيفه بلندمدت نشستن در لانه روي تخمها براي گرم نگاه داشتن آنها و سپس دادن غذا به جوجهها. در اين شرايط، اگر مادر يا پدر جوجهها اوقاتش را در محلي شبيه به پاتوق تفريحي انسانها بگذراند، جفت او در شرايطي قرار ميگيرد كه يا بايد از روي جوجهها برود و آنها را در مقابل سرما رها كند تا به دنبال غذا برود و يا در لانه روي تخمها بماند و از گرسنگي بميرد. براي پرنده كوچكي كه براي زنده ماندن بايد هر روز هموزن خود غذا بخورد، پيدا كردن غذا كار سادهاي نيست. خلاصه مطلب آنكه، جفت يك موجود بايد به اندازه كافي باهوش و زرنگ باشد كه بداند نيازهاي طرف چيست و چه زماني بايد براي برعهده گرفتن وظايف خود در كار لانهگذاري در آشيانه باشد. به راستي چه چيزي باعث ميشود روابط تك همسري تا اين حد به قدرت شناختي نياز داشته باشد؟ شايد علت آنست كه تك همسران در رابطه دوجانبه، بايد با يك قدرت شناختي زياد، ديدگاههاي جفت يا همسر خود را بشناسند و آنها را در مغز خود جاي دهند و پردازش كنند كه اين كار به مغز بزرگتري نياز دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]