واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بلوچ ها و اهل سنت ، بزرگترین قربانیان ریگی رنجنامه یک هموطن
*نام محفوظرنجنامه زیر را یکی از هموطنان بلوچ برایمان ارسال داشته است که عیناً منتشر می شود.من یک بلوچ هستم و فراتر از آن ، یک ایرانی اصیل که به این هویت تاریخی ام می بالم ؛ من مسلمانم و اهل سنت و از این رو ، خود را عضوی خانواده بزرگ و دوست داشتنی جهان اسلام می دانم و بدان نیز افتخار می کنم.اجداد من ، تا جایی که سراغ دارم ، در سرزمین رستم و پهلوانان ملی این دیار زندگی کرده اند ؛ منطقه ای که امروز ، در قالب یک استان بزرگ و پهناور به نام "سیستان و بلوچستان" بخشی جدایی ناپذیر از ایران عزیزم است.ما ، قومی هستیم که در درازای تاریخ ، مصیبت ها و رنج های زیادی دیده ایم ، از دشمنان خارجی تا بی توجهی های داخلی و از خشم طبیعت تا بی مهری های روزگار ؛ اما هیچ کدام از این ها نتوانسته است خم به ابروی مردان و زنان صبور این دیار پرصلابت بیاورد و پشت مان را خم کند.با این وجود ، زمانی نه چندان دراز است که اندوهی سنگین بر قلب هایمان چنگ انداخته و ما را بیش از همه رنج های تاریخی مان ، مصیبت زده کرده است و آن ، به راه افتادن پدیده آدم کشی و جنایت است به نام قوم بلوچ و به نام اهل سنت! ؛ پدیده ای به نام عبدالمالک ریگی.ای کاش ريگي ، نه از طايفههاي بلوچ بود و نه از دین اسلام. در این صورت ، نه حیثیت ما بلوچ ها ، به ننگ آدم کشی و تروریسم لکه دار می شد و نه ساحت دین صلح و رحمت ، اسلام.من به مقتضای کارم ، با هموطنان زیادی در سراسر ایران ، سر وکار دارم و در طول مدتی که گروه ریگی ، با نام "جندالله" (!)، اقدامات تروریستی اش را آغاز کرده است ، به خوبی دریافته ام که این جنایت ورزی ها تا چه اندازه در نگاه مردم نسبت به سیستان و بلوچستان ، تاثیرات منفی برجای گذاشته است. علتش نیز کاملاً مشخص است: ریگی ، نه به نام خود و حامیان خارجی اش ، که به نام مردم مظلوم بلوچ و اهل سنت ، راه می بندد و باج می ستاند و آدم می کشد .این در حالی است که به گواهی تاریخ ، بلوچ ها ، مردمانی مهربان ، سخت کوش ، وطن دوست و اهل تمیز بین حلال و حرام و مقید به اصول دینی بوده اند و صد البته مهمان نواز ، نه مانند ریگی و گروهش که خشونت ورزی و وطن ستیزی و دین گریزی خصیصه های اصلی شان است و تا کنون دست شان به خون افراد زیادی که مهمان بلوچ ها بوده اند ، آلوده شده است.ریگی ، مدعی است که برای اعتلای بلوچستان ، دست به این کار ها می زند و حال آن که به روایت یکی از دوستانم که در امور سرمایه گذاری فعال است ، اقدامات او باعث شده ، بسیاری از سرمایه گذاران که قصد داشتند در سیستان و بلوچستان سرمایه گذاری و ایجاد تولید و اشتغال کنند ، از تصمیم شان منصرف شوند و بسیاری از سرمایه گذاران استان نیز ترجیح دهند به جای سرمایه گذاری در جایی که به برکت(!) ریگی ناامن شده است ، سرمایه هایشان را به استان های دیگر و حتی خارج از کشور منتقل کنند تا فرزندان ما ، همچنان به درد بیکاری و فقر بسوزند.همچنین ، صنعت توریسم که می تواند راهگشای اقتصاد شکننده استان باشد ، با این اقدامات جنایتکارانه ، از بین رفته است ، حال آن که سیستان و بلوچستان ، می تواند یکی از قطب های مهم گردشگری ایران به ویژه در فصل هایی که هوا مناسبتر است باشد اما انصاف دهید وقتی یک هموطن ایرانی خبر دار می شود که در تاسوکی(1) یا در دارزین(2) ، گروه ریگی ، مسافران را در وسط جاده متوقف و تیرباران کرده است یا مساجد را که خانه خدا هستند ، منفجر می کند (3) ، آیا بلیط سفر به استان ما را می خرد و در این استان پول خرج می کند یا آن که ترجیح می دهد به شیراز و بوشهر و کرمان و اهواز و ... برود تا لااقل جان خود و زن و بچه اش در امان باشد؟این است دستاورد ریگی برای ما بلوچ ها: لکه دار کردن حیثیت تاریخی قوم بلوچ و فراری دادن سرمایه ها از استانی که امروزه، سرمایه گذاری در آن ، درست مانند آب برای ماهی و ادامه حیاتش ضروری است.آیا شایسته قوم بلوچ است که فردی به نام آن ، انسان ها را سر ببرد و عکس ها و فیلم های این جنایت مشمئز کننده را در اینترنت منتشر کند و تأثر عمیق بینندگان را به نام بلوچ ها به وجود آورد؟!برای من ، به عنوان یک بلوچ ، بسیار سخت و گران است که نام قوم تاریخی من ، یادآور جنایات القاعده و دگم اندیشی های طالبان باشد و از این باب به عنوان یک ایرانی بلوچ و اهل سنت ، دوست دارم به صدای بلند فریاد کنم که مسوولیت کارهای ریگی و گروهش ، نه با قوم بلوچ و اهل سنت ، که با خود او و حامیان خارجی اش است و نباید اقدامات و جنایات او را به حساب مردم این دیار گذاشت که بلوچ ها و اهل سنت ، خود بزرگترین قربانیان اویند.پی نوشت ها:1- در بيست و پنجم اسفند 84، ماجراي معروف به "تاسوکي" رخ داد. حسينعلي شهرياري نماينده مردم زاهدان در مجلس، فرداي آن روز، كشته شدن 21 نفر از مردم زاهدان و زخمي شدن 5 نفر ديگر در محور زابل - زاهدان را تاييد ميكند و ميگويد اين حادثه به دست اشراري كه با لباس مبدل نيروي انتظامي و ماشين و امكاناتي شبيه نيروي انتظامي بودند رخ داده است. اين افراد به بهانهي كنترل كارت شناسايي و كنترل ماشينها مسير را بستند.وي ادامه مي دهد: اشرار جلوي چشم زنان و كودكان، مردان را از ماشينها پياده ميكنند و دستها و چشمهاي آنها را ميبندند و در فاصلهي 20 متري از محل، آنها را ناجوانمردانه به رگبار ميبندند و 21 نفر را به شهادت ميرساند.وي با اعلام زخمي شدن 5 نفر ديگر و اينكه اين مجروحان تحت درمان قرار گرفتهاند، تصريح ميكند: ظاهرا اشرار شب گذشته بعد از انجام عمليات ناجوانمردانه خود، شبانه به افغانستان گريختهاند.(ایسنا)2- واقعه دارزين در تاريخ 23 ارديبهشت ماه 85 به وقوع پيوست. شنبه مقارن ساعت 21:15 در كيلومتر 35 محور «بم ـ كرمان» در دو راهي «دارزين»، اشرار مسلح 12 تن از هموطنانمان را کشتند. در اين حادثه، اشرار مسلح كه گفته ميشود، تعداد آنها 8 تن بوده، در حالي كه پوشش ماموران انتظامي را بر تن داشتند، با متوقف كردن 4 دستگاه خودرو عبوري و پياده كردن سرنشينان، همگي را از ناحيه سر به گلوله بستند.بدين ترتيب در حالي كشتار هموطنان به وقوع پيوست كه دو تن از افرادي كه سوار بر خودرويي در حال عبور از محل جنايت بودند، عليرغم اصابت گلوله به خودروشان موفق به فرار شده و با مراجعه به نزديكترين پاسگاه انتظامي، ماموران را در جريان حادثه قرار دادند.در اين حال ماموران با حضور در منطقه «دارزين»، در حالي كه جستوجوها را براي يافتن اثري از حادثه آغاز كرده بودند با اجساد كشتهشدگان داخل گودالي در حوالي جاده «بم ــ كرمان» مواجه شدند.(ایسنا)3-در خرداد 88 تروریست ها با کار گذاشتن یک بمب قوی در مسجد علي ابن ابيطالب (ع) زاهدان 21 نفر راشهيد و 182 تن دیگر رامجروح کردند.(مهر)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]