واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مطالبه 300 راس گوسفند به عنوان مهريه او به حيدرعلي گفت ديگر طاقت اين وضعيت را ندارد و نمي تواند چند هفته يک بار از خانواده او که از شهرستان به تهران مي آيند، پذيرايي کند. اعتماد: زني که در پي رفت و آمدهاي خانواده همسرش به خانه شان با شوهر خود دچار اختلاف شده بود، مهريه اش را که 300 راس گوسفند است به اجرا گذاشت. اين ماجرا از چندي قبل هنگامي که خانواده حيدرعلي براي ديدن او به تهران آمده بودند، آغاز شد. رفت و آمدهاي پي در پي پدر و مادر حيدرعلي همسرش سميرا را خسته کرده و باعث ناراحتي او شده بود. پس از رفتن ميهمان ها سميرا با شوهرش در اين باره صحبت کرد. او به حيدرعلي گفت ديگر طاقت اين وضعيت را ندارد و نمي تواند چند هفته يک بار از خانواده او که از شهرستان به تهران مي آيند، پذيرايي کند. به اين ترتيب جرقه اختلاف در زندگي اين زوج زده شد و به تدريج اين اختلافات بالا گرفت و کار به جايي رسيد که سميرا تصميم گرفت به دادگاه خانواده برود و مهريه اش را که 300 راس گوسفند است، به اجرا بگذارد. او هنگامي که مقابل قاضي حسن عموزادي رئيس شعبه 268 مجتمع قضايي خانواده ونک قرار گرفت، گفت؛ من و همسرم هيچ تفاهمي با هم نداريم و مي خواهم با گرفتن مهريه ام از او جدا شوم. سميرا در مورد چگونگي آشنايي اش با حيدرعلي گفت؛ او يک جوان شهرستاني است. سال گذشته که همراه خانواده اش به تهران آمده بود، ما همديگر را ديديم و او از من خواستگاري کرد. آن روز هر دو همراه با خانواده هايمان براي تفريح به يکي از پارک ها رفته بوديم. من ابتدا هيچ علاقه يي به او نداشتم اما وقتي فهميدم وضعيت مالي خانواده اش خوب است، بيشتر درباره ازدواج با او فکر کردم. آن طور که من متوجه شدم پدر حيدرعلي بيش از يک هزار و 500 راس گوسفند داشت و از دامداران بزرگ شهرشان بود. به همين دليل تصميم خود را گرفتم و به خواستگاري او پاسخ مثبت دادم. اما شرط من زندگي در تهران بود. حيدرعلي هم که ظاهراً به من و زندگي در تهران علاقه مند بود، شرطم را پذيرفت اما از چند روز پس از جشن عروسي خانواده شوهرم به خانه ما آمدند و چند روز ماندند. اين طبيعي بود و آنها حق داشتند به خانه پسرشان بيايند ولي پس از مدتي اين موضوع به طور کاملاً غيرطبيعي درآمد. چراکه آنها عادت کردند چند هفته در ميان به خانه ما بيايند. من هم همه کارهايم را رها مي کردم و به پذيرايي از آنان مي پرداختم. پس از مدتي ديگر از وضع موجود خسته شدم و در اين باره با همسرم گفت وگو کردم اما او از حرف هايم ناراحت شد و با من برخورد تندي کرد. من هم تصميم گرفتم مهريه ام را به اجرا بگذارم تا حيدرعلي مجبور شود 300 راس گوسفند به من بدهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]