واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خطخوب، بد، زشت
مقدمه اگر هنر را يکي از مهمترين عوامل انتقال فرهنگ بدانيم، به جرأت مي توان گفت، خط عالي ترين و شفاف ترين اثر هنري است که براي آيندگان به جاي مي ماند.در دنياي امروز، افراد به وسيله خط و نگارش با هم ارتباط برقرار مي کنند و با نوشتن، خود را مطرح مي سازند. بنابراين لازم است همه افراد بشر با اصول صحيح نگارش آشنا شوند تا بتوانند مقاصد خود را با خطي خوش و خوانا و برابر با موازين و استاندارهاي قابل قبول بيان کنند.خط که اولين صحنه مواجهه کودک با دنياي يادگيري هاي نظام مند است، نقشي بسيار مهم و تعيين کننده در بازسازي ذائقه زيبا شناختي دارد. درست نوشتن، زيبا نوشتن و خوانا نوشتن همه از اموري هستند که پايه و اساس آن ها را بايد در دوره دبستان گذاشت. يادگرفتن خوشنويسي يکي از عوامل موثر در موفقيت درسي و تحصيلي دانش آموزان و از آن مهم تر، مجوزي براي ورود آنان به محيط هاي اجتماعي بزرگ تر و جديد تر است. به اعتقاد جان. پي. ميلر، تمرين خوشنويسي، به توسعه آگاهي در دو بعد « احساس تکامل » و « عمل خاضعانه » کمک مي کند؛ کاري که ساير هنرها قادر به انجام آن نيستند. در قرون اخير با پيدايش و توسعه چاپ و نگارش کتاب ها، مجلات، روزنامه ها و همچنين کتاب هاي درسي دبستان با خط نسخ چاپي، خط اصيل و زيباي فارسي مورد بي مهري و بي توجهي واقع شده است و به مرور زمان، در مقايسه با گذشته، بيش از پيش جنبه هنري صرف به خود مي گيرد. افراد زيبا نويسي را فقط در حيطه کار خوشنويسان قلمداد مي کنند و لذا به اندازه درس هاي ديگر، براي فراگيري خوشنويسي نمي کوشند. با توجه به مشکلات عديده اي که دانش آموزان در فراگيري خط تحريري دارند و با توجه به بدخطي آنان که طي سالها شکل گرفته است و همچنين ناتواني در تغيير خط خود به دليل آموزش هاي ناصحيح در دوره ابتدايي، ضرورت دارد در اين زمينه پژوهش هاي اصولي و سازمان يافته اي انجام شود.براي بدخطي دانش آموزان علت هاي گوناگوني بيان شده است؛ از جمله: نقش معلم و خانواده، ميزان تکليف شب، تند نويسي، خط کتاب هاي درسي، آشنا نبودن دانش آموزان با اصول خوشنويسي، بي حوصلگي، شيوه غلط به دست گرفتن قلم و استفاده از خودکار. در تحقيقاتي که جانسون و مايکل باست انجام داده اند، از کاستي هاي نوشتن با دست، با نام مشکلات مربوط به هماهنگي ديداري – حرکتي ياد شده است و جوردن آن ها را نارسا نويسي ناميده است. او به علل نقص هايي از قبيل: کج نويسي بيش از حد، راست نويسي بيش از حد، پر فشار نوشتن، کمرنگ نويسي، زاويه دار نويسي بيش از حد، نا مرتب نويسي و فاصله گذاري بيش از حد پرداخته است. کيمبل اظهار داشته است که: « شماري از کودکان مبتلا به ناتواني يادگيري، براي رشد عضله هاي ظريف دست و انگشتان، فاقد تجربه کار کردن با دست، چرخاندن، گرفتن، در دست فشردن يا فشار آوردن بر اجسام هستند. » کراوچ و جانسون و مايکل باست، نحوه قرار گرفتن کاغذ و طرز قرار گرفتن بدن را نيز از عواملي مي دانند که در نارسايي هاي نوشتن با دست سهم دارند. در تحقيقي که لوئيس انجام داد پي بردد که در دست نوشته هاي گروهي از کودکان کلاس اول، متداول ترين خطا اندازه نامناسب ( بزرگ تر يا کوچک تر از اندازه معمول ) حروف است. حروفي که در پايين خط مبنا قرار مي گيرند. مثل : ن، ق و ي، اغلب در اندازه هاي نامناسب نوشته مي شوند. تحقيق ديگري نشان مي دهد، دانش آموزاني که به روش کپي کردن خط مي نويسند، پس از پنج هفته آموزش، نسبت به دانش آموزاني که از طريق تقليد خط مي آموزند، نتايج بهتري به دست مي آورند. نتايج تحقيق رابرت ميلر نشان مي دهد که تکليف شب، مهارت در نوشتن را پائين مي آورد و در دانش آموزان نگرش منفي نسبت به نوشتن ايجاد مي کند. مهدي کردي نيز در تحقيقي با عنوان « بررسي عوامل مؤثر در بد خطي دانش آموزان پسر کلاس پنجم ابتدايي شهرستان اردکان يزد »، به اين نتيجه رسيده است که نبود آموزش صحيح، بي دقتي و نداشتن تمرين کافي، تند نوشتن مطالب توسط دانش آموزان، تند گفتن مطالب توسط معلم، بي ميلي و خستگي دانش آموزان هنگام نوشتن و بي توجهي والدين، مدرسه و جامعه نسبت به خط دانش آموزان، از مهم ترين عوامل مؤثر در بد خط شدن آنها هستند. از ديگر مسائلي که در اين تحقيق بررسي شده اند، مي توان به تاثير خط معلم بر خوش خطي دانش آموزان، نقش خانواده و مدرسه در يادگيري خط و تاثير کلاس هاي آموزش خط اشاره کرد. در تحقيق ديگري که محمد رضا زيني با عنوان « بررسي رابطه خط با کيفيت تحصيل در مقطع راهنمايي شهر يزد » انجام داده است، نشان مي دهد که بين نمرات درس هاي مختلف دانش آموزان و نمره خط آنان ارتباط معني داري از نظر آماري وجود دارد. حسينعلي يوسفي، در مقاله اي در مجله رشد معلم، علل بي نتيجه ماندن آموزش خوشنويسي را در مدرسه ها تعارض حاصل از تفاوت هاي خط نسخ و نستعليق، آشنا نبودن معلمان دوره ابتدايي با خط نستعليق و شيوه نگارش آن، فرصت کم براي تمرين، حجم زياد تمرين ها در کتاب هاي خوشنويسي عنوان کرده است. در تحقيق ديگري نتايج زير بدست آمده است:بين نظر دانش آموزان دختر و پسر نسبت به مسائل و مشکلات آموزش خوشنويسي تفاوت وجود دارد. اين تفاوت، از جنسيت و نگرش آن ها نسبت به عملکرد و شيوه ارائه درس خوشنويسي توسط عوامل اجرايي اين درس، مانند معلمان ( زن و مرد ) ناشي مي شود.
نتيجه گيري بررسي داده هاي به دست آمده نشان مي دهند که: 1- خط معلمان بر خط دانش آموزان دوره ابتدايي تأثير مي گذارد.2- جنسيت دانش آموزان دوره ابتدايي در ميزان نمره خط آنان تأثير زيادي دارد .بدين معني که دختران در مقايسه با پسران نمرات خط بالاتري دارند.3- ميزان تحصيلات پدر بر خط دانش آموز تأثير دارد؛ يعني با بالا رفتن تحصيلات پدر، خط دانش آموز نيز بهبود مي يابد.4- ميزان نمره خط پدر، با نمره خط دانش آموز رابطه مستقيم دارد، يعني هر چه نمره خط پدر بالاتر باشد، نمره خط دانش آموز نيز بالاتر مي رود.5- بين شغل پدر و نمره خط دانش آموز، رابطه معني داري وجود دارد. نتايج ديگري نيز از اين تحقيق به دست آمد. يکي اين که بين تحصيلات مادران و نيز نمره خط آن ها، و نمره خط فرزندانشان، رابطه اي مشاهده نشده. پس با توجه به تاثير ميزان تحصيلات پدران بر خط فرزندانشان مي توان گفت در اين زمينه پدران نقش موثرتري از مادران دارند. ديگر اين که کلاس هاي خط خارج از مدرسه با نمره خط دانش آموزان رابطه معني داري ندارند.در خاتمه بايد اذعان داشت که تحقيقات انجام شده در داخل کشور، در اين زمينه بسيار اندک اند و پژوهش هاي صورت گرفته نيز از دقت و کنترل کافي برخوردار نيستند.بنابراين لازم است درباره تأثير عوامل متعدد ديگري مانند: مقدار تکليف شب، تند نويسي، شيوه آموزش خط در کتاب هاي درسي و نقش خانواده و آموزش و پرورش بر خط دانش آموزان، تحقيقات وسيع و دقيقي صورت بگيرد. منبعسيما فلاحي دکتر مرتضي لطفيانمجله رشد معلم شماره 3
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 707]