واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در راستاي بازنگري روابط خود با كرملين ، كاخ سفيد چهارشنبه گذشته جو بايدن را به عنوان دومين مقام دولت آمريكا راهي روسيه كرد. فردي كه بيش از هر مقام ديگري در واشنگتن با مسايل و رويدادهاي روسيه درگير بوده و از نقاط ضعف و قوت اين كشور آگاهي دارد. در واقع مقامات كاخ سفيد آگاه بودند كه بايدن بهتر از هر سياستمدار آمريكايي مي تواند در مذاكره با مقام هاي بلندپايه روس و تلاش براي جلب نظر آنان به منظور حضور در جبهه غرب در رويدادهاي منطقه اي و بين المللي موفق عمل كند. در اين ميان، آنچه سفر بايدن به روسيه را از نقطه نظر منافع ايران حايز اهميت كرد، درخواست دميتري مدوديف رييس جمهوري اين كشور مبني بر غيرقابل پذيرش بودن تحريم هاِي آمريكا عليه شركت هاي روسي طرف قرارداد با تهران بود كه نشان داد مذاكره درباره ايران يكي از محورهاي مهم نشست طرفين در اين سفر بوده است. هرچند در ديدارهاي بايدن با رييس جمهوري و نخست وزير روسيه در رسانه هاي اين كشور، مطلبي در ارتباط با ايران منتشر نشد، اما اعتراض مدوديف به تحريم شركت هاي هسته اي و نظامي طرف قرارداد با تهران، بيانگر آن بود كه مسايل ايران بخش مهمي از مذاكرات معاون اوباما با مقام هاي ارشد كاخ كرملين بوده است. معاون اوباما در اين سفر با ارائه مشوق هايي مانند انعقاد موافقتنامه فروش هواپيماهاي بويينگ به مسكو، وعده حمايت از روسيه در روند پيوستن به سازمان تجارت جهاني و قول ارائه دستاوردهاي پيشرفته در حوزه فناوري اطلاعات، تمام تلاش خود را براي گرفتن تضمين از روس ها براي همكاري در مسايل منطقه اي از قبيل تداوم همسويي با غرب در پرونده صلح آميز هسته اي ايران بكار بست. بايدن سال 2009 در مصاحبه با نشريه وال استريت اعلام كرد كه اقتصاد روسيه شكوفايي خود را از دست داده و اين روند مسكو را به سازش و همكاري با غرب در طيف گسترده اي از مسايل مرتبط با امنيت ملي براي كرملين مانند از دست دادن نفوذ سنتي روي جمهوري هاي شوروي سابق و كاستن از حجم زرادخانه هسته اي خود مجبور خواهد كرد. از يك نگاه، تحليل دوسال قبل معاون اوباما از وضعيت روسيه كه تاكنون نيز تا حدود زيادي پابرجا بوده، حاكي از آن است كه بايدن با رويكردي سوداگرايانه و از موضع بالا به مسكو سفر كرد تا انتظارات جديد واشنگتن در زمينه تحولات در سطوح مختلف منطقه اي مانند لزوم اعمال تحريم ها عليه ايران را به مقام هاي كرملين بگويد. به عقيده كارشناسان سياسي، هرچند آمريكا و روسيه در سه حوزه راهبردي، منطقه اي و اقتصادي با يكديگر اختلافات و تضاد منافع دارند، اما در حوزه نخست كه شاخص ترين مصداق آن تلاش غرب براي توجيه مسكو به منظور مشاركت در طرح استقرار سپر دفاع موشكي در اروپاي شرقي است، سران دو كشور آشكارا اعلام كرده اند شانس اندكي براي دستيابي به توافق دارند. در حوزه اقتصادي نيز، شرايط مذاكرات صورت گرفته بين دو طرف، نابرابر و با موضع بالاي واشنگتن نسبت به مسكو ارزيابي شده است. اما آنچه كه بررسي مسايل ايران در رايزني هاي بايدن با مقام هاي ارشد روس را نمايان كرد، اختلاف نظر اساسي آمريكا و روسيه درباره مسايل منطقه اي است. بر اساس سند راهبرد ملي نظامي آمريكا براي سال 2011، تمركز اين كشور درخصوص مسايل نظامي از اروپا به شرق آسيا تغيير مي يابد و از همين رو بايدن در سفر خود به مسكو، تلاش كرد بستر لازم را براي همراه كردن مسكو با چرخش سياست هاي نظامي كاخ سفيد در ارتباط با مسايل ايران، افغانستان و شرق آسيا فراهم كند. به نظر مي رسد، هرچند روند سناريوي توطئه هاي دنباله دار آمريكا عليه ايران در برهه كنوني تحت تاثير قيام هاي مردمي در كشورهاي عربي شمال آفريقا و خاورميانه عليه سران وابسته و دست نشانده كاخ سفيد كند تر شده، اما بايدن در سفر به مسكو از هيچ تلاشي براي كشاندن مذاكرات دوجانبه با مدوديف و پوتين به مسايل ايران و برجسته سازي تئوري هاي تهديد واشنگتن درباره تهران فروگذار نكرد. بايدن با آگاهي از مشكلات فزاينده اجتماعي و جمعيتي روسيه و انعطاف پذيري بيشتر مقام هاي كرملين در دوره مدوديف نسبت به دوره پوتين و عدم تمايل آنها به ايجاد تنش با غرب به ويژه آمريكا، تمام توان خود را براي گرفتن قول همكاري هاي گسترده مسكو در ارتباط با مسايل منطقه اي با شاخصه بارز همكاري هاي گسترده تر درباره ايران، بكار بست. اين موضوع به خصوص از اين منظر اهميت فراوان مي يابد كه با روي كار آمدن طيف وسيعي از غربگرايان در روسيه طي چهار سال گذشته، ايران هراسي و تبليغات براي فاصله گرفتن از ايران در همكاري هاي دوجانبه تهران و مسكو، به يكي از مولفه هاي سياست خارجي روسيه تبديل شده است. مصداق اين ديدگاه را مي توان در موضع گيري هاي آشكار كرملين درخصوص پرونده هسته اي صلح آميز كشورمان و نيز صدور قعطنامه 1920 شوراي امنيت به تحريك آمريكا و غرب به وضوح مشاهده كرد. اگر از تاثيرات برتري نسبي آمريكا در عرصه هاي مختلف بر روسيه بگذريم، رويكرد واشنگتن براي يافتن شركاي جديد منطقه اي به دليل موانع روز افزون دربرابر سلطه طلبي كاخ سفيد مانند نفوذ رو به افزايش معنوي ايران در منطقه، گرفتاري در عراق و افغانستان و قيام هاي مردمي در كشورهاي وابسته، مي تواند انگيزه هايي باشد تا مسكو در قبال كسب منفت هرچه بيشتر، همراهي با سياست هاي واشنگتن را بپذيرد. اكنون اين رويكرد اهميت دارد كه با زير نظر گرفتن تعاملات سياسي واشنگتن و مسكو در مسايل منطقه اي به ويژه منافع ايران، زمينه برداشتن گام هاي عملي به منظور خنثي سازي پيشنهادهاي فريبنده كاخ سفيد به مقامات كرملين جهت فشار بيشتر به تهران را فراهم كرد. اروپام/518 **1575
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]