تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804650878




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قتل پسر معتاد به دست پدر


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قتل پسر معتاد به دست پدر اکبر از ديدن پيکر بي جان پسرش به شدت ناراحت شده بود و طوري رفتار مي کرد که گويي شوکه شده است و توان صحبت کردن ندارد اما اين رفتارها ذهن کارآگاهان را منحرف نکرد. اعتماد: پدر يک جوان معتاد بعد از کشتن او براي فرار از زير بار اتهام به پليس آگاهي رفت و ادعا کرد فرزندش به طرز مرموزي ناپديد شده است. کارآگاهان و بازپرس جنايي بندرعباس بعد از اطلاع از کشف جنازه مردي جوان در تپه هاي اطراف جاده راه آهن به آنجا رفتند تا به تحقيق در اين باره بپردازند. در اطراف جسد هيچ شيء مشکوکي وجود نداشت اما لباس هايي که بر تن مقتول بود نشان مي داد او در مکاني مسقف به قتل رسيده و سپس جاني يا جانيان پيکرش را به آنجا منتقل کرده اند. بازرسي بدني مقتول نيز ثمري در پي نداشت چرا که هيچ مدرک شناسايي يا سرنخي که هويت قرباني را برملا کند، کشف نشد. کارآگاهان فقط با تشخيص متخصص پزشکي قانوني که در محل حادثه حاضر شده بود متوجه شدند به احتمال زياد جوان ناشناس خفه شده و کبودي دور گلوي او نيز به همين دليل به وجود آمده است. پس از بررسي هاي مقدماتي جسد به پزشکي قانوني ارسال شد و کارآگاهان سعي کردند نام مقتول را فاش کنند. در اين اثنا مردي 60 ساله به پليس آگاهي رفت و مدعي شد پسر 36 ساله اش به نام پرهام مفقود شده است. اين مرد توضيح داد پرهام براي خريد نان از خانه خارج شد اما ديگر بازنگشت. آن طور که پدر جوان گمشده ادعا مي کرد قبل از حضور در پليس آگاهي به تمامي بيمارستان ها، خانه اقوام و دوستان پسرش سرزده اما او را نيافته بود. کارآگاهان وقتي عکس پسر جوان را مشاهده کردند متوجه شباهت او با مقتول مجهول الهويه شدند به همين دليل مرد 60 ساله را که اکبر نام دارد به سردخانه پزشکي قانوني معرفي کردند و او جسد را مشاهده و تاييد کرد جنازه متعلق به فرزندش است. اکبر از ديدن پيکر بي جان پسرش به شدت ناراحت شده بود و طوري رفتار مي کرد که گويي شوکه شده است و توان صحبت کردن ندارد اما اين رفتارها ذهن کارآگاهان را منحرف نکرد. آنان مطمئن بودند قاتل در مکاني مانند خانه اش به قتل رسيده چون هنگام مرگ لباس هاي راحتي به تن داشته است از سوي ديگر يقين داشتند قاتل قرباني را از پيش به خوبي مي شناخته براي همين توانسته در فرصتي مناسب به وي نزديک شود و بدون اينکه مقتول فرصت دفاع پيدا کند او را به قتل برساند. به همين سبب انگشت اتهام در همان ابتدا به سوي اکبر نشانه گرفته شد. او که خودش را داغدار و بي گناه معرفي مي کرد بعد از چند جلسه بازجويي اتهام کشتن فرزندش را پذيرفت و گفت اعتياد پرهام اين جنايت را رقم زد. اکبر در اعترافاتش گفت؛ پرهام به مواد مخدر آلوده شده بود و به همين دليل با وي به شدت اختلاف داشتم و مرتب با هم دعوا مي کرديم. تمام تلاش من اين بود که پسرم مواد را ترک کند و به راه راست برگردد ولي او حاضر نبود از مخدر دست بکشد. از طرفي او بيکار بود و براي خريد مواد از من پول مي گرفت. روز حادثه باز هم سر اين موضوع با هم درگير شديم. من به پرهام گفتم ديگر حاضر نيستم به او پول بدهم. پسرم هم تهديد کرد اگر در برابر خواسته اش مقاومت کنم خانه را به آتش مي کشد.   بعد از حدود يک ساعت جر و بحث، پرهام که به شدت عصبي بود به اتاقش رفت و خوابيد. در اين بين من که هنوز خشمگين بودم و نتوانسته بودم بر خودم مسلط شوم تصميم گرفتم او را بکشم تا براي هميشه به اين مشکلات پايان دهم. براي همين بالاي سرش رفتم و او را در همان حال که خواب بود با طناب خفه کردم سپس براي اينکه از شر جسد خلاص شوم با دامادم تماس گرفتم و از او کمک خواستم.     متهم به قتل ادامه داد؛ ما جنازه را در يک پتو پيچيديم، پشت يک وانت گذاشتيم و شبانه به اطراف راه آهن برديم.پس از اعترافات اين مرد، داماد او نيز دستگير شد و پرونده اتهامي شان در دادسرا به جريان افتاد.   




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 856]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن