تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیره‌ای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865163272
شغل بي شناسنامه؛ شغلي غير قانوني اطراف دادگاه! +عكس
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: در میدانی که کاری را دادگاه، قانونی و شهرداری، آن را غیر قانونی می داند؛ عریضه نویسان در جایی خارج از دادگاه، فعالیت می کنند. باشگاه جوانی برنا/ روبروی یک ساندویچی، روی صندلی کوتاه پایه ای نشسته و به درخت پشت سرش تکیه داده؛ عریضه می نویسد. اما به قدری متفکرانه و با اعتماد به نفس، خودکارش را به روی کاغذ حرکت می دهد که انگار در حال نوشتن یک رمان اجتماعی است و وجودش با موضوع رمان گره خورده و دغدغه زندگی اش شده؛ می خواهد نوشته هایش مستند باشد به همین دلیل به یکی از خیابان های شلوغ تهران آمده تا حقیقت را بنویسد و مشاهداتش، مصداق حرف هایش باشند.
به کسانی که سراغ آدرس را می گیرند، نشانی می دهد و به نظر می رسد محله ای را که برای کارش انتخاب کرده، خوب می شناسد و این برای کسی که مدت ها در مقابل یک دادگاه و در یک محله عریضه می نویسد، چیز عجیبی نیست.نزدیکش می شوم تا از او بخواهم برایم عریضه ای بنویسد. در مقابل سوالش که پرسید موضوع شکایتت چیست؟ درخواست طلاق و گرفتن مهریه را بهانه کردم. همین طور که برای یکی از درخواست کنندگان با دست خط بدش عریضه می نوشت، گفت صبر کن تا کارم تمام شود. مانده بودم کدام چشمی با خواندن این نوشته بدخط و کج که خط پایین و بالای آن با هم درگیرند و شبیه سیم خار دار شده اند؛ قرار است از حدقه در بیاید. بعد از تمام شدن نوشته اش، برای درخواست دهنده توضیح می دهد که چه کند، چه نکند و چگونه کارش را به اتمام برساند و امیدواری می دهد که به درخواستش رسیدگی می کنند. نوبت من می شود. به او می گویم برای خودم نمی خواهم. کسی قصد دارد مهریه اش را به اجرا بگذارد و می خواهد درخواست اولیه بدهد. بعد از پرسیدن درباره تعداد سکه های مهریه و اینکه چرا می خواهد این کار را بکند. روانشناسی اش گل می کند و می گوید:"چرا لقمه را دور سرش می چرخاند؟ اگر همسرش راضی به طلاق توافقی است خودش را به دردسر نیندازد."آخر سر هم با این حرف که شاید به این پول احتیاج دارد رضایت می دهد تا توضیح بدهد که چه باید کرد و نقش عریضه نویس در این مرحله چیست. پنج هزار تومان قیمت عریضه نوشتن است. این عدد بالا و پایین هم می شود و ممکن است بعضی درخواست ها قیمت شان کمتر و بعضی دیگر بیشتر باشد. دو برگ کاغذ که باید در آن قسمت های مشخصات، موضوع و توضیحات پر شود را از وسط پوشه های کاری اش درمی آورد تا عریضه بنویسد. از آقای عریضه نویس می خواهم که دست نگه دارد تا قطعی بودن درخواست مهریه را از دوستم جویا شوم که خوشبختانه دوستم گوشی را برنداشت و دلیلی برای عدم نوشتن عریضه پیدا کردم. مرد عریضه نویس، سیگارش را روشن می کند و می گوید:"این برگه ها برای خود دادگاه است و اگر بلد باشید چطور آن را پر کنید خودتان می توانید از دادگاه بگیرید و بنویسید. البته آن جا خودشان کسانی را دارند که برایتان بنویسند اما معمولا از پیش نوشته شده است. یعنی از قبل پر می کنند و فقط جای مشخصات را خالی می گذارند. خوب مساله را توضیح نمی دهند به همین خاطر زیاد نمی تواند مؤثر باشد." قبلا در دادگستری کار می کرده و به این کار آشناست، ادبیات خودش را قوی می داند و با لبخندی که ناشی از حس خوب او نسبت به خودش است؛ ادامه می دهد:"بعضی چیزها باید در وجودت باشد. هر کسی نمی تواند بیاید اینجا بنشیند و عریضه بنویسد. من ثلث سوم، از درس ریاضی، نمره 0/25 گرفتم.اصلا در این درس موفق نبودم. اما در ادبیات نمره های خوبی می گرفتم. حالا هر وقت خواستید و آمدید تا برایتان عریضه بنویسم متوجه می شوید که نوع نوشتنم چگونه است و تاثیرش را نسبت به نوشته دیگران می بیند."موقع خداحافظی کارت ویزیتش را می دهد تا برای نوشتن عریضه راحت بتوانم پیدایش کنم و برایم توضیح می دهد که از ساعت 9:30 صبح تا 2 بعدازظهر اگر شهرداری چیزی نگوید در همین حوالی است. از قانونی بودن کارش اطمینان می دهد و برای اینکه عریضه را دقیق بنویسد از کسانی که مراجعه می کنند سند، مدرک و یا درخواست مربوطه را طلب می کند تا بررسی کند و بهتر جوابگو باشد. از عریضه نویس جدا می شوم و به سراغ نگهبان جلوی دادگاه می روم. او هم قانونی بودن کار این عریضه نویسان را تایید می کند و حتی یکی از آن ها را که حدود صدمتر آن طرف تر از عریضه نویس اولی نشسته را نشانم می دهد و می گوید می توانند کمکم کنند. عریضه نویس بعدی هم همان برگه ها را نشانم داد و مبلغ را 5 هزار تومان را تعیین می کند ولی به اندازه قبلی اطلاعاتش کافی نیست و از جواب دادن به سوالاتم طفره می رود. شاید متوجه شده بود، به اصطلاح، مشتری نیستم. در هر حال، در میدانی که کاری را دادگاه، قانونی و شهرداری، آن را غیر قانونی می داند؛ عریضه نویسان در جایی خارج از دادگاه؛ همان عریضه ای را که در داخل دادگاه می توان نوشت را می نویسند.اما از طرف دیگر، حکم امدادگر برای شاکیان دارند. چراکه هم از فضای التهاب دادگاه و دادسرا دورند و در زمان رسیدگی به پرونده خود صرفه جویی می کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1409]
-
سرگرمی
پربازدیدترینها