تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بخشنده ترین شما پس از من کسی است که دانشی بیاموزد آنگاه دانش خود را بپراکند. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815417204




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

توضیحات معاون رییس جمهور درباره پرواز شماره 234


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: توضیحات معاون رییس جمهور درباره پرواز شماره 234 با عجله قصد بالا رفتن از پله را داشتم که گفتند چند لحظه صبرکنيد که جاي شما را به مسافران ديگر فروخته اند و بايد پياده شوند. به شدت متعجب شدم و فرياد زدم آيا مي خواهيد کسي را که به او بليت فروخته ايد، پياده کنيد و مسوولان دولتي را سوار کنيد؟ اعتماد: معاون محمود احمدي نژاد که هفته گذشته باعث تاخير پرواز هواپيما شده بود به مسوولان توصيه کرد موجب تاخير در پرواز نشوند. جمعه گذشته «الف» گزارش داد پرواز شماره 234 هواپيمايي ايران اير از مبداء شيراز به مقصد تهران براي سوار کردن رئيس بنياد ملي نخبگان و معاون احمدي نژاد با تاخير پرواز کرده و وي را در لحظه take off سوار هواپيما کرده است يعني در لحظاتي که پلکان هواپيما جمع شده و موتورها براي پرواز روشن شده بودند. اگرچه در خبر نامي از «صادق واعظ زاده» برده نشده بود اما وي در واکنش به اين خبر توضيح مشروحي را ارائه کرد. در توضيح معاون رئيس جمهور آمده است؛ «براي يک سفر فشرده و به منظور شرکت در نشست سراسري انجمن هاي اسلامي دانشجويان (دفتر تحکيم وحدت) که اصرار زياد کرده بودند با يک تن همراه ساعت 6 صبح جمعه 18/2/88 فرودگاه تهران را به مقصد شيراز ترک کرديم. سوالات و سخنان آنها به طول انجاميد و من هم که خاطرات شيرين دوران دانشجويي برايم زنده شده بود دل نمي کندم. در نهايت حدود ساعت 30/10 توانستيم از دانشگاه خارج شده، مستقيماً روانه فرودگاه شويم. در بازگشت به تهران غير از عزيزي که از تهران همراه من بود دو نفر ديگر نيز با ما بليت داشتند. حدود هفت دقيقه به 11 به فرودگاه رسيديم. هواپيما بر باند فرودگاه نشسته بود، در آن باز و پلکان بر جاي خود بود. اما گفته شد دير شده و امکان سوار شدن نيست. به سالن بازگشتيم، در حالي که همراهان اينجانب تاسف مي خوردند که هواپيما و مسافر آماده و کارت پرواز در دست (يک ساعت قبل کارت را گرفته بودند) و هواپيما در فاصله نزديک و بايد از پرواز جا بمانيم. گفتم مشيت اين است که نتوانيم سوار شويم و جاي هيچ نگراني نيست و اتفاق مهمي نيفتاده است. در واقع مثل تجربه غالب مردم از جمله در دو سه ماه قبل در پرواز کرمانشاه به تهران جا مانده بوديم؛ وقتي براي شرکت در برنامه يي از تهران به همدان و سپس به تويسرکان رفته بوديم و در بازگشت به کرمانشاه رفتيم تا از آنجا به تهران بازگرديم و به قرار مهمي که يک بار هم ناخواسته لغو شده بود، برسيم، اما کمي دير رسيديم و هواپيما مقابل چشم ما پلکانش را بست و حرکت کرد و به پرواز درآمد. اين بار هم همين وضع در حال تکرار شدن بود. با روساي دانشگاه و چند نفر ديگر در سالن نشسته بوديم و از پرواز بعدي سوال کرديم که گفتند ساعت 30/13 است، گفتم ببينيد آيا جاي خالي براي ما وجود دارد يا خير و اگر پروازي نيست به فکر بازگشت با ماشين باشيم. به ناگاه مسوولان فرودگاه اطلاع دادند هواپيما در باند فرودگاه متوقف و منتظر است تا شما را سوار کند. ناراحت شدم و از جاي خود برنخاستم و گفتم دستور دهند هواپيما پرواز کند. تاخير هواپيما وقت مردم و حق الناس است و چگونه مي توان آن را به گردن گرفت. گفته شد به هواپيما دستور داده شده که متوقف بماند تا سوار شويد. جر و بحث را موجب طولاني تر شدن تاخير هواپيما يافتم. به يکباره از جا برخاسته و گفتم زود حرکت کنيم. با دوستان خداحافظي کرده و نکرده راه افتاديم و ظرف دو سه دقيقه به هواپيما رسيديم که متوقف بود و پلکان آن باز. با عجله قصد بالا رفتن از پله را داشتم که گفتند چند لحظه صبرکنيد که جاي شما را به مسافران ديگر فروخته اند و بايد پياده شوند. به شدت متعجب شدم و فرياد زدم آيا مي خواهيد کسي را که به او بليت فروخته ايد، پياده کنيد و مسوولان دولتي را سوار کنيد؟ پاسخ دادند دو صندلي خالي داريم. فوراً از همراهان عذرخواهي کردم که فقط دو نفر مي توانيم با اين پرواز برويم و آنها زودتر از اينجانب آماده بازگشت به سالن شده بودند. دو تن سوار هواپيما شديم و بلافاصله هواپيما پرواز کرد. در رديف اول و دوم هواپيما دو صندلي خالي بود و در بدو ورود کسي اينجانب را به رديف دوم راهنمايي کرد که همان جا نشستم. يکي از مسافران که در رديف اول نشسته بود و صندلي پهلوي او خالي بود، برخاست و با مهرباني از اينجانب خواست جاي او بنشينم و گفت صندلي خالي رديف اول جاي مهماندار است و بهتر است شما در کنار او بنشينيد. گفتم تفاوتي نمي کند و همين جا خوب است اما اکنون او خود برخاسته و در کنار صندلي اينجانب ايستاده بود. به ناچار برخاستم و تشکر کردم و بر جاي او نشستم. دقايقي بعد مهماندار کنار من نشست و گفت من از داخل هواپيما ملاحظه کردم که شما دست تکان مي داديد که ابداً سوار نمي شويد و حاضر به پياده کردن مسافر نشديد و کار خوبي کرديد. گفتم اين عکس العمل طبيعي بود و بديهي بود بايد چنين مي کردم. در طول پرواز خلبان خواهش کرد به ديدارش بروم. مي خواست توضيح بدهد چرا در ابتدا ما را سوار نکرده و اين وضع پيش آمده است. گفتم جاي هيچ عذرخواهي نيست و من هيچ انتظار نداشتم به اين نحو سوار شوم چون تاخير هواپيما حق الناس است و ما که از خود انتظار داريم کوچک ترين مسائل را در حد وسع مان رعايت کنيم، هيچ وقت راضي به اين وضع نمي شويم. گفت پرواز ترانزيت از بندرلنگه است و تاخيري در کار نيست زيرا از زمان جلو هستيم و زودتر از وقت مقرر به تهران مي رسيم. احساس کردم از وضعيتي که براي ما پيش آمده، ناراحت است، چند جمله يي به او گفتم که يک معلم دانشگاه هستم و هيچ امتيازي براي خود قائل نيستم و از جهت تشريفات کمترين تغيير در زندگي اينجانب بعد از مسووليت رخ داده و جا ماندن ما بهتر از سوارشدن ما به اين ترتيب است. در طول پرواز مهمانداري اطلاع داد مسافري ادعا مي کند خبرنگار است و مي خواهد اين ماجرا را در رسانه ها بنويسد و مي گويد بايد به او گفته شود چه کسي به هواپيما آمده و چرا اين وضعيت اتفاق افتاده و خلبان به او پاسخ مناسب داده است و راضي نمي شود. در يک لحظه به ذهنم رسيد او را به نزد خود فرا بخوانم و صميمانه و رک و پوست کنده داستان پرواز را براي او بگويم. اما احساس کردم از پيغام او استشمام خوشايندي ندارم، لذا مناسب ديدم اگر حقيقتاً خبرنگار است و مايل به نگارش واقعه، خوب است واقعه را از ديد خود بنويسد، بدون اينکه اينجانب عذري برايش بتراشم و مانع او شوم که در شأن مسوولان جمهوري اسلامي ايران نيست نگراني به خود راه دهند که خدا ناظر و مردم خودي و حقيقت شيرين است. اکنون خدا را شاکرم که مشيت آن بود که اين واقعه قلمي شود و داستان ذکر شود شايد حداقل باعث شود از اين پس به هر علتي هواپيمايي براي مسوولي تاخير نکند و همان طور که مردم مي خواهند کارکنان عزيز دولتي هم بدانند احترام آنان به خدمتگزاران مافوق خودشان آن است که طوري با ايشان رفتار کنند که مردم مي خواهند و مي پسندند.»  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن