واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: می پوشم چون مده، اما...
نسل بعد از انقلاب در كشور ما الگوهای مناسب و عینی برای رفتار و عمل را داشتند مانند الگو شدن شهدا و ایثارگران و تا حدود زیادی نیز از آن درشكل دادن به هویتشان استفاده كردند اما دو نسل بعد از انقلاب همانگونه كه شاهد آن هستیم كم كم به ارزشهایی خود را پایبند نشان می دهند كه فاصله فكری و ذهنی آنها را روز بروز از خانواده و جامعه شان بیشتر می كند . از جمله آنها پایبند شدن به ارزشهای زودگذر و غیر منطقی در اكثر موارد و از جمله در نوع پوشش می باشد . این ارزشهای غیر منطقی و زودگذر را در انتخاب نوع پوشش ، طرز صحبت كردن و آرایش تحت عنوان مدگرایی بررسی می كنیم. البته نمی توان مدگرایی را بعنوان هوس عمومی گذرایی كه عیناً شاهد آن هستیم فی نفسه منفی ارزیابی كرد. زیرا مدگرایی با بینش و خط مشی های جدید چه بسا عاملی برای ایجاد تفكر نو و جدید نیز می باشد . اما آنچه در جامعه شاهد آن هستیم پیروی و تقلید كوركورانه از ظواهر گاه در حد افراطی آن است . كارشناسان معتقدند كه مدگرایی افراطی می تواند باعث از بین بردن قدرت تعقل، ابتكار و تصمیم گیری در افراد شده و موجب آسیب های اجتماعی و فرهنگی خواهد شد . این یعنی یك فاجعه برای جامعه. زیرا كه در این مسیر، جامعه فرهنگ مادی و معنوی خود را از دست می دهد و با از دست دادن آنها هر چه سریعتر راه هلاكت و نابودی خود را می پیماید . نه دیوار و نه صد سپاه و لشكر جلو دار ورود مد نیستند فقط باید چشم و گوشمان را باز كنیم و مواظب باشیم تا هویت فرهنگی - سیاسی - اجتماعی و اقتصادی ما را ویران نسازد و گذشته و اصالت را از جوانان نگیرد. از آنجائیكه ورود هر مد همراه با انبوهی از پیام ها و محتواست بنابراین فرد مدگرا ممكن است علاوه بر قبول مد محتوای فرهنگی و شرایط اجتماعی آنرا هم بعنوان یك ایده آل بپذیرد كه این خطرناكترین حالت مدگرایی است و جامعه را از درون تهی می كند و در واقع جوانان و نوجوانان را از جامعه ربوده و در اختیار غرب می گذارد هر چند كه به ظاهر در وطن خویش زندگی می كنند. كارشناسان معتقدند كه مد یك رفتار اجتماعی نوظهور است كه به یكباره بصورت تغییر سلیقه های ناگهانی در افراد شكل می گیرد در حالیكه با فرهنگ و رسوم جا افتاده آن جامعه كه افراد بر حسب سابقه و قدمت از آن پیروی می كنند تناقض دارد. در یك تقسیم بندی ساده می توان مدگرایی را به سه دسته فردی - خانوادگی و اجتماعی تقسیم كرد . كارشناسان علوم اجتماعی مدگرایی را پناه بردن به آرامش ظاهری تعبیر كرده اند و برای آن عوامل مختلفی بیان نموده اند . طرد شدن یا عدم پذیرش فرد از سوی خانواده ، عدم انطباق نظام ارزشی خانواده با نظام فرهنگی جامعه، عدم پاسخگویی خانواده به نیازهای اعضاء و از بعد اجتماعی نبود امكانات علمی ، هنری ، تفریحی و ورزشی و ....از جمله عوامل روی آوردن به مد گرایی می باشد. را ذكر نمود . وقتی فرد در شرایطی باشد كه نیازهایش برآورده نشود و الگویی مناسب برای تقلید نداشته باشد در اینصورت این افراد جذب گروههایی می شوند كه كشش به تولید و الگوبرداری در آن گروهها بیشتر باشد . امروزه مردم مدام تلاش می كنند تا خواسته های كاذب خود را كه ثمره مدگرایی است پوشش دهند. این شیوه رفتار آنها را مدام بدهكار نموده و مرتب آینده خویش را پیش فروش می نمایند. به گونه ای كه برای این ره آورد مدگرایی به ناچار به امضای چك و سفته می پردازند بنابراین باید این واقعیت را پذیرفت كه یك نوع آسیب اجتماعی به وجود خواهد آمد . از نظر فرهنگی معمولاً علیرغم اشتراكات زیاد در دو جنس، زنان به به لحاظ احساسی بودن واكنش هایشان نسبت به محیط ، عاطفی تر می باشند و بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند بنابراین تقلید و گرایش به الگوهای برتر با طبیعت بیولوژیكی زنان تناسب بیشتر دارد . درحالیكه مردان در برخورد و قبول این مسئله منطقی تر عمل می كنند . همچنین در زنان زمینه های شناخت شهودی بیشتر است . آنها بیشتر به روابط و ظاهر اشخاص توجه می كنند و حس زیبا دوستی و زیبایی پرستی در آنها در حد اعلاست. به همین علت است كه گرایش به مد و تقلید از طرز لباس پوشیدن تا نحوه آرایش و نوع صحبت كردن در زنان بهتر و زودتر به منصه ظهور می رسد و گرایش به مد در زنان عینی است . بنابراین جامعه نیز به دختر یاد می دهد كه بیشتر از پسران پیرو مد باشند. لازم به ذكر است كه مدگرایی محدود به قشر، گروه و یا سن و سال نیست. اما طبیعی است كه جوانان در این بین بیشتر در معرض آسیب هستند . "زیگموند برن فلد " معتقد است تغییرات جسمی جوانان باعث می شود جوان به نظام ارزشی جدید حساس تر شود و در این اثنا برای تسكین دلواپسی های خود به ناچار به سمت گروه و افراد و سبك و روش جدید (مدگرایی) گرایش پیدا می كند . از جمله عوامل این گرایش می توان به چند عامل زیر اشاره كرد. عدم ارضاء نیاز به محبت و مهربانی ، نیاز به امنیت و آسایش ، نیاز به احترام ، نیاز به قدردانی و ... كه اگر هر كدام از عوامل فوق كمتر مورد توجه قرار گیرند جوانان را در مسیر جذب ایده و گروههای خارجی و مدگرایی قرار می دهد و بدین گونه فرد جوان مستعد پذیرش رفتار بزهكارانه خواهد بود .از عوامل دیگر این گرایش می توان به چند عامل زیر اشاره كرد. عدم ارضاء نیاز به محبت و مهربانی ، نیاز به امنیت و آسایش ، نیاز به احترام ، نیاز به قدردانی و ... احتمالاً همه ما در صفحه حوادث روزنامه ها می خوانیم كه دختر یا پسری جوان در حین سرقت اتومبیل یا مثلاً تلفن همراه دستگیر شد كه اگر با دید اجتماعی و نظر كارشناسی به قضیه نگریسته شود حتماً رد پای یكی از دلایل فوق را پیدا خواهیم كرد .ا لبته در نقطه مقابل از نقش وسایل ارتباط جمعی و تبلیغات و افزایش درآمد خانواده ها و متنوع شدن نیازهای امروزه جامعه بشری نیز نباید غافل بود. متاسفانه مدگرایی در جامعه ما در تمامی اقشار رسوخ كرده است و همین عامل سبب اشاعة آن شده است . طبیعی است كه در این گیر و دار بزرگسالان به دلیل كوله بار تجربه سعی می كنند تا حدودی ثابت بوده اما جوانان بدلیل اقتضای سن و سال براحتی الگوبرداری می نمایند. بنابراین وظیفه والدین ، روانشناسان و مددكاران اجتماعی كه بیشترین ارتباط را با جوانان دارا هستند، می باشد كه با ارائه الگوهای مناسب و عینی جوانان و نوجوانان را در بحران یاری دهند و با ارائه برنامه های برتر هویت اصلی جامعه را در جوانان و نوجوانان زنده نگه دارند و نگذارند جامعه آینده از درون تهی گردد . منبع: موسسه جهانی سبطین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]