واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چقدر اجتماعی هستید؟
در مطلب «مسأله اجتماعی نداریم» در حکم مقدمه یا کلی اشاره شده که یکی از زمینه های مورد نیاز برای حل مشکلات اجتماعی از طریق تبدیل آنها به مسأله این بود که مردم و شهروندان اعم از عموم و خواص باید طالب درک وضعیت اجتماعی خود باشند. ممکن است ملتی و مردمانی خیلی اجتماعی باشند؛ یعنی اهل آداب و معاشرت و صمیمیت باشند و نیز برخوردار از روابط انسانی مستحکم و مشارکت و سرمایه اجتماعی بالا اما اینها در حکم عادت باشند. این البته بسیار خوب است؛ اما همواره با تهدید مواجه است. در مورد خودمان به نظر می رسد ما چنان ویژگی را نداریم. در اینجا به طرح چند پرسش یا مصداق از زندگی اجتماعی در همین زندگی روزمره می پردازیم و از خوانندگان و کاربران محترم می خواهیم ضمن نقد این دیدگاه به گفتگویی مجازی بپردازیم تا بتوانیم به درکی جدید نایل شویم.پیش از هر چیز تعریفی جدید از «اجتماعی بودن» پیشنهاد می شود و اگر موافق باشید همین تعریف مبنای ما در این گفتگو باشد. درست است که اجتماعی بودن را به عنوان حضور مؤثر در زندگی جمعی تعریف کرده اند، اما این شاید بخشی از ماجرا باشد. اجتماعی بودن علاوه بر بعد عملی واجد یک حیثیتت معرفتی و شناختی هم هست و آن اینکه ما چه چیزی را اجتماعی می دانیم. هر چه دامنه و گستره ی پدیده های ذهنی حافظه و مدنظر ما به عنوان مصادیقی از اجتماعی بودن وسیع تر و بزرگتر باشد، ما اجتماعی تر خواهیم بود. برای مثال مسواک کردن دندان ها یک عمل کاملاً شخصی است، اما می تواند یک موضوع اجتماعی باشد. آراستگی ظاهر یک عمل شخصی است، اما می تواند موضوعی اجتماعی باشد. حتی سکوت یک امر کاملاً شخصی است؛ اما یک وضع اجتماعی هم هست. از این دست مسایل زیاد است. حالا اگر با این تعریف موافق باشید و به کوچه و خیابان سری بزنیم درک ما از وضع اجتماعی مان ارتقا خواهد یافت. ممکن است ملتی و مردمانی خیلی اجتماعی باشند؛ یعنی اهل آداب و معاشرت و صمیمیت باشند و نیز برخوردار از روابط انسانی مستحکم و مشارکت و سرمایه اجتماعی بالا اما اینها در حکم عادت باشند. 1. همه می دانیم که کولر برای خودروها در تابستان یک امکان خوب و ضروری است. از کلان ترین شهرهایی مثل تهران تا مناطق کویری و شرجی به این تکنولوژی بسیار نیازمندیم. از سوی دیگر ما به این وسیله همواره نگاهی فناورانه داشته و آن را یک مسأله شخصی تلقی می کنیم. حالا فرض کنید پشت چراغ قرمز هستیم و در یک ترافیک سنگین در وسط گرمای روز، شیشه های خودروها همه بالاست و کولرهای گازی کار می کنند. تا اینجا مشکلی نیست. اما سؤال این است که هر دستگاه کولر گازی برای تولید و تزریق یک واحد سرما به داخل کابین خودرو چند واحد گرما به خیابان تزریق می کند؟ عدد به دست آمده را هرچه هست در تعداد کولرهای روشن ضرب می کنیم به چه حجم و عددی از ایجاد هوای سرد وهوای گرم می رسیم. توجه کنیم که چگونه از یک وسیله کاملاً تکنولوژیک و خصوصی در اثر تقابل با حوزه عمومی یک مسأله اجتماعی پدید می آید.2- از پشت شیشه ی ماشین و از روی صندلی به ساختمان های اطراف نگاه کنید. آیا تعداد دستگاههای کولر گازی نسبت به پارسال افزایش چشمگیری نیافته است؟ همان محاسبه را تکرار کنید. اگر فرض کنیم شهر یک مجتمع مسکونی بزرگ است و ما برای تولید و تأمین سرما در واحدهای این مجتمع که فضای خصوصی هستند چندین برابر گرما به فضای عمومی ساختمان مثل راهروها تزریق می کنیم به چه نتیجه می رسیم. این یک فرمول جدید برای درک وضعیت اجتماعی است. ما در اینجا در پی ارایه راه حل برای مدیریت شهری نیستیم، بلکه معتقدیم اگر درک اجتماعی ما بالا رود راههای متناسب تری برای حل مشکلات پیدا خواهیم کرد.
3- پشت میز کارتان، در مغازه، در اتاق در حال استراحت، درگذر از یک محل، همه با صداهای بلند و گوشخراش امور ساختمان سازی مواجهیم. صدای ناهنجار موتور جوش کاری، چرثقیلی که آهن بلند می کند، لودری که گودبرداری می کند، دریلی که سوراخ می کند، اره ای که می برد و صدای آوار ساختمان کلنگی و... انواع و اقسام صداها کیفیت فعالیت های انسانی را فرو می کاهد. سؤال من این است چرا ما همیشه باید در همه جای تهران شاهد ساخت و ساز باشیم؟ چقدر از ساخت و سازها ضروری هستند؟ یک ساختمان پس از چند سال باید خراب شود؟ آیا هر صاحب ملکی هر زمان که منافعش اقتضا کرد می تواند ساختمان را خراب و مجدداً بسازد؟ آیا تناسب فصلی، ترافیکی، منطقه ای و محیطی در برنامه ریزی توسعه ی شهری در این موارد به کار بسته می شود؟ فرض کنیم در یک مرکز پژوهشی که دانشمندان کشورمان در بهترین ساعت های فعالیت ذهنی یعنی صبح تا ظهر در کار پژوهشی هستند درست در همان ساعات ساختمان سازی انجام شود، نتیجه حاصله چه خواهد بود؟ فرد ممکن است سود ببرد، اما جامعه خسارت هنگفتی تحمل می کند و آن افت کیفیت کار دانشمندانی است که کشور برای تربیت آنان هزینه فراوانی پرداخت کرده است.4. در هر کوچه و خیابان تهران خودروهای فرسوده ماهها پارک شده ای قرار دارند که ضایعات اجتماعی زیادی تولید می کنند و از جمله کاهش فرصت های پارک رانندگان، به خطر افتادن بهداشت عمومی و... به راستی ما چقدر به این پدیده بعنوان یک موضوع اجتماعی نگاه می کنیم؟بنابراین با یک حساب ساده می فهمیم که اگر ما درکی متعالی تر و آگاهانه تر از وضع اجتماعی خود داشته باشیم. نگاهمان به شهر و مسایل و ابعاد آن فرق خواهد کرد. لطفاً نظر بدهید تا بتوانیم مطلب را ادامه دهیم.سید رضا شاکریگروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 865]