واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آشنايي با تاريخچه هواپيماي بدون سرنشين
هواپيماهاي بدون سرنشين از بازوان پرتوان هر ارتش و يا يگانهاي اطلاعاتي هستند كه وجودشان بسيار حائز اهميت است. چندي پيش نيز خبري داشتيم مبني بر راهاندازي مركز پرندههاي بدون سرنشين كشور در دانشگاه امير كبير.بر آن شديم تا مختصري از تاريخچه اين موجودات باهوش مصنوعي را معرفي كنيم. كشور عزيزمان ايران بهدليل موقعيت راهبردي و هم مرزي با چندين كشور مختلف و همچنين دخالتهاي بيجاي كشورهايي چون آمريكا در منطقه ميتواند بهترين استفادهها را از اين هواپيماها بكند. باشد كه اين همت بلند اساتيد هوافضاي كشور به ثمر نشسته و ايران به پيشرفتهترين هواپيماهاي بدون سرنشين دست پيدا كند. سابقه به وجود آمدن هواپيماهاي بدون سرنشين به جنگ جهاني اول بر ميگردد و حتي برخي از مورخين بحث آن رابه كمي پس از ساخت نخستين هواپيماي دنيا توسط برادران رايت مربوط ميدانند ولي از لحاظ عملي و به فرم كنوني، نخستين هواپيماي بدون سرنشين كه از نوع هدف پرنده بود، در سال 1948 به نام XQ2 توسط شركت رايان آئروناتيكال (آمريكا) ساخته شد.پس از آن تمامي كشورهاي دنيا به ضرورت ساخت و پيشرفت در اين فناوري پر سود پي بردند و با صرف بودجههاي كلان شروع به تحقيقات و ساخت انواع گوناگون هواپيماهاي بدون سرنشين كردند.هواپيماهاي بدون سرنشين يا همان يو-اي-ويها (مخفف كلمه Unmanned Air Vehicle) مزاياي بسياري نسبت به هواپيماهاي عملياتي با سرنشين دارند، بهدليل ابعاد كوچكتر نسبت به هواپيماهاي معمولي طبيعتاً هزينه ساخت آنها بسيار پايين است، امكان مداومت پروازي طولاني تري دارند، رادارهاي دشمن نميتوانند آنها را رديابي كنند و حتي درصورت رديابي، انهدام آنها كار بسيار مشكلي است. يكي از نكات بسيار مهم، امنيت اطلاعاتي آنها در مقابل هواپيماهاي معمولي است. بهعنوان مثال اگر در جنگي هواپيمايي را بزنند، علاوه بر ضررهاي مالي، احتمال اسارت خلبان نيز ميرود و در اين صورت مسئله امنيت اطلاعات نيز بحراني ميشود.اساساً يكي از اهداف ساخت اين پرندههاي كوچك و تيز پرواز، كاهش ميزان تلفات انساني است. مزاياي بسيار ديگري نيز مانند قابليت مانور بيشتر، نبودن فشارهاي فيزيولوژيكي بر اثر ارتفاع يا شتاب G به خلبان و... از موارد قابل ذكر است.بايد توجه داشت آنچه امروز UAV ناميده ميشود نوع تكامل يافته هواپيماهاي بدون سرنشين است كه بهعنوان هدف پرنده در تمرينات تيراندازي زمين به هوا و يا هوا به هوا استفاده ميشد و غالباً هم اين اهداف پرنده با نام درون (Drone) شناخته ميشدند.پس از ساخت اولين هدف پرنده تقريباً نگاه ويژهاي به انواع ديگر پرندههاي بدون سرنشين نشد تا سال 1962 كه روابط آمريكا و كوبا دچار بحران شد. ايالات متحده آمريكا براي حمله، احتياج به عكسبرداري دقيق از مناطق راهبردي دشمن داشت و حتي هواپيماي معروف جاسوسي آمريكا U-2 (ملقب به اژدها خانم يا Dragon Lady) نيز توسط آتشبارهاي ضدهوايي كوبا منهدم شد و تشنج سياسي دامنه داري را به وجود آورد.
اين موضوع آمريكا را بر آن داشت تا به فكر استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشيني بيفتد كه قادر باشند وظايف هواپيماهاي جاسوسي آمريكايي را بهعهده بگيرند؛ يعني عكسبرداري، فيلمبرداري و در كل گردآوري اطلاعات لازم از مواضع حياتي دشمن. در آن زمان آمريكا از مدل هواپيماهاي بدون سرنشين BQM-34A استفاده كرد و تمامي آنها را به دوربين فيلمبرداري و ساير لوازم ضروري ديگر مجهز ساخت. گرچه فكر استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين براي مقاصد جاسوسي در بحران كوبا شكل گرفت ولي به سبب آنكه اين بحران ظرف مدت اندكي پايان پذيرفت، UAVهاي آمريكايي هرگز بر فراز كوبا به پرواز در نيامدند.البته تنها چند سال بعد آمريكاييها رسوايي بزرگي به بار آوردند. براي نخستين بار در سال 1965 در پكن، سه فروند از هواپيماهاي UAV اكتشافي را جمهوري خلق چين به نمايش گذاشت كه به گفته كارشناسان متعلق به آمريكا بود و براي جاسوسي وارد قلمروي هوايي چين شده بودند و از اين زمان به بعد تمامي كشورهاي دنيا پي به مسئوليت اصلي هواپيماهاي بدون سرنشين بردند. هم اكنون نيز كه بسياري از كشورها مانند آمريكا، روسيه، رژيم اشغالگر قدس، فرانسه، انگلستان و... به اين فناوري دست يافتهاند، با توجه به نرخ پيشرفت فناوري هوافضا ميتوانيد در ذهن خود فرض كنيد كه شايد در هر لحظه چندين پرنده در آسمان كشورمان و يا كشورهاي ديگر در حال گشت زني و جاسوسي هستند.حتي چند سال پيش نيز يكي از هواپيماهاي بدون سرنشين رژيم اشغالگر قدس در خاك ايران و در استان سمنان سقوط كرد تا چهره اصلي اين رژيم غاصب بيش از پيش نمايان شود. با اين توصيفات بهتر است به معرفي برخي از انواع هواپيماهاي بدون سرنشين بپردازيم.
هواپيماهاي بدون سرنشين جاسوسي-عكسبرداريهمانگونه كه اشاره شد اين هواپيماها از قديميترين نوع UAVها محسوب ميشوند كه طرح ساخت آنها از سال 1962 آغاز شد. UAVهاي ويژه شناسايي و عكسبرداري همانگونه كه از نامشان پيداست، به قلمروي هوايي دشمن نفوذ ميكنند و از مواضع مورد نظر عكسبرداري ميكنند.فيلمهايي كه از اين هواپيماها به دست ميآيد در لحظه به مراكز فرماندهي زميني، ماهوارهها و يا هواپيماهاي مادر مخابره ميشوند و در بيشتر اوقات هيچ اطلاعاتي در خود هواپيما نگهداري نميشود تا درصورت انهدام توسط دشمن، اطلاعاتي از نحوه عمليات و هدف عمليات در دست نباشد.در بيشتر نمونههاي هواپيماهاي بدون سرنشين دوربينهايي تعبيه شده تا خلبانان و افرادي كه مسئوليت هدايت اين پرنده را دارند به نحو احسن راه را تشخيص دهند. UAVهاي كنوني به قدري پيشرفته شدهاند كه در هر شرايط آب و هوايي، روز يا شب به انجام عمليات ميپردازند و همچنين با بهره گيري از فناوري رادارگريزي (Stealth) در انواع مختلف كاهش سطح مقطع راداري، مواد جاذب امواج رادار و.... براي رادارهاي دشمن يك كابوس هستند.هم اكنون پيشرفتهترين هواپيماي بدون سرنشين جاسوسي دنيا متعلق به آمريكاست. اين هواپيما كه لقب شاهين جهان (Global Hawk) را دارد، ميتواند در بازههاي زماني بسيار بالايي پرواز كند و به انجام مأموريتهاي مختلف بپردازد.
هواپيماهاي بدون سرنشين تحقيق و اكتشافباور كردن استفادههاي غيرنظامي از اين پرندگان سخت است، ولي براي اولين بار ناسا چنين طرحي را عملي كرد. مركز تحقيقات درايدن (يكي از مراكز ناسا كه مطالعات مربوط به هواپيمايي و هوانوردي در آنجا انجام ميشود) در سال 1975 پس از پايان طرحهاي مقدماتي شروع به ساختن UAVاي به نام ميني اسنيفر كرد. اين هواپيما بايد تا ارتفاع 100 هزار پايي اوج گيري ميكرد و در آنجا وظائف گوناگوني چون نظارت و مراقبت (غير نظامي)، نمونه برداري از مواد آلاينده جوي، سنجش مقدار مواد شيميايي طبيعي و مصنوعي موجود در لايههاي فوقاني اتمسفر و تحقيقات گوناگون هواشناسي را انجام ميداد و چنانچه اين امر محقق ميشد ديگر نيازي به هواپيماهاي پردردسر فوق العاده گراني مانند يو-2 و يا اس آر-71 نبود. ميني اسنيفر اولين هواپيماي بدون سرنشيني بود كه موتور راكتي داشت و از سوخت هايدرازين (N2H4) استفاده ميكرد. اصولاً اين سوخت در راكتهاي فضايي، موتورهاي قراردهنده ماهواره در مدار و يا زيردرياييهاي شناوري كه در اعماق بسيار زياد براي مقاصد تحقيقاتي استفاده ميشود،بهكار ميرود. مشكل اصلي مهندسان طراح، وزن بالاي تجهيزاتي بود كه روي ميني اسنيفر تعبيه ميشدند. در هر حال اين هواپيماي بدون سرنشين نظامي ساخته شد. حال خدا ميداند كه استفادههاي نظامي هم از آن شده است يا خير.هواپيماهاي بدون سرنشين مزاحمشونده و منهدمكننده راداريكي از آرزوهاي ديرين برنامه ريزان امور دفاعي كشورها، اين بوده است كه سامانهاي را طراحي كنند تا در عين حال كه بيشترين ضايعه را براي تأسيسات راداري، به ويژه رادارهاي پدافند هوايي دشمن فراهم ميكنند، عوامل و امكانات دشمن قادر به شناسايي آن نبوده و به هيچ وجه نتوانند آن را از بين ببرند.اين UAVها با وجود ظاهر ساده و وزن پايينشان در جنگها نقش بسيار مهمي را ايفا ميكنند و راه فراري براي دشمن باقي نميگذارند.ابتداييترين تحقيقات در اين زمينه در سال 1975 شروع شد. به اين هواپيماهاي بدون سرنشين مزاحمشونده (Harassment) ميگفتند. نحوه عمل اين هواپيماها در گذشته به اين صورت بود كه همزمان با نزديكي آن به محق راداري دشمن، راكتها و موشكهاي منهدمكننده نيز پرتاب ميشدند. در حالي كه روي صفحه رادار دشمن جز يك سري نقطه كه مرتباً تغيير مسير ميدهند و يك سري صداي«وز وز» چيز ديگري ديده يا شنيده نميشود. آنگاه وقتي UAV به ارتفاع حدود 500 پايي رادار رسيد دشمن خطر را حس ميكند. ولي اين ارتفاع براي عكس العمل بسيار كم است و در كمترين زمان UAV خود را به رادار رسانده و آن را منهدم ميكند. البته هواپيماهاي مزاحمشونده قديمي تنها زماني كه رادار روشن بود ميتوانستند امواج را رديابي و هدف گيري كنند در حالي كه UAVهاي مدرن با استفاده از سامانههاي موقعيت ياب ديگر روشن يا خاموش بودن رادار برايشان مهم نيست.هواپيماهاي بدون سرنشين ضربتياينكه روزي بشود به منطقه تحت نفوذ دشمن راه يافت و بدون كوچكترين تلفات جاني اهداف را منهدم ساخت مسلماً براي هر ارتشي لذت بخش است. به همين خاطر نمونههاي گوناگوني از UAVها ساخته شد كه نتها در آنها تسليحات انفجاري و سيستمهاي هدايتكننده بود.اين هواپيماها تقريباً مانند موشكهاي هدايتشونده از هواپيماي مادر جدا ميشدند و يا از سكوهاي پرتاب، پرواز ميكردند و مانند يك راكت يا موشك خود را به اهداف ميزدند. نمونه چنين UAVهايي دردهه 70 ساخته شدند؛ مانند موشكهاي ماوريك، هوبوس و يا شرايك. منبع:همشهري آنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 749]