واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جنگ، جوان، حاتمی کیا
جنگ اگر چه همیشه جولانگاه سیاست و ادامه ی دیپلماسی بوده، اما همزمان یك مساله ی اجتماعی هم بوده است. جنگ به هنگام وقوع و در معركه داغش یك عمل است و به همین دلیل با سیاست هم سنخیت دارد، اما بلافاصله و پس از آتش بس به حافظه ای تاریخی تبدیل می شود. به لحاظ روانی همه می خواهند با سرعت از آن فاصله بگیرند، اما همزمان نیرویی آن را نه فی نفسه كه به دلیل پیامدهای پردامنه اش زنده نگه می دارد. جنگ حادثه ای است كه پژواك های اجتماعی آن سالها و دهه ها و شاید قرنها بپاید و در هویت یك ملت خانه كند. جنگ هشت ساله ما در روایت های گوناگون بیان شده است. نویسندگان، تحلیل گران، نظریه پردازان، شاعران و هنرمندان آن را دستمایه كار قرارداده اند. عمق و اصالت نگاه هر كدام از ایشان به عمق پرسشهایی است كه مطرح كرده اند.شاید ابراهیم حاتمی كیا شجاعانه ترین پرسش ها را در فیلمهای خود طرح كرده باشد؛ پرسش هایی كه سالهای سال دنبال پاسخ خواهند بود. این پرسشها از آن روی سهمگین اند كه از نقاط تلاقی نسل جنگ با نسلهای پس از جنگ برآمده اند. در آثار حاتمی كیا، نسل جوان تیز، هشیار و دقیق همچون ناظری بر روابط پدران و مادران نگاه و قضاوت می كند. این پرسشها از آن روی سهمگین اند كه از نقاط تلاقی نسل جنگ با نسلهای پس از جنگ برآمده اند. در آثار حاتمی كیا، نسل جوان تیز، هشیار و دقیق همچون ناظری بر روابط پدران و مادران نگاه و قضاوت می كند.جنگ یك مقوله ی جمعی است و به همین دلیل فردیت آدمی در مواجهه با آن فوراً رنگ می بازد و « ما » یی بزرگ در برابر دشمن ظاهر شده، صف می بندد. تا اینجا مشكلی نیست، اما پس از پایان جنگ این « ما » به شهر و زندگی معمولی و روزمره باز می گردد. به ظاهر « مایی» وجود ندارد، اما پرسش های نسل جدید دوباره آن « ما » را به واكنش بر می انگیزد و « ما » بطور طبیعی از خود دفاع می كند و این البته حق اوست. درست در همین نقطه كشمكش نسلی پدید می آید. سؤالهای زیاد و تنهایی نسل جدید حادثه ی غم انگیزی است كه در آثار حاتمی كیا موج می زند. حادثه ی جنگ در خانواده هم « ما »یی قدرتمند ایجاد كرده است. زن و مرد كه حالا پدر و مادرند تفاهم و وحدت نظر خوبی در زندگی و باورهای خود دارند. زن قهرمان فیلم در اوج تنهایی های قهرمان به دادش می رسد و با او همدردی می كند. اوج این وضعیت را در آژانس شیشه ای می بینیم. در طلوعی كه تنهایی بر حاج كاظم سایه انداخته پیغام زن او – پاكت حاوی چفیه و پلاك- به او قدرت مضاعفی می بخشد. در آثار حاتمی كیا قهرمانان جنگ هرگز تنها نیستند. آنها اگر چه در بافت زندگی شهری و در سیاست پراكنده اند، اما هر گاه هم را بیابند آن مساله مشترك آنها را به هم پیوند می دهد. این فرزندان هستند كه تنها می مانند.
در فیلم « بنام پدر» دختر قهرمان فیلم قربانی مینی می شود كه پدر در زمین كاشته است. در « موج مرده» پسر فرمانده در تنهایی خویش و نیاز به عشق و محبت به دامن دختری كولی پناه می برد. در « آژانس شیشه ای» تنهایی سلمان، پسر ارشد خانواده در كنار انسجام و تفاهم پدرش، مادرش، عباس و همرزمانش برجسته می شود. این « ما» ی بزرگ نسل قدیم مسئولیتی را بر دوش نسل جدید می گذارد بی آنكه آنها ماجرا را بفهمند یا اصلاً نظرشان را جویا شوند. فیلمهای حانمی كیا می کوشد نشان دهد كه نسل جدید مخالف نسل حاضر در دفاع مقدس نیست. نسل جوان در پی كشف روزن و مجرایی است تا با نسل قدیم تر گفتگو بكند. تا گفتگویی بر اساس پرسش و پاسخ آغاز نشود، امكان تفاهم و ارتباط صحیح میان نسلها منتفی است. ما به پرسش های صادقانه ی بیشتری نیازمندیم. سید رضا شاکریگروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]