واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نخست وزیر و فرمانده جنگ در کنار هم ائتلاف محسن رضایی با میرحسین موسوی؟ مهدی مکارمی-روزنامه نگار یکی از خوانندگان عصرایران با ارسال این پیام از ما خواسته اشت یادداشت زیر را منتشر کنیم:با سلام این مقاله در نشریات محلی خوزستان (5 شنبه) منتشر شده است. لطفا «بدون کم و کسر » در صورت تمایل آن را منتشر کنید. محسن رضایی با استعفا از فرماندهی کل سپاه در سال76 رسما به جرگه شخصیت های سیاسی فعال کشور پیوست. تمایل او به اینکه پس از حضور تقریبا دو دهه ای در سپاه، در عرصه سیاست و مدیریت کشور حضور یابد از دغدغه هایی ناشی می شد که او پس از جنگ داشت. اقتصاد خواند و حالا از برنامه های اقتصادی و مدیریتی سخن می گوید. رضایی اصولگراست اما اصولگرایی او، در قالب یک حزب و جناح سیاسی نمی گنجد. از همین رو طی یکدهه اخیر، مواضع جناحی که برخی از شخصیت های سیاسی از نقطه نظر گرایش خاص سیاسی اتخاذ می کردند از زبان رضایی شنیده نشد. عمده اظهارنظرهای او در این سالها به حوزه اقتصاد و مدیریت کشور بر می گردد. طی ماههای اخیر البته او بحث تشکیل دولت ائتلافی را به ادبیات سیاسی انتخاباتی افزود. طرحی که با واکنش های متعددی مواجه شد. او البته این ائتلاف را محدود به یک گروه خاص سیاسی نمی دانست. به عقیده رضایی « دولت ائتلافی از نیروهای کارآمد و متعهد تشکیل می شود» یعنی به گفته ی او « تمام کسانی که کارآمد هستند و به اصول و ارزشهای انقلاب تعهد دارند منعی ندارد که در این دولت حضور داشته باشند.» این طرح موافقان و مخالفانی نیز داشت و البته حضور رضایی در عرصه های مختلف قبل و پس از انقلاب از او شخصیتی ساخت که امروزه در معادلات سیاسی کشور صاحب نظر و طرح باشد و بسیاری از بازتاب های طرح او نیز به همین موضوع برمی گشت. باید گفت که رضایی نیز بسان بسیاری دیگر از دلسوزان کشور خواهان حاکمیت قانون و عقلانیت بر عرصه اقتصاد و مدیریت کشور است. او در این کشور زحمات بسیاری کشیده و نام او در پیوند با بسیاری از موفقیت هایی دفاع مقدس است. به مجمع تشخیص مصلحت نظام هم که رفت به طرح چشم انداز بیست ساله پرداخت و تا آخرین روزها از آن دفاع کرد. اما یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه جریانی که امروزه بنام اصولگراها شناخته می شود قدر رضایی را نشناخته و ندانسته است. آنها با رضایی آنگونه که شایسته اش بوده تا نکرده و وزنه سیاسی او را در عمل احترام نکردند. رضایی حتی یکبار در اوج تبلیغات انتخاباتی و 48ساعت قبل از برگزاری انتخابات کناره رفت تا اصولگرایان شکست نخورند اما هنوز هم قدر او را نمی دانند. اگر چه از پشت پرده های گروهی متشکل از او و چند تن دیگر از اصولگرایان خبری رسمی منتشر نشده است اما بعید به نظر می رسد آنان با اراده محکمی بخواهند این بار از رضایی در انتخابات آتی حمایت کنند و برای او قدمی بردارند. نه طیف حامی دولت حاضر است نقش رضایی را در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور بپذیرد و نه منتقدان دولت که رضایی از دوستان آنهاست. این البته تا حدودی هم به نگاه و اندیشه فراجناحی رضایی بر می گردد و هم به نگاه انحصاری آنهایی که او در انتظار حمایت آنان بوده است. اما بازی برای رضایی به پایان نرسیده است. رضایی باز هم میتواند معادله ساز باشد و آرایش سیاسی موجود را بر هم بزند. او این بار می تواند ایده دولت ائتلافی را با یک اصولگرای دیگر امتحان کند و استارت بزند: آن اصولگرا کسی جز«میرحسین موسوی » نیست. اصولگرایی میرحسین موسوی و هم محسن رضایی از جنس اصولگرایی یک جریان خاص سیاسی به نام «اصولگرایان» نیست و این نقطه آغاز اشتراک آنهاست. هم میرحسین و هم رضایی بر اصول و آرمانهای انقلاب تاکید می کنند و از قانون، ایران پیشرفته، برنامه محوری، عدالت و آزادی سخن می گویند. آنها خاطرات خوبی هم با هم دارند. رضایی با دیداری که با امام داشت و از محبوبیت میرحسین بین رزمندگان و مردم سخن گفته بود در ماندگاری میرحسین در پست نخست وزیری موثر بود. حجت الاسلام ناطق نوري در خاطراتش می گوید: «چند روزي که گذشت، نظر امام عوض شد. علتش اين بود که گويا آقاي محسن رضايي به عنوان فرمانده سپاه خدمت امام رسيده و گفته بود که موقعيت آقاي موسوي در جنگ و بين جوانها بهگونهاي است که اگر ايشان نخستوزير نشوند، جنگ لطمه ميخورد. طبيعي است که براي امام در آن روزها هيچ چيز حياتيتر از مسئلهي جنگ نبود، لذا بعد از گزارش محسن رضايي، لحن امام عوض شد... کمکم به حاج احمد آقا و ديگران فرمودند که آقاي مهندس موسوي معرفي شود.» حالا میرحسین موسوی باز هم به صحنه آمده است، این بار در قامت کاندیدای انتخابات دهم ریاست جمهوری. او هم مورد احترام نیروهای ارزشی و برخی از «اصولگرایان» است و هم اصلاح طلبی است که از آرمانهای انقلاب سخن می گوید و هم کسی است که تا آخرین روزها مورد احترام حضرت امام بوده است. به نظر می رسد در شرایط فعلی و با توجه به استقبال خوبی که مردم از کاندیداتوری آقای میرحسین موسوی داشته اند و احتمال رای آوری وی بیش از پیش بیشتر می شود و از سویی هنوز کاندیداتوری آقای رضایی قطعی نشده است محسن رضایی با ائتلاف با میرحسین موسوی می تواند معادلات جدیدی را در عرصه سیاسی کشور رقم بزند. البته این بار رضایی با سابقه و خاطراتی که از میرحسین سراغ دارد می داند که «بی وفایی» در قاموس میرحسین جایی ندارد. در این زمینه ذکر نکاتی حایز اهمیت است: 1- کناره گیری محسن رضایی در دوره قبل انتخابات انتقادات بسیاری را در پی داشت و حتی طی روزهای اخیر، یکی از پرسش هایی که مقابل روی او بوده است احتمال کناره گیری مجدد او پس از حضور در عرصه انتخابات است. بدیهی است او این بار هم نمی تواند کاندیدا شود و بعد با تحلیل شرایط موجود از صحنه کنار برود. این موضوع بازتاب خوبی در افکار عمومی نخواهد داشت ؛ از این رو به نظر می رسد رضایی باید همه معادلات را کنار هم بگذارد و در صورتی که شرایط را برای رییس جمهور شدن مهیا ببیند کاندیدا شود. 2- محسن رضایی همواره بر اجرای برنامه چشم انداز نظام تاکید کرده چون او برای طرح و تهیه این چشم انداز تلاش بسیاری کرد. از قضا میرحسین موسوی هم بر اجرای همین برنامه تاکید دارد و بسیاری از سخنان آنها در عرصه اقتصادی و مدیریتی نزدیک بهم است. رضایی پیش از این بارها گفته است ترجیح می دهد فرد دیگری کاندیدای انتخبات باشد و او درکابینه به اجرای برنامه های مشترک کمک کند. حالا که «اصولگرایان» در عمل حتی این ایده او را نپذیرفته اند به نظر می رسد رضایی این ایده را با میرحسین موسوی بهتر می تواند به پیش ببرد. 3- این یک واقعیت است که جنوبی ها تا کنون نتوانسته اند سهم مناسب و درخور خود را در عرصه مدیریتی کشور بیابند. حضور رضایی در کنار میرحسین موسوی می تواند وزنه جنوبی ها را نیز در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور سنگین کند. 4- در این میان بی شک میرحسین موسوی نیز محسن رضایی را دارای جایگاه ارزشمند می داند و قدر اورا بهتر از دیگران خواهد دانست. این دو دغدغه آینده کشور و پیشرفت آن را دارند. 5- محسن رضایی تاکنون بارها از پیگیری ایده دولت ائتلافی با همه کسانی که دلسوز کشور و معتقد به اصول و آرمانهای انقلابند سخن گفته و حتما از نظر او میرحسین در زمره این افراد است. او با حمایت از موسوی می تواند بخوبی ثابت کند دولت ائتلافی او واقعا ایده ای فراجناحی بوده است. به هر حال باید منتظر ماند. سیب سیاست همچنان هزار دور خواهد چرخید، اما هم سردار رضایی و هم میرحسین به این پیشنهاد می توانند خوب فکر کنند. خاطره اداره جنگ در کنار هم این بار در عرصه سازندگی و پیشرفت می تواند زنده شود. نخست وزیر جنگ و فرمانده جنگ در کنار هم، این خود یعنی بازگشت به همان سال های حماسه، حماسه ای که تبلور اصول و آرمانها بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]