واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دوچرخه سوار جانی تهدید به خودکشی کرد «نمیخواستم این دختر را بزنم، ابتدا شوخی میکردم بعد به سرم زد اعصابم خراب است وقتی به این حالت میرسم دست به قتل میزنم. من در آبادان راحت زندگی میکردم اما همیشه در ذهنم بهمریختگی دارم. دوست دارم 200 دختر و زن را به قتل برسانم». 31 خردادماه سال 87 بود که راز قتلهای زنجیرهای دختربچهها و زنان در نخلستانهای آبادان فاش شد و پلیس توانست پس از وقوع 16 جنایت مشابه، مرد 40 سالهای به نام فرید بغلانی را بازداشت کند. قاتل دوچرخهسوار همه جزئیات قتلها را فاش کرد و به بازسازی صحنه جنایات پرداخت و تیم تحقیق از باغچه پشت خانه این مرد جانی جواهرات کودکانه و لباسهای دختربچهها را به دست آورد. با اعترافات تکاندهنده قاتل دوچرخهسوار، کیفرخواست سنگین 16 بار اعدام برای این مرد صادر شد و وی روز 28 اسفندماه سال گذشته برای نخستینبار در برابر پنج قاضی دادگاه کیفری استان خوزستان قرار گرفت و به خاطر قتل خدیجه مقدم که در روز ششم آبانماه سال 84 وی را هدف قرار داده بود، محاکمه شد. هیات قضایی با توجه به حساسیت همه جنایتها، تصمیم گرفتهاند هر جلسه تنها به پرونده یک جنایت رسیدگی کنند و در روند همین تصمیمگیری، روز پنجشنبه 27 فروردینماه سالجاری قاتل دوچرخهسوار برای بار دوم در برابر قضات عالیرتبه ایستاد. روند دومین جلسه دادگاه ساعت 9 صبح بود که قاضی رشید الماسی به همراه چهار قاضی مستشار شعبه 16 دادگاه کیفری استان خوزستان به جلسه رسیدگی ویژه پرونده قاتل دوچرخهسوار رسمیت داد. سپس قاضی رشتهاحمدی، معاون دادستان خوزستان پشت تریبون ایستاد و گزارشی را از قتل خدیجه مقدم در ساعت 11 صبح روز جمعه 31 خردادماه سال 87 در ایستگاه 12 کوی ولیعصر داد. این دختربچه وقتی برای خرید از خانه خارج شده بود از سوی قاتل دوچرخهسوار با ضربات میله آهنی مورد حمله قرار گرفت و زمانی که خواهر و برادرانش پیکر نیمهجان وی را پیدا کردند او را به بیمارستان انتقال دادند تا اینکه پنج روز بعد جان سپرد. معاون دادستان از پنج قاضی دادگاه خواستار اشد مجازات فرید بغلانی (اعدام) شد و سپس پدر و مادر خدیجه در جایگاه ایستادند و در حالی که گریه میکردند خواستار مجازات قصاص نفس (اعدام) شدند. بیگناهم قاتل دوچرخهسوار با خونسردی پشت تریبون دفاع ایستاد و در ابتدای دفاعیاتش گفت: «من کسی را نکشتهام. هر چه تاکنون گفتهام دروغ بود، بیگناهم و دخالتی در قتلها نداشتهام». فرید که ناباوری را در چهره همه حضار دادگاه میدید، گفت: «در شرایط سختی اعتراف کردم، قاتل نیستم». وقتی قاضی رشید الماسی پرسید، چرا به آخرین زنی که از حملهاش نجات یافته حمله کرده است، فرید گفت: «از این زن پرسیدم راه کجاست؟ آدرس میخواستم که وی با چوب به من حمله کرد و در دفاع با چاقو به صورتش زدم. انگیزهای برای قتل نداشتهام». در این مرحله، قضات دادگاه خواستار نمایش فیلم اعتراف و بازسازی صحنه قتل خدیجه از سوی قاتل دوچرخهسوار شدند که در آن بدون تحت فشار گرفتن به بیان جزئیات این اقدام هولناک دست زده بود. فیلم تلخ در این فیلم، ابتدا نشان داده شد، قاتل دوچرخهسوار روی صندلیای نشسته و اعتراف میکند سپس برای بازسازی صحنه جنایت از تیم تحقیق میخواهد در روز روشن به محلهشان برده نشود تا مردم وی را نبینند. قاتل دوچرخهسوار درباره قتل خدیجه در حالی که صحنه را نشان میداد، گفت: «وقتی خدیجه را دیدم همراهش حرکت کردم و پرسیدم به کجا میرود. شنیدم به مغازه میرود همان لحظه به او حمله کردم و ضربهای با میله به سرش زدم. دختربچه روی زمین افتاد، تصور کردم مرده است ناگهان بلند شد و دوید. تعقیبش کردم 300 متری فرار کرده بود که به او رسیدم و با میله به جانش افتادم. بعد صدای خواهر و برادرانش را که شنیدم، با برداشتن گوشوارهها و قسمتی از لباسهای او پشت نخلستانها دویدم و پناه گرفتم، وقتی خواهر و برادران خدیجه سررسیدند من آنان را میدیدم که بالای سر دختربچه ایستادهاند و میخواهند او را به بیمارستان انتقال دهند». همزمان با نمایش این فیلم پدر و مادر خدیجه با صدای بلند گریه میکردند و قاتل دوچرخهسوار با دقت هر آنچه از تلویزیون پخش میشد را نگاه میکرد. میخواهم خودکشی کنم فرید بغلانی که دیگر چارهای جز اعتراف نداشت، اینبار گفت: «نمیخواستم این دختر را بزنم، ابتدا شوخی میکردم بعد به سرم زد اعصابم خراب است وقتی به این حالت میرسم دست به قتل میزنم. من در آبادان راحت زندگی میکردم اما همیشه در ذهنم بهمریختگی دارم. دوست دارم 200 دختر و زن را به قتل برسانم». قاتل دوچرخهسوار که خونسردیاش را از دست داده بود، گفت: «دیگر حوصله زندگی ندارم. میخواهم در زندان خودکشی کنم و اگر نتوانستم لبهایم را بهم میدوزم تا حرفی نزنم و سکوت کنم.» در ادامه جلسه، وکیل این قاتل سریالی در دفاع از وی گفت: «احتمال میدهم موکلم در زمان جنایات حالت روحی و روانی سالمی نداشته است و انتظار دارم جنون وی از سوی متخصصان بررسی شود». گفتوگو با پدر خدیجه پدر خدیجه خیلی ناراحت و غمزده است. از وقتی فیلم بازسازی را دیده هر وقت به یاد دخترش میافتد اشک در چشمانش حلقه میزند. وی به خبرنگار «وطن امروز» گفت: «این قاتل باید اعدام شود و نباید زیاد زنده بماند تا مقداری دلم آرام بگیرد. از قضات نیز خواستیم هر ماه به دو، سه پرونده قتل فرید رسیدگی کنند تا محاکمات وی طولانی نشود». وی افزود: «از وقتی فیلم را دیدهایم همسرم مریض شده و من داغونم. خدیجه دختربچه زرنگی بود بعضی وقتها در خانه نیز نمیشد حریف او شد و گریزپا بود همانطور که قاتل میگفت او توانسته 300 متر فرار کند». پدر خدیجه گفت: «مطمئنم قاتل کسی جز فرید بغلانی نیست، گوشواره طلای دخترم همانی بود که از وی به دست آمده است. روزی که این مرد دستگیر شد ماموران خواستند نقاشی گوشواره را بکشیم که دخترانم و برادرزادههایم هر کدام جداگانه نقاشی این گوشوارهها را کشیدند و دیدیم همان گوشواره را فرید به پلیس داده است که دیروز در جلسه دادگاه من به قضات ارائه دادم تا مشخص شود قاتل همان فرید است. لباسهای دخترم حتی دمپاییاش نیز از این قاتل به دست آمده اما در جلسه دادگاه پرتوپلا میگفت». وی گفت: «بیمروت قایم شده و دیده بچههای من سراغ خدیجه رفتهاند. او باید زود اعدام شود». قرار است بزودی جلسه سوم برای رسیدگی به قتل دیگری از جنایات سریالی قاتل دوچرخهسوار بر گزار شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]