واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: تاریخ، نام شمار بسیاری از انسانهایی که به طرز جالبی دگرگون شده و به دین روی آوردهاند، ثبت شده است. گزارش زیر درباره... در تاریخ، نام شمار بسیاری از انسانهایی که به طرز جالبی دگرگون شده و به دین روی آوردهاند، ثبت شده است.گزارش زیر درباره «آلیسا حسیناوا»، آوازهخوان مشهور موسیقی رپ (hip hop) است که پس از گرایش به اسلام و انتخاب حجاب در سن جوانی و در اوج شهرت و طراوت، از محبوبیت و شهره بودن چشمپوشی کرد.مدتهاست که زنان با پوشش اسلامی(روسری) در جایجای شهر «قازان»، پایتخت جمهوری تاتارستان (از جمهوریهای خودمختار کشور روسیه) دیده میشوند. آنها را در مغازهها، دانشگاهها، مترو و در همه خیابانهای شهر میتوان دید.«آلیسا حسیناوا»، خواننده مشهور سابق را در یکی از مکانهای بسیار آرام و دیدنی در مرکز قدیمیو تاریخی قازان، یعنی باغ آرمیتاژ ملاقات نمودیم. او از جهاتی شبیه به دیگر خواهران مسلمان خود که اغلب میکوشند لباسهای سنتی و محلی تاتار بر تن کنند، نیست. ظاهر او با زندگینامه بسیار جالبش تطابق دارد.این ستاره سابق باشگاه مسکو، در آغاز سال 2000 میلادی با خلاقیت و استعداد خود مورد توجه هنرمندان روسی و اروپایی واقع شد تا جایی که نویسنده معروفی در روسیه به نام «آرتمیتروایتسکی» درباره نوشت که منتقدان، او را سلطان خوانندههای تاتار مینامند.او در سال 2004 آلبومیتولید کرد که در رده بهترینهای موسیقی روسیه جای گرفت. وی تنها در روسیه شهرت پیدا نکرد، بلکه او را به فستیوالهای موسیقی مهم خارجی دعوت میکردند.موفقیتهای بسیاری در انتظار این ستاره روس بود، اما او ناگهان از همه آنها دست کشیده و صحنه نمایش را به کلی ترک گفت.همه اعضای خانواده آلیسا به دین اسلام مشرف شدهاند: شوهر او «احمد»، برادر کوچکتر او «بولات» و مادرش که در مدرسه عالی قازان به نام «محمدیه» درس میخواند.او میگوید: «متولد شدن دخترم در جهانبینی من تأثیر بسزایی گذاشت. در گذشته، من میخواستم هر دو نقش مادری و خوانندگی را با هم ایفا کنم، اما پس از چندی دریافتم که چنین کاری به دلیل گرفتاریهای زیاد کار خوانندگی امکانپذیر نیست. پرستار گرفتن برای کودک هم اصلا در خصوصیات یک تاتار نیست. حتی در زبان تاتاری نیز لغتی بنام پرستار دیده نمیشود. چون ملت تاتار به هیچکس اعتماد ندارد تا فرزند خود را به او بسپارد. تاتاریها خود شخصا به فرزندانشان رسیدگی میکنند و این شایستهترین کار برای زنان تاتاری است. من هم تمام وقت آزادم را وقف دختر سه سالهام «مریم» میکنم.من فرزند خود را به طور سنتی تربیت میکنم و یاد میگیرم که با فرهنگ عمومیتاتاری، جهیزیه تهیه و ذخیره کنم. در این زمان من متدینتر نیز شدهام و خلاقیتهای گذشتهی من، برایم کهنه شده است.به طور کل از طریق فرهنگ تاتاری ویژگیهای یک زن مسلمان برای من آشکار شده و احساس زن بودن و مادر بودن را واقعا درک نمودم.»آلیسا دین اسلام را نیز مطالعه میکند و با تاریخچه مردم تاتار و هنرهای آنها نیز آشنا میشود. او از دوران گذشته زندگی خود بیزاری میجوید و از آن با بیمیلی یاد کرده و میگوید: «میدانی! من دیگر نمیخواهم در مقابل جمعیت قرار بگیرم. من از موسیقی مأیوس شدهام و دیگر نمیخواهم برای جلب رضایت افراد معتاد به موسیقی، آواز بخوانم. و همچنین نمیخواهم تلاش کنم که آنها خوششان بیاید.آنها مرا به بسیاری از جشنوارهها و کنسرتها دعوت نمودند؛ مثلا به فستیوالهایی در سوئیس، استونی و... ، اما من دعوت آنها را رد کردم».آلیسا پنج سال پیش با یک کارگردان تاتاری ازدواج کرد. آن موقع بود که او با اسلام آشنا شده و شهادتین را بر زبان آورد.شوهر آلیسا که در یک خانواده مذهبی تربیت یافته و بزرگ شده است، در این دگرگونی، نقش قابلتوجهی داشت.آلیسا میگوید: «به نظر من، هر انسانی باید آرزوی رفتن به بهشت را داشته باشد. من نمیدانم چه چیزی میتواند بهتر از این باشد؟!»چندی پیش، وی تصمیم گرفت تا از مسکو به زادگاهش تاتارستان برگردد، زیرا او در آنجا احساس راحتتری میکند: «در گذشته آرزو میکردم که به مسکو بروم، اما اکنون احساس میکنم که زندگی در قازان برای من راحتتر است. اگر در مسکو یا سنپطرزبورگ به دلیل ظاهر خود و حجابی که دارم، باید واهمه درگیری و پرخاشگری داشته باشم، در قازان خود را آرام حس میکنم. در اینجا برای شخص مسلمان همه چیز خوب و باب میل است. مثلا در گذشته برای پیدا نمودن کتابهای اسلامیباید تمام مسکو را زیر پای مینهادم، ولی در اینجا به راحتی به مغازههای اسلامیمراجعه کرده و آن را خریداری مینمایم.»لیسا میافزاید: «اینجا بین مسلمانان رابطه خوبی برقرار است و مساجد و قهوهخانههای اسلامی، مکانهایی هستند که من به راحتی میتوانم در آن با مسلمانان به گفتگو بنشینم.من عاشق روستای «استارو تاتارسکی» در قازان هستم و از قدم زدن در آنجا لذت میبرم.هماکنون وقت خود را صرف دخترم «مریم» مینمایم و به او یاد میدهم که آفریدگار خود را فراموش نکند.آنچه برای من اهمیت دارد، این است که هماینک عضو یک خانواده با ارزش و پولادین هستم و در سایه شوهرم احساس آرامش و رضایت میکنم و همانند یک زن حقیقی تاتار، به فرزند خود رسیدگی میکنم.من همچنین میخواهم در اینجا به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی بپردازم تا برای جامعه مسلمان خود مفید باشم».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]