واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: افراد مصيبت ديده از سوانح هوايي براي سازگاري با شرايط بحراني بعد از سانحه و از سر گرفتن فعاليت هاي عادي خود، نيازمند حمايت هاي رواني - اجتماعي هستند . اين خدمات حمايتي مي تواند به افراد براي مقابله با بحران هاي روحي و رواني كمك نمايد. اگر بحران به صورت حل نشده باقي بماند اثرات رواني و عاطفي جبران ناپذيري بر ساختار شخصيتي افراد وارد مي كند كه ممكن است تا پنج و يا شش سال ادامه يابد. ** تأثيرات رواني سوانح هوايي خسارات روحي بازماندگان سوانح هوايي به مراتب بيشتراز خسارات مالي و جاني آن است.به طورمثال سانحه سقوط هواپيما و بالگرد يكي ازمخرب ترين و خانمان سوزترين حوادث هوايي است، كه تنها در قرن بيستم بيش از هزاران انسان را به كام مرگ فرو برده است. حوادث و سوانح ناشي از سقوط هواپيماي مسافربري خسارات روحي جبران ناپذيري را بر پيكره بازماندگان از سانحه وارد مي سازد، اغلب انسان ها در اثر شوك روحي حاصل از اين نوع سوانح دقيقاً نمي دانند كه چه اتفاقي براي آنها رخ داده است و مدام علت آن را از افراد ديگر جويا مي شوند . انسان هاي بسياري در اثر وقوع سانحه هوايي خانواده، دوستان و بستگان يا به عبارتي منابع مالي و عاطفي خود را از دست مي دهند، سانحه ديدگان با از دست دادن خانواده و آشنايان خود تمام اين مفاهيم و معاني را به يك باره از دست مي دهند. آنها بعد از وقوع اين نوع سوانح نياز به مراقبت، حمايت و آگاهي دارند. اما شدت اين واكنش هاي روحي در برخي افراد بسته به نوع شخصيت آنها و عمق مصيبت وارده بيشتر است. ** شوك سوانح ناشي از سوانح هوايي درابتدا بايد گفت كه چنين سوانحي ،شوك بزرگي به روان افراد بازمانده وارد مي آورد و كاركرد عادي روح و روان آنان را به كل مختل مي كند و كنترل فرد را بر رفتار خود، ديگران و محيط اطراف به طرز چشمگيري كاهش مي دهد. چنين حالتي در فرد به چند دليل ايجاد مي شود: سانحه اي مثل سقوط هواپيماي مسافربري كه موجب از دست دادن بستگان فرد مي شود، در حقيقت واقعه اي با شدت و عواقب وخيم بسيار است كه در مدتي بسيار كوتاه رخ مي دهد. مسئله زمان كوتاه و شدت واقعه تأثيري كاري بر كاركرد روان دارد. نكته مهم ديگر اين است كه چنين پيش آمدي به شكل ناگهاني و غيرقابل پيش بيني رخ مي دهد و فرد را به شدت غافلگير مي كند. چنين اتفاقاتي تأثير خود را بر تمامي سيستم ( روحي و بدني ) بر جاي مي گذارد. مراحل شوك به اين ترتيب است كه سانحه ديدگان سوانح هوايي ابتدا دچار شوك روحي مي شوند، ترس تمام وجود آنها را فرا مي گيرد وبا ناباوري به محيط اطراف خود نگاه مي كنند .برخي از آنها دچار اختلالات مربوط به خواب و كابوس هاي شبانه مي شوند ؛ بعضي مدام وقايع گذشته را در ذهن خود مرور مي كنند و برخي به گذشته برمي گردند و احساس مي كنند سانحه همچنان ادامه دارد. اين افراد براي رسيدن به يك تعادل نسبي سعي مي كنند از چيزهايي كه يادآور آن لحظات است دوري كنند.در مورد سانحه مطلقاً صحبت نمي كنند؛ از قرار گرفتن در معرض بوها و صداهاي موجود در فضاي سانحه خودداري مي كنند و از مصاحبت با افرادي كه آنها را به ياد روزهاي تلخ سانحه مي اندازند، امتناع مي ورزند. همچنين مشاهده مي شود كه اين افراد از انواع دردهاي فيزيكي هم شكايت مي كنند، اما زماني كه به پزشكان مراجعه مي كنند هيچ علائم و نشانه اي در بدن آنها مشاهده نمي شود. با وقوع سانحه اي مثل سقوط هواپيما رفتار كودكان نيز تغيير مي كند نسبت به روزهاي عادي بي قرارتر، زودرنج تر و پرخاشگرتر و ساكت تر مي شوند. در تمام لحظات دوست دارند دركنار والدين باشند،از بي خوابي رنج مي برند و در برخي موارد نيز عادت هاي كودكي مانند شب ادراري و مكيدن انگشتان مجدداً در آنها نمود پيدا مي كند. كودكان حاضر و شاهد در سوانح هوايي ممكن است در آينده دچار ترس هاي متعددي از قبيل ترس از مدرسه،حيوانات ، تاريكي واماكن محصورشوند. البته اين واكنش ها در هنگام وقوع سوانح هوايي يا اعلام اخبار مربوط به آن كاملاً طبيعي است و اكثر افراد با گذشت يك ماه به حال طبيعي باز مي گردند، با اين حال با وجود طبيعي بودن اين حالات افراد آسيب ديده ناخودآگاه نگران مي شوند و احساس مي كنند ديوانه شده اند . در اين موارد اين افراد حتماً بايد با يك روان پزشك مشورت كرد تا اقدامات لازم جهت آنها انجام گيرد. براي ارتباط با افراد آسيب در سوانح هوايي موارد زير بايد مورد توجه قرار گيرد: 1 - شرايطي را فراهم آوريم تا افراد آسيب ديده بتوانند احساسات و عواطف مثبت يا منفي خود را بروز دهند. تشويق كردن افراد به صحبت در مورد واقعه پيش آمده باعث تخليه هيجاني مي شود و از مزمن شدن بحران جلوگيري مي كند. 2 - اعتقادات و بيانات و احساسات فرد را مورد سئوال قرار ندهيم ، حتي اگر اين بيانات واقع بينانه نباشد. 3 - به صحبت هاي افراد آسيب ديده به دقت گوش داده و درخواست هايي را كه از ما دارند يادداشت نماييم. 4 - به فرد آسيب ديده كمك كنيم تا شناخت درست و درك صحيحي از حادثه به دست آورده و افكار اشتباه درباره خود، متوفي و ديگران را شناسايي كرده و در جهت تغيير آنها اقدام نمايد. 5 - تلاش كنيم تا افراد حس نمايند سوانح هوايي از حوادث خاص است و اتفاق خيلي نادري رخ نداده است . مثال : بيان سقوط هواپيماي حامل خبرنگاران ،مقامات رده بالاي نظامي و دولتي كه در ساير نقاط دنيا اتفاق افتاده است. 6 - شرايطي را فراهم كنيم تا افراد آسيب ديده بتوانند از حمايت هاي عاطفي يكديگر برخوردار شوند زيرا با اين كار حس همبستگي گروهي را فراهم آورده ايم ، از اين رو سعي شود كه افراد در منطقه خود مورد حمايت هاي اجتماعي قرار گيرند. 7 - شرايطي را فراهم آوريم تا افراد آسيب ديده بتوانند انتظارات ، تخيلات و خيال بافي هاي خود را بروز دهند. 8 - نگرش هاي منفي آسيب ديدگان نسبت به خود، محيط و آينده را تغيير دهيم تا فرد خود و محيط را آسيب پذير نداند و بتواند تصورات مبهم نسبت به آينده را اصلاح نمايد. 9 - مقدمات فعاليت هاي جسمي نظير ورزش ، بازي و فعاليت هاي بدني را براي آسيب ديدگان فراهم آوريم. 10- حتي الامكان از افراد در مورد خود ، خانواده و اتفاقاتي كه رخ داده است ، سئوال كنيم. 11 - براي آرام كردن فرد و دوري از رنج ، داروهاي آرام بخش را توصيه ننماييم ، زيرا عبور از مرحله بحران با لمس درد و رنج بهتر صورت مي گيرد. 12 - به بازماندگان اين فرصت داده شود تا در مراسم سوگواري عزيزانشان شركت نمايند . اين امر به سازگاري بهتر فرد با موقعيت بحران كمك مي نمايد. 13 - شرايطي را فراهم آوريم تا افراد بتوانند از طريق دعا و نيايش ارتباطات معنوي خود را تقويت نمايند و به آرامش روحي برسند. 14 - به منظور تخليه هيجانات افراد، مي توان آنها را تشويق نمود تا احساسات خود را نسبت به فرد متوفي به صورت نامه ، شعر، نقاشي و يا داستان ابراز نمايند. 15 - در برخورد با صحبت هاي قالبي يا كليشه اي آسيب ديدگان ( مثل افكار و احساسات تكرار شونده ) سعي كنيم حاشيه برويم و يا گريز بزنيم. 16 - خاطر نشان كنيم كه احتمال بروز علائمي مثل افسردگي ، اضطراب و خشم در آينده قابل پيش بيني است اين امر افراد را براي رويارويي با مشكلات بعدي آماده مي سازد. 17 - از توانمندي هاي آسيب ديدگان براي كمك به خود و ديگران استفاده كنيم. 18 - با استفاده از جملات و كلمات مناسب مي توانيم احساسات همدلانه خود را نسبت به فرد سوگوار ابراز نماييم. 19 - افراد آسيب ديده را در جريان وقايع و اخبار مربوط به حادثه قرار دهيم. 20 - سعي كنيم نگرش بازماندگاني را كه به نوعي خود را مقصر يا گنهكار قلمداد مي كنند، تغيير دهيم. **7029**1544
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]