واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، تمدن چند هزار ساله ايران، ميراث ماندگار بسياري براي مردم اين كشور كهن به يادگار گذاشته كه مجموعه اين ميراث، هويت تاريخي و ملي ايرانيان را تشكيل مي دهد. اين ميراث ماندگار و هويت بخش، مظاهر و جلوه هاي متنوع و متعددي دارد كه هر يك از آنها به نحوي، گذشته درخشان و تمدن باستاني اين مرز بوم را بازگو مي كند. صنايع دستي به عنوان بخشي از اين ميراث، بايد همان قدر اهميت داشته باشد كه آثار باستاني اهميت دارند، زيرا اگر براي تخت جمشيد، پاسارگاد يا مجموعه آثار ميدان امام اصفهان بايد حساسيت به خرج داد، بايد گليم بافي، سفالگري يا خاتم سازي را نيز ارج نهاد. اگر آثار باستاني، هزاران نشانه از روزگاران دور و فرهنگ و هنر كهن ايران زمين دارد، در مقابل صنايع دستي سنتي ميراثي است كه فاصله ديروز و امروز تمدن، فرهنگ و هنر ايران را از ميان برمي دارد. يكي از مناطق كشور كه انواع مختلف صنايع دستي در آن توليد مي شود، استان اصفهان است. صنايع دستي اين استان همچون خاتم كاري، ميناكاري، منبت، قلم زني روي انواع فلزات شهرت جهاني دارند. * خاتم خاتم، هنر آراستن سطح اشيا با مثلث هاي كوچكي است كه تصاوير گوناگون آن به صورت اشكال منظم هندسي طراحي مي شود. اين شكل هاي هندسي را با قراردادن مثلث هايي كوچك در كنار هم نقش بندي مي كنند. خاتم از نقش هاي هندسي به شكل مثلث هاي سه پهلو (متساوي الاضلاع) تشكيل شده است كه از چسباندن عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج به ضخامت دو ميليمتر در سطح خارجي يا داخلي اشياي چوبي در كنار هم ساخته مي شود. از خاتم، در تهيه محصولات مختلف از جمله قاب عكس، جعبه سيگار، عصا، پيپ، جعبه لوازم آرايش، جاكليدي، جاقلمي و جلد آلبوم استفاده مي شود. آثار تاريخي به جاي مانده مانند درهاي كاخ ها، رحل هاي قرآن و صندوق هاي مقابر خاتمكاري شده، نشان مي دهد كه اين هنر بويژه در عهد صفويه در اصفهان رواج داشته است. * منبت منبت به معناي كنده كاري همراه با خلل و فرج روي چوب است كه هم اكنون در گوشه و كنار ايران بويژه شهرهاي گلپايگان و اصفهان با نقوش اصيل همچون اسليمي و ختايي رونق زيادي دارد. در نوعي از اين هنر، بجاي آنكه زمينه چوب را كنده كاري كنند و نقش مورد نظر را برجسته سازند، چوب هاي مختلف را با رنگ هاي گوناگون طبيعي آن بريده و پهلوي هم قرار مي دهند. اين كار شباهت زيادي به هنر موزاييك دارد. در اين گونه جديد، از چوب هاي شمشاد براي رنگ زرد و عناب براي رنگ قرمز استفاده مي كنند. زمينه كار بيشتر از چوب گردو و يا ريشه درختان جنگلي است كه خود داراي نقوش زيبايي هستند. * فيروزه كوبي فيروزه كوبي يكي از معدود رشته هاي صنايع دستي ايران است كه سابقه تاريخي چنداني ندارد، با اين حال ظرافت، زيبايي و ذوق هنري سازندگان آن باعث شده، شرايط يك محصول خوب صنايع دستي را داشته باشد. قدمت فيروزه كوبي به حدود 70سال قبل مي رسد و در آن زمان صنعتگري بنام يوسف حكيمان معروف به محمدرضا در مشهد كار فيروزه كوبي بر روي زينت آلاتي نظير دستبند، گل سينه و گوشواره را آغاز كرد. حدود 20 سال بعد، اين صنعت توسط صنعتگر ديگري بنام حاج داداش از مشهد به اصفهان برده شد. هم اكنون صنعت دستي فيروزه كوبي تنها در اصفهان رايج و صنعتگران شاغل در اين رشته نيز همچون توليد آن محدود هستند. * قلمكار قلمكار يكي از صنايع دستي اصفهان است كه از دوره مغول ها در ايران مرسوم شده است. عمر پرشكوه اين صنعت در زمان صفويه بود و در اواسط عصر قاجاريه بتدريج از رونق آن كاسته شده است. در زمان سلطنت شاه عباس، اين صنعت رونق بسزايي يافت و بيشتر لباس هاي مردانه و زنانه از پارچه هاي قلمكار تهيه مي شد. اين پارچه ها در اين زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباريان بود و بيشتر لباس آنان از قلمكارزر يا اكليلي تهيه مي شد. در آن زمان، محل هاي مخصوصي براي تهيه لباس درباريان در بازار قيصريه اصفهان وجود داشت و پارچه هاي قواره اي قلمكار را كه در اصطلاح آن روز دلگه ناميده مي شد، از اين مكان ها بدست مي آوردند. * ميناكاري در دوران قاجاريه، ميناكاري به مقدار كم در ايران وجود داشته است و اشيايي مانند سرقليان، كوزه قليان، كوزه و بادگير قليان را ميناكاري مي كرده اند. رواج صنعت ميناكاري در اصفهان از دوران پهلوي و حدود سال 1310 هجري شمسي است. اين هنر صنعت به وسيله يكي از استادان هنرمند و بنام اصفهان يعني استاد شكرالله صنيع زاده بسط و توسعه يافت و شاگرداني در اين مكتب تربيت شدند كه هر يك كانون ديگري در هنر مينا بوجود آوردند. بيشتر اشيايي كه ميناكاران فعلي به بازار عرضه مي كنند، شامل گوشواره، گلوبند، انگشتر، جعبه هاي بزرگ و كوچك آرايش زنانه، قوطي سيگار، جعبه هاي خاتم كاري و مينا كاري، بشقاب مينا، گلدان مينا به اندازه هاي مختلف، تابلوهاي بزرگ و كوچك ميناكاري كه با هنرهاي ديگر مانند طلاكاري و خاتم كاري و مينياتور تركيب مي شود، است. روي اشياي طلايي و نقره اي هم مي توان ميناكاري كرد، اما ميناكاري بيشتر روي مس انجام مي شود. * كاشي سازي كاشي سازي يكي از اصلي ترين صنايع دستي اصفهان است. در اين هنر سنت ويژگي طرح ها و نقش هاي قديمي به خوبي حفظ شده است. از جمله هنرهايي كه با استفاده از كاشي در اين استان انجام مي شود، كاشي معرق است كه عبارت از بريدن و خردكردن كاشي و در كنار هم قرار دادن آنهاست. از آنجا كه نقش هايي كه روي كاشي ها پياده مي شود بسيار پيچيده است، كاشي سازها نمي توانند آنها را به صورت ذهني ترسيم كنند، از اين رو صنعتگران طرح هاي مورد نظر را به طراحان سفارش مي دهند و پس از اينكه طرح مورد نظر تهيه شد، صنعتگران آن را روي كاشي پياده مي كنند. * مليله يكي از رشته هاي صنايع دستي اصفهان كه از ارزش هنري زيادي برخوردار است و توليد محصولات آن نياز به ظرافت و دقت زيادي دارد، مليله سازي است و فرآورده هاي توليدي صنعتگران اين رشته، نمايانگر ذوق سرشار آنان است. بايد به اين نكته توجه كرد كه در توليد برخي فرآورده ها همچون گل سينه و گوشواره تنها مليله سازان دخالت ندارند، بلكه از ميناسازان و زرگران نيز استفاده مي كنند و در مقابل انجام عمل به آنان كارمزد مي دهند. * قالي بافي اصفهان در زمان صفويه يكي از مراكز عمده قاليبافي بود. در اين شهر تعداد زيادي كارگاه وجود داشت كه در آن قالي هاي زربفت بافته مي شد. تعداد رنگ هاي انتخاب شده در قالي هاي اصفهان بسيار محدود است. گره قالي هاي اصفهان فارسي است. رنگ هاي طبيعي بسيار كم مصرف مي شود و بيشتر در قالي هاي خوب از رنگ هاي شيميايي دندانه اي استفاده مي شود. در روستاهاي اطراف اصفهان نيز كم وبيش دارهاي قالي وجود دارد. روي اين دارها، قالي و قاليچه ها طرح شاه عباسي و ساير طرح هاي اصفهان بافته مي شود. رنگ هاي بكاررفته در آنها نباتي است و بيشتر از روناس، قارا، اسپرك، گنده يا گندل، پوست گردو، پوست انار و چند گياه ديگر استفاده مي شود. * نمد مالي نمد مالي در استان اصفهان رونق فراوان دارد و يكي از مراكز مهم توليد انواع نمد اين استان، شهر شهرضا است. * گيوه بافي و گيوه دوزي گيوه دوزي در شهرهاي مختلف استان اصفهان درحال از بين رفتن است. گيوه دوزان اين شهر علاوه بر توليد گيوه به تعمير كفش نيز مي پردازند. نحوه توليد گيوه كه شامل تهيه رويه، تهيه تخت گيوه و دوخت رويه و تخت است، همانند ساير مناطق كشور است. * عبا بافي عبابافي در شهر نايين در شرق شهر اصفهان در ناحيه اي به نام محمديه رواج دارد. حدود 25 درصد عباهاي توليد شده در اين مكان به فروش مي رسد و بقيه به شهرهاي مشهد و قم و گاهي كشورهاي عربي صادر مي شود. *سفال و سراميك سازي در شهر اصفهان و نيز شهرهاي نطنز و شهرضا در استان اصفهان، سفال و سراميك سازي رواج دارد و محصولات آنها خريداران بسياري دارد. نقش هايي كه در سراميك شهرضا به چشم مي خورد، اغلب نقش گل و بوته و ماهي است و براي رنگ كردن لعاب نيز از اكسيدهاي فلزات آهن، مس و منگنز و كبالت استفاده مي شود. در شهر نطنز نيز يك كارگاه سراميك سازي است كه محصولات جالبي را توليد مي كند. در شهر اصفهان نيز كارگاه هاي متعدد سفال و سراميك سازي وجود دارد. * پوست و پوستين دوزي صنعت پوست دوزي در اصفهان از صنايع دستي پررونق اين شهر در گذشته بوده است اما اكنون آن رونق ديرين را ندارد. فرآورده هاي پوستي اصفهان به لحاظ ظرافت و لطافت الياف و رنگ سفيد يكدست آن خواستاران زيادي دارد. بررسي ها نشان مي دهد كه تعداد خريداران فرآورده هاي پوستي، روز به روز در حال كاهش است. از طرفي كاهش تعداد كارگاه هاي پوست دوزي نيز حاكي از نقصان تقاضا براي اين محصولات است. * سكمه دوزي و قلاب دوزي يكي ديگر از رشته هاي صنايع دستي موجود در شهر اصفهان سكمه دوزي و قلابدوزي است. مواد اوليه مورد استفاده سكمه دوزان و قلابدوزان را كتان ايراني و خارجي و نخ پنبه اي تشكيل مي دهد. روميزي گرد، زيربشقابي و دستمال هاي مخصوص از انواع محصولات سكمه دوزان يا قلابدوزان است. * نگارگري در اصفهان نگارگري در ايران از سابقه اي طولاني برخوردار است. در زمان شاه عباس دوم كه اصفهان پايتخت و مركز هنر ايران شد، نگارگري در اين شهر تكامل يافت. براي نگارگري از چوب، عاج، فيبر و استخوان استفاده مي شود. * لاكي روغني محصولات لاكي روغني مختلف هستند از آن جمله قلمدان سازي است. قلمدان و قلمدان سازي با هنر و فرهنگ ايران رابطه و پيوند ديرينه دارد زيرا گرانمايه ترين ميراث هاي نقاشي و نگارگري تذهيب و منبت كاري هنرمندان قديمي بر جعبه هاي قلمدان نقش بسته است. از طرفي، قلمدان در گذشته اي نه چندان دور، مهمترين وسيله كتابت و بهترين عامل برانگيختن و ترغيب مردم طبقات گوناگون به فراگيري آموزش و خطاطي و خوشنويسي بوده است. قلمدان سازي از عهد صفويه رونق و اعتبار افزوني گرفت و قلمدان هاي اين دوره از جمله اصيل ترين آثار هنري باستان به شمار مي رود. قلمدان ها از نظر جنس به سه دسته قلمدان هاي چوبي، قلمدان هاي فلزي و قلمدان هاي مقوايي تقسيم مي شوند. * سوزندوزي اين هنر صنعت هم اكنون بدست زنان و دختران خانه دار در اصفهان توليد مي شود. هم اكنون از اين هنر علاوه بر كلاه، براي تهيه زيرليواني، كمربند، كفش و جليقه استفاده مي شود. طرح هاي سوزندوزان ذهني و ملهم از برداشت ها و بينش هاي مشخص هنرمندان از محيط طبيعت است و بيشتر شامل گل بوته هاي تمثيلي مي شود. * ضريح سازي در فرهنگ فارسي، ضريح، صندوق مشبكي است كه بر روي مزار اوليا و قدسيان نصب مي كنند. ضريح از نظر شكل، محفظه اي مكعب مستطيل با عرض و طول و ارتفاع متغير و بيشتر به صورت مستطيل است. نكاتي كه در ساخت ضريح بايد رعايت شود، شامل عدم كاربرد صورت در نقوش، كتيبه هاي قرآني و طلا، آوردن سوره هاي ياسين، الرحمن و آيه هاي تطهير و نور، اعداد بكار رفته و سمبل آنها است. اجزاي متشكله ضريح شامل بدنه و اسكلت، پيكره هاي سنگي، ستون ها، پايه ستون، گوي ماسوره ها، لچكي ها، ترنج ها، كتيبه هاي نقره، حواشي برجسته كاري، كتيبه هاي طلا، مشبك هاي طلايي، زهوارها، ميخ هاي تزييني، گلدان ها، نقاشي هاي داخل ضريح و پارچه روي سقف مزار است. فراهنگ ** 1834 ** 1071
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 574]