پدر تئاتر ايران بدرقه شد + عكس

واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: پدر تئاتر ايران بدرقه شد + عكس
مراسم تشييع پيكر زنده‌ ياد " حميد سمندريان "، استاد بزرگ تئاتر ايران ، امروز از مقابل خانه هنرمندان به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد.
" حسين پاكدل "، مجري قديمي تلويزيون و هنرمند با سابقه كه اجراي اين مراسم را بر عهده داشت در ابتدا با ابراز تاسف از درگذشت استاد سمندريان گفت: همه ما همكاران و علاقه مندان استاد سمندريان ؛ اينجا جمع شده‌ ايم تا با پيكر خاكي اين هنرمند وداع كنيم ، اما هيچ كدام از ما ، حالمان به اندازه بانوي هنرمند خانم " هما روستا " (همسر استاد حميد سمندريان) بد نيست. حال ايشان ، با هيچ كدام از ما ، قابل قياس نيست ، اما با وقار و متانت اينجا ايستاده اند.

وي افزود: همه ما ممكن است پس از يك هفته ، اين بار غم را زمين بگذاريم ، اما خانم روستا تا زنده هستند اين غم را بر دوش مي‌ كشند. پس به احترام روح بلند حميد سمندريان و متانت هما روستا تلاش كنيم كه كسوت برقرار شود.

پس از صحبت‌‌ هاي پاكدل ، "عزت‌ الله انتظامي" كه در گذشته از شاگردان سمندريان بوده است ، درباره درگذشت اين هنرمند گفت:‌ سه شنبه هفته گذشته به اتفاق ايرج راد به منزل سمندريان رفتيم ، حميد سمندريان در آن ديدار گفت " عزت من هر چه كار داشتم ، كرده‌ ام و ديگر بايد بروم". سمندريان مردي بود كه حدود نيم قرن در دانشگاه تدريس كرد و بهترين هنرمندان سينما و تئاتر ، شاگردان او بودند.

انتظامي افزود: سمندريان از نظر خلق و خو ، نظير نداشت و هميشه لبخند مي‌ زد. من مي‌ دانم كه حميد خيلي بزرگوار بود و هيچ كس از او گله‌ اي نداشته است. از همه دوستان خواهش مي‌ كنم زماني كه مراسم به پايان رسيد ، با سكوت پيكر استاد را همراهي كنند چون بزرگ مرد تئاتر ايران و الماس تئاتر ايران ، از بين ما رفته است پس او را با سكوت بدرقه كنيد.

در ادامه ، " ابراهيم حقيقي " ـ طراح و گرافيست درباره سمندريان گفت: سخت است كه شاهد آب شدن تدريجي شمعي باشيم كه فتيله‌ اش شايد هيچ گاه به صبح نرسد. همه ما بايد بدانيم كه هما روستا چه كشيد. سخت است كه درباره كسي حرف بزنيم كه سرشار از فضليت‌ هاي بزرگ‌ منشانه‌اي بود كه خيلي از آنها را هنوز درك نكرده‌ ايم. سمندريان ، عصاره فضائل مجموعه نمايشنامه‌ هاي جهان را مي‌ دانست و مي‌ فهميد.

پس از صحبت‌هاي حقيقي ، " رضا كيانيان " در حالي كه به شدت متاثر بود و گريه مي‌ كرد ،‌ گفت: من سلام مي‌ كنم به استاد سمندريان و همه شاگردان و دوستانش ؛ به هما روستا و احمد آقالوي عزيز. بسيار مهم است كه آدمي مثل سمندريان مورد علاقه و احترام چندين نسل باشد ، از آقاي انتظامي گرفته تا جوانان و دانشجوياني كه تازه وارد اين عرصه شده‌ اند. راز عجيبي در وجود اين مرد بود. سمندريان هيچگاه نمي‌ ميرد، او چيزي از اين دنيا نمي‌ خواست فقط مي‌ خواست چند نمايشنامه را اجرا كند ، پس چرا نتوانست؟

وي افزود: سمندريان هميشه مي‌ گفت اگر من " گاليله " را اجرا نكنم دستم از گور بيرون مي‌ ماند. اما الان " گاليله " هنوز زنده است چون همه هنرمنداني كه نمايشي را روي صحنه دارند ، قرار است قبل از اجرايشان قسمت‌ هايي را از گاليله روخواني كنند. كاش حميد هر ساله مي‌ توانست يك نمايشنامه را روي صحنه ببرد و كاش دستش از گور بيرون نمي‌ ماند. من به او مي‌ گويم دستت را به داخل گور ببر چون نمايش "گاليله" را همه دارند اجرا مي‌‌كنند.

"پيام دهكردي " هم كه يكي از شاگردان سمندريان بود، درباره اين هنرمند از دست رفته گفت: تنها مانده‌ ايم. ناتوانيم از ادامه اين راه. ما چرا اينجاييم؟ اينجاييم براي خاكسپاري پيكر او . تنها پيكر او . نه ، حميد سمندريان نمرده‌ است ،‌ زنده است ، زنده. تكثير شده در تك تك وجود ما . و اين جادوي اوست باور كن. فراموشش نكن . نمي‌ تواني فراموشش كني و اين درد مشترك من و توست تا هميشه.

وي در ادامه صحبت‌ هايش گفت:‌ اما شايد شايد شايد اگر كمي صبر داشته باشيم ، بفهميم چرا زنده‌ ايم و چرا رنج مي‌ بريم. ما هستيم تا عاشقانه زندگي كنيم و كار كار كار و اميد يگانه واژه ما باشد براي ادامه راهش. وداع مي‌ كنيم با پيكر او. تنها با پيكرش. دوست دارمت نه به سان گذشته كه چونان اين لحظه. اين آن بي‌ تو بودن. نه نفس دارم و نه ناي نفس. تنها يك واژه مي‌ ميرمت.

در ادامه اين مراسم ؛ " هما روستا " ـ همسر حميد سمندريان كه بسيار متاثر بود ، پشت ميكروفون قرار گرفت و پس از تشكر از حضور همه هنرمندان و علاقه مندان ، گفت:‌ حميد ، روزهاي آخر گفت هميشه همه را دوست داشته ، با همه بدي‌ ها و خوبي‌ هايشان. به من هم وصيت كرد كه همه را دوست بدارم. حميد هميشه مي‌ گفت به همه خوبي كنيد من دشمنان بسياري داشتم ، اما وقتي آنها به من نزديك مي‌ شدند و مي‌ ديدند كه من آنها را دوست دارم به من علاقه مند مي‌ شدند.

حسين پاكدل در پايان با بيان اينكه سمندريان عاشق موسيقي بود و هميشه ويولن مي‌ نواخت ، توضيح داد كه با قطعه موسيقي از آندره بارو كه سمندريان به آن خيلي علاقه داشت ، با پيكر اين هنرمند در سكوت وداع مي‌‌ كنيم.

پس از صحبت‌ هاي پاكدل اين هنرمند در سكوت و در حالي كه شاگردان او چون امير جعفري ، شكرخدا گودرزي ، هدايت هاشمي ، حامد بهداد و ... پيكر او را تا " سالن استاد سمندريان خانه هنرمندان " براي وداع حمل مي‌كردند نماز نيز با حضور خيل جمعيت بر پيكر اين هنرمند برگزار شد.

در اين مراسم ، هنرمندان بسياري همچون داود رشيدي ، علي نصيريان ، رضا كيانيان ، كيومرث پوراحمد ، ناصر تقوايي ، هادي مرزبان ، بهزاد فراهاني ، ليلي گلستان ، همايون شجريان ، قطب‌ الدين صادقي ، حامد بهداد ، پرويز پورحسيني ، حسين كياني ، فرشيد ابراهيميان ، محمدعلي سجادي ، مسعود فروتن ، نگار فروزنده ، ريما رامين‌ فر ، ناهيد مسلمي ، فردوس كاوياني ، اكبر زنجان‌ پور ، برزو ارجمند ، مهدي پاكدل ، علي سرابي ، انوشيروان ارجمند ، احمد ساعتچيان ، اسماعيل شنگله ، هدايت هاشمي ، ستاره اسكندري ، نازنين مفخم ، محمد چرمشير ، امين تارخ ، محمد يعقوبي ، و الهام پاوه‌ نژاد حضور داشتند و پدر تئاتر ايران را تا خانه ابدي همراهي كردند.

حميد سمندريان ، اردي‌بهشت سال ۱۳۱۰ در تهران زاده شد. فعاليت تئاتري اش را هنگام تحصيل در دورهٔ متوسطه آغاز كرد. او در كلاس‌ هاي تئاتر و هنرپيشگي حسين خيرخواه ، شباويز و نصرت كريمي شركت كرد كه زير نظر عبدالحسين نوشين اداره مي‌ شد. سمندريان همچنين ويلن مي‌ نواخت و از شاگردان محمود ذوالفنون ، برادر بزرگ تر جلال ذوالفنون بود.

وي پس از اتمام دورهٔ دبيرستان ، به اروپا سفر كرد و در آلمان ، دورهٔ مهندسي شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتي برلين گذراند ، اما پس از آن ، به كنسرواتور عالي موسيقي و هنرهاي نمايشي هامبورگ وارد شد. برخورد با تئاتر ، آن‌ قدر برايش جذاب بود كه مجالي براي موسيقي نمي‌ گذاشت.

سمندريان ، شش سال به صورت آكادميك تحت آموزش ادوارد ماركس كه از استادان برجستهٔ تئاتر بود ، اصول و مباني كارگرداني و بازيگري را آموخت و همزمان در آلمان به صورت حرفه‌اي مشغول به كار شد.

وي پس از پايان اين دوره به دعوت ادارهٔ هنرهاي نمايشي دراماتيك ادارهٔ كل هنرهاي زيباي ايران ، به كشور برگشت و به‌ سرعت نمايشنامهٔ " دوزخ " يا " در بسته " ، اثر ژان پل سارتر را در تالار نوبنياد همين اداره ، روي صحنه برد و فعاليت‌ هاي خود را به شكل پيوسته در عرصهٔ تئاتر ادامه داد. همچنين با همكاري مهدي فروغ ، هنرستان آزاد هنرهاي دراماتيك را تاسيس كرد.

پس از آن ، حميد سمندريان به دعوت مهندس هوشنگ ، مهدي بركشلي و با همكاري مهدي نامدار ، دانشكدهٔ تئاتر دانشگاه تهران را بنيان گذاشتند و كار تدريس را بي وقفه تا پايان عمر در دانشگاه‌ هاي تهران و همه دانشگاه‌ هاي تئاتري ادامه داد.

در سال ۱۳۷۳ به تأسيس كلاس‌ هاي آزاد بازيگري و كارگرداني دست زد كه هنرجويان بسياري از آن‌جا دانش‌ آموخته شدند و به عرصهٔ حرفه‌ اي هنر وارد شدند.

كارگرداني و اجراي تئاترهايي همچون «ملاقات بانوي سالخورده»، «دايره گچي قفقازي»، «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي»، «مرغ دريايي»، «بازي استريندبرگ» و «كرگدن» برخي از كارهاي هنري زنده ياد سمندريان است.

"حميد سمندريان "، استاد پيشكسوت و بي بديل هنر نمايش كشور ، بامداد پنج شنبه ـ 22 تير به علت ابتلا به سرطان كبد در 81 سالگي در منزلش در تهران چشم از جهان فرو بست. اين استاد بزرگ تئاتر ايران در حالي براي هميشه صحنه تئاتر را ترك كرد كه آرزوي اجراي نمايش " گاليله " را به عنوان وصيت نامه هنري خود داشت.

مراسم يابود اين هنرمند بزرگ تئاتر ، دوشنبه ـ 26 تيــر ، ساعت 18 در مسجد جامع شهرك غرب برگزار مي شود.

شنبه|ا|24|ا|تير|ا|1391

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]

[مشاهده در: www.irinn.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]