واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، فيلم هاي موسوم به سريالي كه اغلب در سه قسمت ساخته شده و داستاني دنباله دار با شخصيت هاي محوري واحد را به تصوير مي كشند،سابقه اي طولاني در سينماي جهان داشته و نمونه هاي مطرحي همچون هري پاتر و ارباب حلقه ها را شامل مي شود. در سينماي ايران كمتر شاهد اين اتفاق بوده ايم كه اخراجي ها تنها نمونه موفق آن در جذب مخاطب به حساب مي آيد. ده نمكي كه خصيصه ژورناليستي اش را در اخراجي ها نيز وارد كرده، در بخش اول به جواناني پرداخته كه شباهت چنداني با تيپ آشناي سينماي دفاع مقدس نداشته و از اين لحاظ كاري نو در اين گونه سينمايي به حساب مي آيد.البته پيش از اين كمال تبريزي در فيلم ليلي با من است تا اندازه اي از اين خطوط گذر كرده و شوخي هاي مفرحي در اين باب شكل داده بود. فروش موفق و استثنايي اخراجي هاي 1 زمينه را براي ساخت قسمت هاي بعدي آماده كرد كه آن هم با استقبال وسيعي روبه رو شد. در قسمت دوم، سرنوشت شخصيت هاي بخش اول به تصوير كشيده شده و از لحاظ مضموني كاملا با بخش اول همخواني داشت. اما اخراجي هاي 3 كاملا داستاني متفاوت داشته و گرايش بيشتري به سينماي سياسي دارد و آن را با گونه كمدي تلفيق كرده است.از اين منظر فيلم ياد شده را نمي توان ادامه منطقي دو بخش نخست دانسته و آن را پايان بخش دو بخش قبلي دانست -البته اگر قسمت چهارمي در كار نباشد-. حوادث مربوط به انتخابات سال 1388 در اينجا مورد استفاده ده نمكي قرار گرفته و با نگاهي طنزآميز به آن پرداخته است.اما مشكل اينجاست كه ديالوگ ها به روترين شكل و بسيار رك و صريح بيان شده و خبري از ايجاز در آن نيست. در واقع كارگردان به ژورناليستي ترين شكل ممكن ديالوگ هاي نامزدهاي انتخاباتي را نوشته و اغراق زيادي را در رابطه با آنها به كار گرفته است.نكته ديگر اينكه فيلم درباره گروه بازمانده از جنگ اخراجي ها نبوده و آنها تنها عامل ارتباط بخش دوم و سوم بوده اند.اين در حالي است كه ده نمكي تمام هم و غم خود را روي مضمون گذاشته و از داستان گويي به شكل كلاسيك غفلت كرده است. شخصيت پردازي به مانند قسمت دوم اخراجي ها موفق نبوده و اغلب تيپ هستند تا شخصيت!.به عنوان مثال شخصيت مهم فيلم -حاج صالح يا همان حاجي گرينوف-هرگز از يك تيپ معمولي فراتر نرفته و تنها روي رياكاري او تاكيد شده كه اين امر در همان قسمت اول به شفاف ترين شكل به نمايش در آمده بود. تكيه بيش از اندازه روي شوخي هاي كلامي نيز از نقاط ضعف اخراجي هاي 3 است كه در پاره اي موارد كار را تا سطح مجموعه هاي طنز شبانه سيما پايين آورده است. حضور بازيگراني همچون حليمه سعيدي و احمد پور مخبر كه اين روزها سينما و تلويزيون را قبضه كرده اند،اين شباهت ها را تشديد كرده و كيفيت كار را پايين آورده است.مشكل ديگر فيلمنامه بيان موضوع هاي مختلف روز جامعه در قالب فيلمي دو ساعته است كه نتيجه اي جز شلوغي بيش از حد و هدر رفتن بسياري از ايده نداشته است. اما بايد در نظر داشت كه پيام نهايي فيلم -ايران براي همه ايرانيان-پيام بسيار ارزشمندي بوده و نيت درست و صادق سازندگانش را مي رساند.اما اين پيام به صورت دقيق به تماشاگر منتقل شده و ضعف هايي در فيلمنامه و ساختار مانع از تحقق كامل آن شده است. ده نمكي كه با ساخت اخراجي ها قدم در راه سينماي حرفه اي گذاشته،در آخرين ساخته اش به وضوح از اخراجي هاي 1 فاصله گرفته و در زمينه كارگرداني چند گام به عقب برداشته است كه نمونه آن را مي توان در سكانس هاي شلوغ و پر از سياهي لشگر فيلم مشاهده كرد. وي كه با دارا و ندار ساخت مجموعه تلويزيوني را هم تجربه كرده،بسيار تحت تاثير اين كار بوده و نوع دكوپاژ و چينش كار نيز بسيار نزديك به كارهاي تلويزيوني است. عنصري به نام بازيگر در مجموعه فيلم هاي اخراجي ها همواره نقشي كليدي داشته و در فروش بالاي آن نيز نقش مهمي داشته است.در اخراجي هاي 3 نيز اين فرمول تا اندازه زيادي رعايت شده و بازيگران متناسب با شخصيت ها انتخاب شده اند.به عنوان مثال مي توان به محمد رضا شريفي نيا اشاره كرد كه ستون فيلم بوده و به خوبي از عهده نقش خود برآمده است.اما بازيگران نقش هاي فرعي بعضا با سهل انگاري انتخاب شده و در بسياري موارد تنها عامل گيشه در انتخابشان لحاظ شده است.در اين باب مي توان به نيما شاهرخ شاهي و ليلا اوتادي اشاره كرد. به نظر مي رسد گنج اخراجي ها به پايان استخراج خود نزديك شده و ده نمكي كه علاقه ويژه اي به طرح مسايل اجتماعي دارد،با فاصله گرفتن از اخراجي ها بايد قالب جديدي را براي بيان عقايد خود انتخاب كند. از:محمد جليلوند فراهنگ**1983**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]