واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > آشنا، حسام الدین - در حوزه تعامل دین و رسانه دو نظر عمده با یکدیگر در تقابل هستند. رویکرد فلسفی به ارتباطات و دین یکی رویکرد فناوری محور و دیگری رویکرد معنا محور. رویکردهای فناورانه بیشتر به این نکته توجه دارند که تحول فناورانه در حوزه رسانهها به همراه تحولات اجتماعی، سیاسی و فکری ایجاد شده در دوران رنسانس، انقلاب صنعتی و انقلاب بزرگ فکری اروپا رخ داده است. این رسانهها که محصول یا بخشی از محصول فرایند جدایی دین از حکومت و دین از جامعه هستند به طور طبیعی جایگاه چندانی برای دین قائل نیستند. در کشور ما افرادی وجود دارند که معتقدند، رادیو و تلویزیون مسلمان شدنی نیستند. اینان به تقابل ذاتی بین دین و رسانههای جدید باور دارند. رویکرد دوم که رویکرد معنا محور یا محتوا محور است، برای رسانهها جنبه ابزاری قائل است. در این رویکرد اگر دین به عنوان مهمترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح شود و کارکرد اصلی آن معنابخشی به زندگی باشد ،می توان از ابزارهای مختلف معنا بخشی دینی به زندگی سخن گفت، ما میتوانیم خانواده دینی، آموزش و پرورش دینی و رسانههایی با رویکرد دینی داشته باشیم که جامعهپذیری دینی را میان نسل جدید و نسل موجود محقق کند. ذات انگاری رسانه ای علی رغم ظاهر مقبولش مناقشه برانگیز است؛ چرا باید پذیرفت که فناوری رسانهای، ذاتی دارد که با دین در تقابل است. اگر رسانه به عنوان فناوری یا نهادی تلقی شود که در غرب رشد کرده، اصالتاً رویکرد تجاری دارد، اما اگر وضع موجود را بررسی کنیم، رسانههایی را میبینیم که اساساً دینی متولد شدهاند، دینی تحول پیدا کردهاند و دینی مورد استفاده عموم قرار میگیرند. برای مثال، رادیو و تلویزیون واتیکان از همان ابتدا با چارچوب دینی متولد شدهاند و کارکرد دینی خودشان را دارند البته رسانههایی هم هستند که دین بخشی از آنها را تشکیل میدهد مانند رسانههای تجاری که در تمام دنیا روزهای یکشنبه بخشی از برنامه خود را به حوزه مذهب اختصاص میدهند. اینها هم دو دسته هستند. یک دسته از آنها از کلیسا پول میگیرند و زمان خاصی را برای پخش برنامههای دینی در نظر میگیرند و دسته دیگر با توجه به علاقه خود بخشی را به این موضوع اختصاص میدهند. رویکرد جامعه شناختی به ارتباطات و دینحوزه دوم نظریهپردازی در مورد ارتباطات و دین در حوزه جامعهشناسی ارتباطات است که به بخش پیامها و رسانههای مذهبی به عنوان یک زیربخش مطالعاتی توجه کرده و ویژگیها، کارکردها، جایگاه انتظارات مردم و مشکلات و مسائل حوزه رسانههای دینی را مورد بررسی قرار داده است. مهمترین نتیجهای که در چارچوب جامعهشناسی ارتباطات از حوزه ارتباطات دینی گرفته شده این است که علاقهمندان به رسانههای دینی متدینان هستند، یعنی کارکرد رسانه دینی، متدین کردن آدمهای بیدین نیست بلکه پاسخ دادن به نیازهای متدینان است و این یک همگرایی یا همبستگی مثبت است که در کنار بقیه رفتارهای دینی یک فرد، بسته به میزان بهرهمندی او از رسانههای دینی، پیدا شده است. رویکرد حرفه ای به ارتباطات و دینحوزه دیگر نظریهپردازی در بخش حرفهایها شکل گرفته است. این جدیدترین حوزه نظریهپردازی در مورد رابطه دین و رسانه است که فعالان رسانههای دینی در آن کار کردهاند. دیدگاه کارشناسان دینی فعال در رسانهها این است که روشهای مورد استفاده در رسانههای تجاری وقتی در خدمت دین قرار میگیرد، در مورد مسیحیت بسیار کارگشا است. یعنی به خاطر استفاده از شیوههای تبلیغات تجاری در برنامههای مذهبی (مانند "infoshow" ها)، در این گونه برنامهها که با توجه به الگوی برنامهسازی تجاری و جذاب انجام میشود، محتوای مذهبی به اخلاق کاهش مییابد. با تقلیل مذهب به اخلاق و رسانه به روشهای تجاری برنامهسازی، مجموعهای از برنامهسازی در تلویزیونهای غربی انجام میشود که هم جذابیت دارد و هم با تکنیکهای برنامهسازی بصری همراه است. حرفهایها میگویند اصل در رسانه جذابیت است و در مذهب پیام اخلاقی، پس ما میتوانیم برنامههای جذاب اخلاقی را برنامههای مذهبی تلقی کنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]