تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در اما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833217523




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگوی جدید و خواندنی با مهناز افشار


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با اینکه مهناز افشار به عنوان ستاره سینمای تجاری ایران شناخته می شود، اما گزیده کاری او در سال ۸۶ و پاسخ اش به «دعوت» ابراهیم حاتمی کیا نشان از علاقه به تغییر جایگاه او از ستاره صرف بودن به بازیگری تجربه گرا است. افشار در این سال ها پول سازترین بازیگر زن سینمای ایران بوده و حضورش در فیلم ها، تا حدودی گیشه را گارانتی کرده است. او در چند سال اخیر در کنار حضور در فیلم های تجاری، منتظر تجربه فیلم ها و نقش های متفاوت نیز بوده است و بازی در فیلم هایی مانند سالاد فصل (فریدون جیرانی)، کارگران مشغول کارند (مانی حقیقی) یا چه کسی امیر را کشت (مهدی کرم پور) نشان از علاقه افشار به نوعی دیگر از سینما نیز دارد. «انعکاس» ساخته رضا کریمی بیستمین فیلم سینمایی کارنامه هنری مهناز افشار است. با اینکه این فیلم هم در زمره آثار بدنه سینمای ایران طبقه بندی می شود، اما اثری خوش ساخت و حرفه یی است که یک مهناز افشار متفاوت دارد. نقش افشار و حتی گریمش در «انعکاس» به هیچ کدام از فیلم های قبلی او شباهتی ندارد. بهتر است فیلم را اول ببینید تا قضاوت راحت تر شود. ● چرا امسال برعکس سال گذشته اینقدر کم کار بودید؟ بعد از فیلم «تسویه حساب» خانم میلانی، با خودم گفتم مهناز افشار، دیگر بس است. دیگر داری خیلی شلوغ می کنی. قبل از آن هم « محاکمه» و « رئیس» را کار کرده بودم. اتفاقاً در این دوره فیلمنامه هایی هم که می خواندم بعضی هایشان بد نبود اما تصمیم گرفتم کار نکنم تا اینکه فیلمنامه «انعکاس » به دستم رسید و بازی در آن را قبول کردم. ● آن موقع هم می خواستید بروید سر کار «کلاغ پر» و کمی طول کشید تا جواب نهایی را بدهید… بله. همان اول که این فیلمنامه را خواندم داستانش جذبم کرد. احساس کردم سوژه خاص و بکری است که تا به حال در سینما نداشته ایم. اما به نظرم هنوز نپخته می آمد. البته دوستان هم لطف کردند، نشستند بازنویسی کردند و سرانجام به نتیجه رسیدیم که کار کنیم. ● نقش تان در بازنویسی تغییر کر د؟ نه، پایه داستان که تغییر نکرد و همان متفاوت بودن و خاص بودن سوژه را داشت. اما خب یکسری گره ها و منطق هایی که لازم بود در طول قصه باشد، گنجانده شد. ● کاراکتر نسیم به نظرتان چه ویژگی یی داشت ؟ فکر می کنم اولین قصه یی بود که من خواندم و دیدم که کلیت کار روی دوش کاراکتر زن فیلم است و بسیار جای کار دارد. امیدوارم از پس اش برآمده باشم. به هر حال قصه، انتخاب بازیگر، دفتری که قرار بود با آن کار کنیم و کارگردان فیلم همه برایم مهم بود و همه این عوامل دست به دست هم دادند که در این فیلم همکاری داشته باشم. ● درباره ویژگی خود کاراکتر نسیم نگفتید. . . خیلی خاص بود. من در بیشتر کاراکترهایم یک دختر شوخ و اصولاً کاراکترم برون گرا است. اما نسیم خیلی درون گرا بود و بازی زیرپوستی داشت. حتی در فیلم کلام زیادی از طرف نسیم گفته نمی شود و بیشتر بازی اش در سکوت و اضطراب است. کلاً درون گرا بودن این کاراکتر خیلی من را جذب کرد. ● معصومیت کاراکتر هم خیلی خوب درآمده چون در آغاز فیلم هنوز تماشاگر نمی داند که نسیم خیانت کرده یا نه و این حس معصومیت همراه با شیطنت و دلشوره باید به تماشاگر همزمان منتقل شود. دقیقاً. اصلاً دووجهی بودن این شخصیت جالب است. من همیشه معتقدم یک کار خاکستری بودنش مهم است نه اینکه مطلق سیاه یا سفید. این خاکستری بودن کمک می کند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد. این ویژگی هم در کاراکتر نسیم و هم در کلیت داستان وجود داشت. ● گریم چقدر به نوع بازی شما کمک کرده بود؟ چون گریم تان خیلی متفاوت با گذشته است. بسیار زیاد. من جزء بازیگرانی هستم که گریم و لباس روی بازی و حس درونی ام تاثیر می گذارد و خیلی خوشحالم که در دو فیلمی که کاراکتر خاص داشتم آقای مهرداد میرکیانی طراح گریم بود؛ یکی «سالاد فصل» و یکی هم این فیلم. ● با بقیه بازیگران چقدر راحت بودید؟ ظاهراً تا به حال با آنها کار نکرده بودید؟ خیر، تا به حال با این دو عزیز کار نکرده بودم. آقای کامبیز دیرباز بسیار پرانرژی و باانگیزه بودند. آقای گودرزی را هم که قبلاً تعدادی از کارهایشان را از تلویزیون و سینما دیده بودم، بسیار خوب ظاهر شدند. من هم خدا را شکر آدمی هستم که با کسی زیاد مشکل پیدا نمی کنم. همیشه سعی می کنم با بازیگر مقابل بده بستان کاری داشته باشم. ● فیلمنامه اولیه به نظر شما چه نقایصی داشت ؟ من اصولاً آدم رکی هستم و همه این را می دانند. به خاطر اینکه وقتی آدم رک باشد آدم ها تکلیف شان مشخص است. روزی که نسخه اولیه فیلمنامه را خواندم به نظرم اشکالاتی داشت. بعد جلسه یی با آقای حاجی میری و آقای دکتر کریمی (نویسنده فیلمنامه)، خانم موگویی، آقای دیرباز، آقای گودرزی و بقیه دوستان داشتیم، من نگرانی هایم را گفتم. من بیشتر نگرانی ام درباره آقای حاجی میری بود چون از قبل با آقای کریمی صحبت کرده بودیم و تکلیف روشن بود. وقتی با ایشان سر میز مذاکره نشستیم، دیدم که هدف شان این است که یک فیلم با دیدگاه منطقی و درست تولید کنند. سوژه فیلم جای تولید یک فیلم سوء استفاده گرا را داشت که خوشبختانه اینگونه نشد. آقای حاجی میری خیلی منعطف بودند و در طول کار هم به هر حال یکسری نظریات از طرف ایشان می آمد. حتی یک بار به ایشان اعتراض کردم که چرا حضور فیزیکی ندارید و اگر داشتید شاید انتقال ها راحت تر انجام می شد که خب ایشان گرفتار بودند و به هر دلیلی نمی توانستند بیایند. البته ایشان بعدها جوابی منطقی دادند و گفتند من اگر خودم کارگردان نبودم حتماً می آمدم. ایشان با دید کارگردانی شان ممکن بود ایراداتی به نحوه ساخت فیلم بگیرند و حرف شان منطقی بود چون این فیلم را قرار بود آقای کریمی بسازند. اما باز هم به عنوان بازیگر دوست داشتم آقای حاجی میری حضور فیزیکی می داشتند که چه بسا در نتیجه کار تاثیر بهتری می گذاشت. ● به نظر شما نقش نسیم در قصه اول چه چیزهایی کم داشت ؟ کمی خام بود که بعد پخته شد یعنی فهمیدیم نسیم چه پیش زمینه یی دارد. در مجموع شناسنامه نسیم مشخص شد. شناسنامه داشتن کاراکترها خیلی مهم است چون بازیگر آن می تواند راحت تر ایفای نقش کند. البته آن زمان فکر می کردم یکسری سکانس ها هم اضافی است ولی الان متوجه می شوم که چون قصه خیلی لب مرز حرکت می کند، وجود چنین سکانس هایی لازم است. ● برای درآوردن نقش چقدر آزادی عمل داشتید؟ برای اولین بار در این پروژه آزادی عملم کمتر بود. آن لحظه برایم سخت بود. وقتی با آقای کریمی صحبت می کردیم و نظرهای آقای حاجی میری هم به ما می رسید فکر می کردم چرا برای ایفای نقش آزاد نیستم. ولی الان که اینجا نشسته ام و صحبت می کنم فکر می کنم به خاطر متفاوت بودن قصه و لب مرز بودنش لازم بود کمی محتاط عمل کنیم. ● در پروژه های دیگر آزادی عمل بیشتری بهتان می دادند؟ مثلاً سر کار آقای کیمیایی ؟ البته. اصولاً کارگردان ها به بازیگر آزادی می دهند تا بازیگر از خلاقیتش هم استفاده کند. چون اگر بخواهی سفت بگیری اصلاً فیلم درنمی آید. چون به هر حال من به عنوان یک بازیگر ایده و نظر و فکر دارم و می روم می نشینم روی نقش کار می کنم. برایش شناسنامه درمی آورم و با آن همذات پنداری می کنم. من با آقای کیمیایی هم که کار کردم بسیار ایشان انعطاف داشتند و صحبت ها را قبول می کردند. الان هم که سر کار آقای حاتمی کیا هستم بسیار ایشان منعطف هستند و خیلی خوب حرف ها را گوش می دهند. تا الان که مشکلی نداشتم. ● یک ویژگی کار حاتمی کیا دورخوانی های قبل از کار است. چقدر به شما کمک می کند؟ بله. خیلی متفاوت است. ما دورخوانی فراوانی داریم. سر صحنه هم که می رویم اول تمرین می کنیم و همه چیز مشخص می شود و بعد فیلمبرداری آغاز می شود. این خواست خود ایشان است و به من مهناز افشار هم بسیار کمک می کند. ● «انعکاس» چه جایگاهی در کارنامه بازیگری شما دارد ؟ فکر می کنم بیستمین فیلم تان باشد. بله. فکر می کنم کم کار نکرده ام. من دوازده، سیزده سال است که دارم در سینما کار می کنم. هیچ توقعی هم ندارم و در سینما سقفی نمی بینم. بدون هیچ ادا و غروری کار می کنم و سعی می کنم اطلاعات و دانشم را بیشتر کنم. ورزش می کنم، کتاب می خوانم و فیلم می ببینم. انتقادها را هم می پذیرم و نظرها را می شنوم. درباره «انعکاس» هم فکر می کنم نتیجه کار را مردم باید مشخص کنند. ما بازتابش را از مردم و منتقدانی که بدون غرض ورزی نظر می دهند باید بگیریم و آن وقت خواهیم فهمید که «انعکاس» چطور فیلمی است. ● اولین کارتان سریال «گمشده» بود که ظاهراً الان هم دارد دوباره پخش می شود؟ بله. مجموعه «گمشده» بود که البته الان پخش اش تمام شده. ● دهه ۷۰ دهه شروع کار و تثبیت شما بود با فیلم های «نگین»، «شور عشق» و «شیرهای جوان». در اوایل دهه ۸۰ به عنوان ستاره کاملاً جا افتادید و فیلم هایتان تا سال ۸۵ فروش خوبی کرد. فکر می کنم از سال ۸۶ کم کم دارید به سمت تجربه های متفاوت پیش می روید. بعضی ها به من می گویند بازیگر تجاری ، اما به نظر من هیچ اشکالی ندارد که یک بازیگر فیلمی ارزشمند در کارنامه اش داشته باشد که باعث رونق سینمای ایران هم بشود. این یک حسن است و کسی نمی تواند ایراد بگیرد چون اگر سینما رونق نداشته باشد کسی فیلم نمی بیند تا بعدش فیلم های ارزشمند هم تولید شود. ولی این را قبول دارم که من بازیگر، اگر فیلم پرفروشی دارم باید حتماً فیلم باارزشی هم باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. خب به هر دلیلی آدم اشتباه هم می کند. اوایل کار هم ممکن است یکسری فیلم ها در کارنامه ام باشد که به دلیل کم تجربگی و اینکه می خواستم وارد سینما بشوم و تجربه کسب کنم بازی کرده ام. من در دبیرستان علوم تجربی خوانده ام و بعد ادامه تحصیل دادم و تدوین خواندم. یعنی الکی وارد سینما نشدم. با یک دیدگاه وارد شدم. بعد هم کلاس های بیان آقای سمندریان را رفتم. کتاب خواندم و فیلم دیدم و تمرین کردم. به هر حال هر فیلمی تجربه یی بود برای فیلم بعدی. ممکن است فیلم هایی در کارنامه من باشد که من از نتیجه اش اطلاع نداشتم و خوب درنیامده باشد آن هم به هزار دلیل. الان که فکر می کنم، می بینم هر انتخابی که کرده ام آن لحظه دلیلی برای خودش داشته و دوست داشته ام. تمام فیلم هایی که در کارنامه ام هست به خاطر وقت و انرژی که برایش گذاشتم برای من قابل احترام است چه بسا که ممکن است بعضی هایشان هم نتیجه خوبی نداشته باشند. ● از جایگاهتان در سینما راضی هستید؟ الان که از جایگاه خودم راضی نیستم. نه شعار است و نه ادا و اصول. ضمناً نمی دانم چرا یک عده با من مشکل دارند و دوست ندارند مهناز افشار ترقی کند… ● چه کسانی؟ از بین سینماگران یا مردم ؟ مردم که نه. بالاخره هر کسی را عده یی دوست دارند و عده یی نه. در خود سینما منظورم است. من فکر می کنم کارهای متفاوتی کرده ام. اگر «شور عشق» را بازی کردم یا «خاکستری» و «نگین»، همزمان «کارگران مشغول کارند » را هم دارم یا فیلم هایی مانند «چه کسی امیر را کشت ؟»، «آتش بس» یا «سالاد فصل». وقتی نگاه می کنم، می بینم که بیشتر کاراکترهایی که کار کرده ام متفاوت هستند و هیچ کدام یک مدل نیست. برخی کم لطفی ها آدم را سرد می کند. البته شاید هم تقصیر خودم باشد. ممکن است روند کاری ام را درست انجام نداده باشم. یک کار خوب انجام داده ام و بعدش یک کار ضعیف کرده ام و آدم ها مانده اند که بالاخره مهناز افشار تکلیفش چیست؟ می خواهد فیلم خوب بازی کند یا نه ؟ می توانم بگویم که خودم هم تقصیر داشته ام. اما به هر حال از انتخاب کارهایم خیلی ناراضی نیستم برای اینکه سعی کردم کاراکترهای متفاوتی را تجربه کنم و امیدوارم بتوانم کارهای بهتری انجام دهم. ● فکر می کنید چرا سایه «شور عشق» هنوز بالای سرتان هست و از بین نمی رود؟ علت دارد. برای اینکه «شور عشق» فیلمی بود که برای بار اول در سینمای ایران درباره یک دختر و پسر جوان ساخته شد و برای خیلی ها بت شد. این مضمون در آن زمان خیلی مهم بود اما شاید اگر الان ساخته شود، دیگر استقبالی از آن صورت نگیرد. این فیلم چون سکوی پرتابی برای من و آقای رادان بود خیلی ها ما را هنوز هم به این دو فیلم وصل می کنند. به نظر من در هر صنفی، هر کس یک استارت و یک سکوی پرتاب دارد و البته این نقطه استارت همیشه در پرونده اش هست. حالا یا می تواند خیلی قوی باشد یا خیلی ضعیف. به هر حال آدم ها بک گراندشان را نمی توانند پاک کنند. من هم خوشحالم که بک گراند بدی ندارم. «شور عشق» هم خیلی فیلم بدی نبوده. . . ● البته تنها زرشک سینمای ایران هم نصیب این فیلم شد… بله و اتفاقاً من خیلی از این بابت خوشحالم. به نظرم فیلم دیده شد. چرا مراسم اعطای زرشک زرین فقط یک سال انجام شد و فقط هم به «شور عشق» داده شد و تمام؟ ● سکوی پرتاب شما و بهرام رادان با هم بود. بهرام رادان عامدانه رفت به سمت تجربه گرایی و این باعث شد کارنامه قابل اعتنایی داشته باشد و دو سیمرغ هم بگیرد. اما با این وجود او دیگر جایگاه یک استار را در سینمای ایران ندارد. اما شما انتخاب هایتان طوری بوده یا پیشامد این بوده که جایگاهتان را به عنوان استار تثبیت کرده اید. فکر می کنید این عامدانه بوده یا اینکه شرایط شما را پیش برده؟ نمی دانم این حرفی که می زنم در این زمانه درست است یا نه. ممکن است به نظر عده یی خنده دار بیاید. اما من به شدت به سرنوشت اعتقاد دارم. البته در کنارش تلاش و تفکر و بینش درست را در نظر دارم. به هر حال درباره هر فیلمی فکر می کردم و تصمیم می گرفتم و انتخاب می کردم اما معتقدم که سرنوشت من این طور رقم خورده و دارم در مسیری هدایت شده در کائنات حرکت می کنم. خداوند من را در این مسیر گذاشته و بعد هم به مهناز افشار گفته که خب حالا خودت چقدر توان و دانش داری ؟ ● خودتان کدام را بیشتر می پسندید؛ جایگاه یک استار یا یک بازیگر تجربه گرا با نقش های متفاوت؟ من هردویش را در کنار هم می پسندم. ● این ممکن هست ؟ بله. نمی خواهم بگویم این اتفاق برای من افتاده اما می خواهم بگویم سعی کردم فیلم هایی را بازی کنم که مردم دوست داشته باشند و از آن استقبال کنند و در عین حال آدم های اهل فکر بدون غرض ورزی از آن تعریف کنند. برای من ارزشمند است که یک کارگردان یا نویسنده یا خبرنگار و آدم هایی که اهل فکر هستند بگویند خانم افشار فلان کارتان چقدر خوب بود. پس یعنی من آن مسیر را هم تجربه کرده ام. ● فکر می کنید مهناز افشار وقتی می رود در فیلم هایی مثل «چه کسی امیر را کشت» یا «کارگران مشغول کارند» بازی می کند، به خاطر قابلیت های بازیگری اش است یا به خاطر استار بودن او را انتخاب می کنند تا فیلم بیشتر دیده شود؟ در مورد فیلم «کارگران مشغول کارند» آقای مانی حقیقی به من گفتند وقتی بازی من در «سالاد فصل» را دیدند، خوش شان آمد و خواستند من در فیلم شان حضور داشته باشم. در مورد «سالاد فصل» هم من قبلش فیلم خیلی شاخصی نداشتم و اگر توجه خاص آقای جیرانی و حتی اصرارهای آقای شریفی نیا نبود این اتفاق نمی افتاد. جا دارد که از هر دویشان تشکر کنم. ● در این چند سال دو، سه نقش دو بازی کردید که خوب اما خطرناک بود… بله بسیار خطرناک بود و می توانست من را کاملاً به گوشه یی پرتاب کند. اما خوشبختانه نتیجه این کارها خوب از آب درآمد. ● چطور شد که برای «سالاد فصل» انتخاب شدید؟ در فیلم «خاکستری» آقای جیرانی را در اتاق تدوین می دیدم. همیشه سبک آقای جیرانی را دوست داشتم و البته الان هم دوست دارم. گفتم بالاخره اتفاق به وقتش خواهد افتاد. گذشت و آقای شریفی نیا گفتند آقای جیرانی می خواهند فیلم بسازند و من رفتم و قسمت شد که بازی کنم. وقتی فیلم تمام شد آقای جیرانی گفتند خیلی خوب بودی و شاید من باید این نقش را گسترش می دادم. ● بازی در «چه کسی امیر را کشت» چگونه پیش آمد؟ یادم است که از طرف آقای کرم پور فیلمنامه یی به من رسید که بخوانم. دیدم خیلی کار نویی است، عوامل و بازیگران خیلی خوبی هم دارد. البته برای بازی در این فیلم واقعاً خیلی ترس داشتم چون فکر می کردم مهناز افشار میان این همه بازیگر پیشکسوت و بزرگ چه می خواهد بکند؟ ولی بعد دیدم چه محک خوبی است. آدم به خودش می گوید سعی کن کم نیاری و خیلی خوب باشی. هیچ وقت لطف آقای شکیبایی را یادم نمی رود که من را دیدند و گفتند وقتی سالاد فصل را دیدم، متوجه شدم از نوک پا تا نوک موهایت بازی می کنی. اصلاً باور نمی کردم آقای شکیبایی این حرف را به من بزند. چقدر خالص و چقدر بی عقده و بزرگوار. این حرف را حتی اگر ایشان فقط برای خوشحال کردن من گفته باشد به من انرژی می دهد و برای من خیلی ارزشمند است. یکسری دوستان در سینما به من کم لطفی کردند اما خدا را شکر دوستانی هم داشتم که به من کمک کردند در سینما بمانم. فیلمنامه «چه کسی امیر را کشت؟» را که خواندم، آقای شکیبایی هم آنجا بودند و دوست داشتم باز هم با ایشان کار کنم. البته با هم بازی نداشتیم ولی نقش عجیب و متفاوتی بود. من همیشه دوست دارم نقش های متفاوت و عجیب و غریب بازی کنم. مثلاً آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژپشت نتردام را بازی کنم. ● خب اینکه هیچ وقت امکان پذیر نخواهد بود… عیب ندارد. نقش زنش را که می توانم بازی کنم، (می خندد) متاسفانه در سینمای ایران یا باید نقش دیوانه یا معتاد را بازی کنی تا دیده شوی. هیچ وقت نقش های رئال دیده نمی شوند، در صورتی که در سینمای جهان نقش های رئال جایگاه ویژه یی دارند. ● خیلی از بازیگران به خصوص خانم ها به سمت تجربه های دیگری در سینما مانند کارگردانی رفته اند. شما چنین قصدی ندارید؟ فعلاً قصد کارگردان شدن ندارم. ورود به هر رشته یی تخصص و تجربه می خواهد اما چون قبل از بازیگری تدوین خوانده ام و کارهای فنی را هم دوست دارم، شاید یک روز با اجازه استادان به سمت فیلمبرداری بروم یا با اجازه تهیه کنندگان، تهیه کننده شوم. البته یک قصه کوتاه هم دارم که بدم نمی آید آن را بسازم. این قصه از باورهای خودم ناشی شده و شاید محک خوبی برایم باشد. منبع:




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن