واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > براتیسده، فرید - در جراید، رادیو و تلویزیون، مدارس، دانشگاهها، محیطهای کار، خانوادهها، میتوان نشانی از سلامت روانی پیدا کرد. همگان به اهمیت سلامت روانی واقفند و به آن اعتراف دارند و به طور شهودی، عوامل موثر بر آن را میشناسند. با این حال، بیمناسبت نیست به مقوله سلامت روانی از نمایی دیگر بنگریم: تنشها و رابطه آن با سلامت روانی. به طور کلی، فشار روانی هر عامل یا محرکی است که در افراد ایجاد تنش یا پریشانی میکند، آنها را به ارزیابی موقعیت و شرایط وامیدارد و در نهایت، منجر به واکنش فرد میشود. اینکه این محرکها چه هستند نکتهای مهم است. عدهای هر تغییر در زندگی افراد را محرکی فشارآفرین میدانند و عدهای دیگر فشارها یا وقایع روزمره (مثلا مشاجرههای روزانه فرد با همسر یا با همکار) را عاملی فشارزا میدانند. اما در یک تقسیمبندی، محرکها و عوامل استرسزا را میتوان در چهار دسته قرار داد: وقایع و اتفاقات مثل طلاق یا پرخاشگری؛ فشارها و وقایع روزمره مثل شرایط زندگی در شهرها، از جمله مشکلات ناشی از آپارتماننشینی، ترافیک، سروصدا، و مشاجرات؛ سوانح و استرسهای مهیب مثل تصادفات، سیل، زلزله و جنگ؛ غیرواقعهها یعنی شرایطی که خود واقعه نیستند، اما توان ایجاد فشار در آدمی را دارند. این مورد آخر بیشتر انتظاراتی هستند که در زندگی داریم، مثل وعدههایی که به آنها عمل نشده یا انتظار رسیدن به وضعیتی مطلوب و در عمل محقق نشدن آن. عوامل متعددی صرف نظر از اینکه در چه دستهای قرار گرفته باشند، برای افراد ایجاد فشار میکنند. این عوامل در وضعیتهای فرهنگی و اجتماعی ریشه دارند و از همین رو، از آنها با عنوان فشارهای اجتماعی یاد میکنند. به بعضی از این فشارزاها اشاره میکنیم. 1- فقر فقر و بیعدالتی یکی از اصلیترین عوامل فشارزاست. احساس فقر و بیعدالتی تاثیرات مخربی بر سلامت روانی دارد و فارغ از هر بحثی درباره علل و زمینههای آن، به پایین آمدن عزت نفس، احساس تحقیرشدگی و افسردگی و درماندگی منجر میشود. در کنار همه توضیحاتی که درباره رابطه فقر با سلامت روانی داده میشود یک نکته این است که در حالی که اغنیا میتوانند با خرید تسهیلات و خدمات رفاهی به جبران تنشها و پریشانیهای خود مبادرت کنند فقرا به دلیل کمبود منابع اقتصادی یا نداشتن آنها از این بابت ناتوانند. برای نمونه، وقتی ثروتمندان دچار تنش و ناراحتی میشوند، میتوانند مدتی به مرخصی بروند و به استراحت بپردازند، ولی فقرا چنین امکانی ندارند. فقر همچنین احساس کنترل نداشتن بر محیط را برمیانگیزد. این احساس در میزان تحمل فشارهای بیرونی نقش مهمی دارد. 2- تأهل/ تجرد این نکته که متاهلان سلامت روانی بهتری دارند تا مجردها یافتهای عمومی و مورد توافق همه محققان است. با این حال، در سالهای اخیر، با بحرانهایی که در خانوادهها روی داده یا در حال وقوع است دیده شده که مجردها از نظر سلامت روانی یا حداقل رضایت از زندگی از متاهلان چندان عقب نیستند اما حداقل در مورد مطلقهها و بیوهها و کسانی که از سالهای ازدواجشان گذشته موضوع قبلی همچنان مصداق دارد، یعنی سلامت روانی متاهلها از بسیاری از بیوهها و مجردهای میان سال یا رو به میانسالی بهتر است. البته در این زمینه نباید و نمیتوان نوع نگاه و شرایط فرهنگی- اجتماعی را نادیده گرفت. 3- بیکاری در بین همه عوامل اجتماعی مرتبط با فشارهای روانی در چند دهه گذشته بیکاری در همه مطالعات با یک نتیجهگیری مشخص همراه بوده است: کسانی که بیکارند یا شغل کم درآمدی دارند در مقایسه با شاغلها سلامت روانی کمتری دارند. بررسیها نشان داده در زمانهایی که میزان بیکاری در جامعهای افزایش داشته میزان خشونت، اضطراب، پرخاشگری و افسردگی بیشتر شده است. 4- محیط فیزیکی یا ساختهشده نوع ساختمان، زندگی در برجها و ساختمانهای بلندمرتبه، زندگی در محیطها و محلههای نابسامان که انسجام اجتماعی در آنها کمتر دیده میشود از جمله متغیرهای مرتبط با محیط فیزیکی یا ساخته شده است. تحقیقات نشان میدهد که این وضعیتها با سلامت روانی کمتری همراهند. برای نمونه، در تحقیقی در لندن دیده شده که اکثر کسانی که در برجها و ساختمانهای بلندمرتبه زندگی میکردند احساس تنهایی و پوچی بیشتری داشتند. همچنین، زندگی در جوامع و شرایطی که فرد نمیتواند شرایط و وضعیت بعدی زندگی خود را پیشبینی و بر وضعیت قابل انتظاری عمل کند یا زندگی در محلهها یا اجتماعاتی که سرمایه اجتماعی در آنها کمتر است با سلامت روانی پایینتری همراه است. از دیگر عوامل محیطی مرتبط با سلامت روانی میتوان به ترافیک، آلودگیهای صوتی و تصویری، و به هم ریختگیهای شهری اشاره کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]