واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: تقديم به روح آسماني شهيد چمران
حسين قدياني
لپ تاپم خراب شده و بعد از مدتها نشستم به نوشتن با قلم، به همان شيوه كه شهدا پاي وصيت نامه هاشون مي نشستند. مي خوام بعد از مدتها از شهيد چمران تايپ نكنم، بنويسم. چه بهتر! حس مي كنم اينطوري زلال تره. فكر مي كنم به اعتبار مدرك دكتر مصطفي؛ «فيزيك هسته اي» بتونم بگم كه چمران اولين شهيد هسته اي ما بود. چه زمان خميني، چه زمان خامنه اي، جمهوري اسلامي، جمهوري بهترين و عارفانه ترين مصطفاهاست. كه بود مصطفي چمران؟ يك فرمانده نظامي كه با گل، بيشتر از گلوله عكس داشت و حتي توي اوج جنگ، يك قلب مهربان داشت، آنقدر كه گاهي مي نشست به ناز كردن گلبرگ هاي سرخ يك گل رز. جمع نظامي گري با يتيم نوازي! معجوني از جنگ و زندگي. تمرين عرفان در خط مقدم! نظام سلطه اگر دارد، چمرانش را رو كند! نظام جمهوري اسلامي اما 2 مصطفاي هسته اي دارد. چه جنگ باشد و چه نباشد، مصطفاي شهيد دارد. كه بود مصطفي چمران؟ سردار جبهه ما را ببين، فرمانده جنگي نظام سلطه را ببين! تصاويرشان را مقايسه كن! چمران، اسلحه را براي جنگ در ركاب خدا مي خواست، اما ژنرال پترائوس، حتي جنگ را هم براي اسلحه مي خواهد و كمپاني اسلحه سازي! الحق كه راست و درست فرمود مولاي عاشورايي ما. دشمن از «ايران اسلامي» مي ترسد، نه «ايران هسته اي».
دشمن از مصطفاهاي شهيد مي ترسد. از استعداد جمهوري اسلامي در پرورش سردار عارف. سرداري كه استاد سخن گفتن با خداست و بندگي بلد است و عرفان، كار اوست غرب رو كند چمرانش را. غرب، فراوان كلاهك هسته اي دارد؛ آنچه ندارد، دانشمند هسته اي با خدا است. «آژانس» از غني سازي 20 درصد نمي ترسد، بلكه از غناي صددرصدي جمهوري اسلامي در پرورش «آدم» مي هراسد. آدمي كه ديروز، چمران بود، امروز احمدي روشن است و فردا مصطفاي ديگري. «دهلاويه» نام تمام زمين هاي جمهوري اسلامي است. چمران از گلي كه نازش مي كند، خوش بوتر است. ما كه چمران داريم، بمب اتم به دردمان نمي خورد. ما دنبال علم ايم، نه بمب. بمب، برگ برنده ما نيست. اسرائيل، اين همه كلاهك هسته اي و زرادخانه اتمي دارد، اما نتوانست مانع سقوط مبارك شود! بر سر يتيمان غزه اما هنوز هم سايه دكتر مصطفي، بلند است. «سيدحسن نصرالله» با همه عظمت، مفتخر به حضور چمران در لبنان است و «حاج احمد» در سوريه. پاي درس سرداران ما، «ابرمرد» پرورش يافته. مكتبي كه انسان ساز است، بمب مي خواهد چه كند؟! بازرسان آژانس بهتر است بيايند «قطعه سرداران»، مزار چمران را زيارت كنند. بمب اتم جمهوري اسلامي، پري نقاشي آرميتاست. ما مداد داريم. مداد رنگي داريم. دكمه هاي كيبورد پنتاگون اما خدا را فراموش كرده اند. پترائوس بلد نيست با خدا حرف بزند. بلد نيست گل آفتابگردان را نوازش كند. زبان گل سرخ را نمي داند، گلوله دارد، اما گل لاله را نمي فهمد. و نمي فهمد كه بي خدا، بردي ندارد دكمه كيبورد. در جنگ نرم هم خدا هست و غير او هيچ نيست. مي گويند؛ بمب اتم با يك دكمه كار مي كند! اما خدا نخواهد، بمب اتم هم كار نمي كند. از دكمه پيرهن چمران شهيد، تصوير روح الله مي درخشيد. با خدا كه باشي، دكمه يك پيراهن، بيش از دكمه كيبورد پنتاگون كار مي كند. اينك خميني را به انقلاب اسلامي مي شناسند و خامنه اي را به بيداري اسلامي. از نظام سلطه، لپ تاپش را بگيري، فلج است، اما خب! شهيد چمران به من آموخته: ايمان، عشق، خدا، خون، عرفان، اسلحه مومن است. آن روز كه دكمه كيبورد ما كار نكند، چه باك؟ دكمه پيرهن مان هست قلب جمهوري اسلامي در ايمان مي تپد، نه در نيروگاه بوشهر. چمران بيشتر از دكتراي فيزيك هسته اي خدا را داشت. ايمان آدم خراب نشود، گورباباي كيبورد! گورباباي زرادخانه هاي اسرائيل! 40 سال پيش، دكتر چمران براي دخترك شتيلا يك تيركمان درست كرد، مبارك سقوط كرد. فرسنگ ها برد دارد يك سنگ كوچك، كه 200 كلاهك اتمي ندارد. دلم مي سوزد براي نظام سلطه. قدرت ما را مي بيند، خداي ما را نمي بيند. مقصر اين اوضاع، ما نيستيم، خداست. بازرسان آژانس آيا مي توانند خداي چمران را بازرسي كنند؟! بي خدا، نمرود هم كه باشي، به پشه اي مي بازي. خميني كه چون شير، خيمه زده پشت مرز اسرائيل. دور بعدي مذاكرات، خوب است سعيد جليلي به خانم اشتون بگويد: بازرسانت را بفرست قطعه سرداران.
¤¤¤
چه لذتي دارد نوشتن با قلم، به خصوص اگر نويسنده چمران باشد و لحظات، لحظاتي پيش از شهادت. كربلاي چمران «دهلاويه» بود... و خدا بود و ديگر هيچ نبود.
پنجشنبه|ا|1|ا|تير|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]