واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ایران:برديا ارسطو يكى از كاركنان يك شركت خصوصى بود. بعد از يكى دو روز كه غيبت كرد اطلاع داده بود مريض است و استراحت مطلق دارد. زن جوانى بود كه منشى آن شركت بود و حالا من از اصل ماجرايى كه منجر به غيبتش شده بود باخبر شده بودم. همكار آن دختر كه با هم صميمى هم بودند همسر من بود. به همسرم گفته بود شوهرش كتكش زده است. گويا بر سر مهمانى دادن به باجناق بدخلقى كرده بود و پس از يك كتك كارى حسابى با مشت يك ضربه به بينى دخترك زده بود و با يك ضربه گوشتكوب هم به سرش. ماجرا سابقه هم داشته. گرچه آنها از خرداد سال ۱۳۸۳ با هم ازدواج كرده بودند اما يك بار ديگر نيز دراين مدت ميانشان بر سر كتك كارى هاى مرد به هم خورده بود. دفعه قبل هم شوهر چنان او را زده بود كه بينى اش شكسته بود. وقتى اين ماجرا را بشنوى و كارت هم بررسى حوادث باشد چه تحليلى مى توانى از آن ارائه كنى ؟ به همسرم گفتم به همكارش بگويد دفعه بعد ديگر پزشكى قانونى و طول درمان نيست جنازه اش را از شوهرش تحويل مى گيرند. همسرم عصبانى شد و گفت همه اش تقصير اين شغل لعنتى است. همه را به شكل قاتل و مقتول و جنايت مى بينى. همه به شوخى همين را مى گويند: مى گويند آن قدر با قتل و جنايت سر و كار داشته اى كه ديگر برايت عادى شده است. اما اين طور نيست ! شما خودتان را جاى من بگذاريد. اگر به طور مستمر ماجراهاى منجر به قتل را پيگيرى كنيد و در اين ميان همه بسترهاى منجر به وقوع آن را ازميان سرنخهاى موجود بيرون بكشيد آن وقت اگر بشنويد كه همان سرنخها درحال وقوعند چه پيش بينى مى كنيد؟ وقتى تنها در آمار رسمى بر اين نكته تأكيد شده كه مردان به هنگام عصبانيت به سبب قواى جسمانى خشونت ابراز مى كنند كه منجر به قتل مى شود ديگر چه جاى بحث دارد. جايى كه مردى اينچنين خشن حاضر است همسرش را با گوشتكوب بزند آيا مرتبه ديگر احتمال ابراز خشونت بيشتر و مرگ نيست. مگر جان آدمى چيست ؟ مى گويند۴۲ درصد معاينات بالينى و سرپايى مركز پزشكى قانونى كشور مربوط به صدمات و جراحات ناشى از نزاع و از اين تعداد ۷۶/۲ درصد معاينات مربوط به مردان و ۲۳/۸ درصد مربوط به زنان است. با اين وضع به نظر شما آيا همسر من بار ديگرى براى ديدن همكارش فرصت دارد. اما دراين باره تحقيقى هم در دانشگاه الزهرا صورت گرفته كه قريب به ۷۱ درصد پاسخ دهندگان به پرسش ها اعلام كرده بودند آرزو مى كردند شوهرشان مى مرد! حال با توجه به چنين رفتارهايى آيا دور از عقل است كه پيش بينى كنيم درگيرى بعدى اين زن و شوهر به قتل منجر شود؟ موضوع ديگرى را همسرم گفت. پرسيد پيشنهاد تو براى اين دختر چيست ؟ نخواستم بگويم كه بايد راه جدايى در پيش بگيرد زيرا مى دانستم اگر بگويم راه مشاوره را در پيش بگيرد عملاً آب در هاون كوبيده بودم. واقعيتى است كه عده بسياركمى از مردم حاضرند مشكلات خود را با مراجعه به مشاور و روانشناس پيگيرى كنند. اما پاسخ همسرم مرا به چالشى عميق تر كشاند. او گفت همين ديگر، هيچ راه ديگرى نيست. فقط مى گوييد طلاق كه آخرش در جامعه به ضرر زن است. واقعيت هم همين است. زن جوان مى گفته زندگى اش را دوست داشته. حالا اگر بخواهد بماند بايد يك عمر كتك بخورد يا به قتل رسيدن را تجربه كند. به راستى اگر او بخواهد راه درست را برود چه بايد بكند؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]