واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > صالحی، سید عباس - در مواجهه جهان اسلام با عصر مدرن، پارهای از باورها، ارزشها، رفتارها و نمادهای دینی و سنتی در چالش با دنیا جدید قرار گرفتند. در این میان، «حجاب» از مهمترین آن است. چه در جوامع اسلامی و چه در کشور خودمان، بیش از یکصد سال است که نگرش و رویه اجماع گونه پیشین دیگر وجود ندارد. طیفهای متنوع در دیدگاهها و راهبردها مشهود است و سیاستهای اجرایی نیز، بالتبع متفاوت و گاه متناقضاند. در کمتر از نیم سده، دو سیاست اجرایی کاملا متفاوت در ایران از کشف اجباری حجاب تا الزام قانونی به آن دیده شد. پس از انقلاب اسلامی ایران نیز، تفاوت نگرشها در گونه برخورد با بدحجابی یا بیحجابی رؤیت میشود که آخرین نمونههای آن در مباحث اخیر - که از سوی آقای احمدی نژاد و منتقدان ایشان مطرح شد - مشاهده میگردد. این نگاشته، نه به نیت فصل الخطاب، بلکه به منظور بازنمایی و شفافسازی دیدگاههای موجود در این موضوع، ارائه میشوند. چه این که به نظر میرسد پارهای از ابهامات در حیطهبندی دیدگاهها، تعارضات و تناقضات جدیدی را پدید میآورد. دیدگاه یکم: نگرش نفی حجاببا ارتباط مسلمانان با دنیای مدرن، موج فکری شکل یافت که به ضدیت و نفی حجاب پرداخت. این نگرش، گاه از سوی کسانی بود که دیگر دعوی مسلمانی نداشتند و گاه از سوی کسانی بود که در عین مسلمانی، از نفی حجاب سخن میگفتند.این دیدگاه، در سابقه فکری-اندیشگی مسلمانان بیعقبه است. هیچ متفکر مسلمان را در حدود 13 قرن نمیتوان یافت که از چنین دیدگاهی به دفاع برخاسته باشد یا به آن اشارت و تمایل نشان داده باشد، اما همانگونه که یاد شد در 150 سال اخیر، طرفدارانی از هر دو جریان لائیک و مسلمان پیدا کرده و چه در جوامع اسلامی و چه در جامعه ایرانی تکاپوی فراوانی داشته و دارند.برای آشنایی اجمالی با این دیدگاه و نگرش و دیدگاههای آن، اشارتی به مهمترین نکات مورد توجه این گروه خواهیم داشت. گرچه پارهای از این استدلالها، به مرور رنگ باختهاند اما هنوز بخشی از آن، در فضاهای فکری-روانی جوامع اسلامی و جامعه ایرانی جای دارند: 1. ریشه حجاب به جوامع پدرسالار اولیه بر میگردد که برای دسته بندی زنان در حرمسراها و خارج از حرمسراها به زنان محترم، آزاد، کنیز، برده، فاحشه و ... به آن رو آوردند. (توحیدی، فمینیسم، دموکراسی و اسلام گرایی 251) 2. حجاب، عامل محدود کردن تحرک زنان است. (همان) 3. حجاب، مانع ترقی زنان در کسب و دانش است. این استدلال، در آثار منورالفکران ضد حجاب مشروطه، فراوان دیده میشود. ایرج میرزا، که از مخالفان حجاب است و اشعار تند و تیزی در این زمینه دارد، میگوید:نقاب بر رخ زن سدّ یاب معرفت استکجاست دست حقیقت که فتح باب کردند 4. حجاب، مانع جلوه جمال زن است و زن را به صورت کریهی در میآورد. این بیان، بویژه با ادبیات غلیظ شاعرانه مخالفان حجاب، مکرراً مورد توجه قرار گرفته است. بخشی از عوامل روانی بیحجابی، ناشی از این نوع نگاه و نگرش است.ایرج میرزا که از او یاد شد، با همین مقصود ناشایست، از حجاب یاد میکند: تو مرآت جمال ذوالجلالیچرا مانند شلغم در جوالی! 5. حجاب، نمیتواند حافظ عفت و عصمت زن و جامعه باشد. این استدلال، با نفی کارکرد حجاب میکوشد به توجیه بیحجابی بپردازد. با این زاویه دید، بسیاری از مخالفان حجاب، نکات فراوانی نوشتهاند. به شواهد تاریخی استناد کردهاند و اشعاری سرودهاند. از جمله، شاعری با تخلص «فانی»:عفت و عصمت هر کس به شرف پا بند استکی شود حافظ ناموس کس این تیره ثیاب 6. حجاب، بخشی از زیباییهای تکوینی خدا را پنهان میکند و عملا مانع آن میشود که وجهی از وجوه نعمتهای الهی دیده شود. این استدلال، بویژه در بیان شاعران مورد توجه است.از جمله: هر چه خوب است سزاوار تماشا باشدچون حرام است رخ خوب نهان از احبابدیدن روی نکویان بود آثار بهشتهمچنین دیده رخساره زشت عین عذاب 7. حجاب، با کار و اشتغال زنان ناسازگار است و نمیتوان نیمی از جامعه را از تاثیرگذاری در اشتغال اجتماعی بازداشت:تمام مقصد ما کارکردن زن هاستتو گوی تا زن خود کار با حجاب کند 8. حجاب از عوامل مهم عقب ماندگی جوامع اسلامی است و ترقی غربیان، از وضعیت حجاب زنان ایشان متأثر است. این استدلال، بویژه در منورالفکران نخستین جوامع مسلمانان و از جمله ایران، به وفور دیده میشود. 9. حجاب، ظلم و اجحاف به زنان است. زیرا آنان را در محدودیت جسمی-روانی قرار میدهد. به این استدلال در پارهای از دفاعیههای راجع به حجاب، اشاره شده و نویسندگان آن، پاسخ دادهاند. (حجاب پرده دوشیزگان، محمد حسن حائری مازندرانی/ رسائل حجابیه 1/213) و نیز (رساله دفاع از حجاب، از مجله اسلام، محسن فقیه شیرازی/ همان1/261) 10. در زندگی روستایی و ایلیاتی، چندان حجابی وجود ندارد. در عین حال عوارضی چونان روابط نامشروع و ... هم کمتر دیده میشود. این استدلال در پارهای از نوشتههای مخالفان حجاب دیده میشود. (از جمله در پاسخ به این استدلال ر.ک. مدینه الاسلام، روح التمدن، شیخ احمد شاهرودی، رسائل حجابیه در 577) 11. حجاب زنان، موجب آن میشود که دیدگان مردان حریص شود، اما با رفع حجاب، چشمها پر میشود و دلها سیر میشود. این استدلال، در دهههای نخستین مخالفت با حجاب، مطرح بوده و کم و بیش تاکنون نیز مطرح است. ( همان منبع، 579) 12. حجاب، موجب بروز امراض در میان زنان میشود. این استدلال، بویژه در مورد حجاب کامل (با روبند) مطرح بود و اکنون نیز با این استدلال که مانع رسیدن هوا و فضای لازم به بدن است، کم و بیش مطرح میشود. (در رساله حقیقت حجاب در اسلام، از مرحوم خالصی زاده، به این نگرش اشاره شده است و پاسخ داده است/ رسائل حجابیه 2/725) 13. حجاب، با اصل آزادی انتخاب و مساوات حقوقی میان زنان و مردان ناسازگار است. این استدلال نیز، از استدلال کهن مخالفان حجاب است و در این زمینه در دهههای اخیر، فمینیستها بسیار سخن گفته و میگویند. (ر.ک منبع پیشین و...) 14. حجاب ریشهای قرآنی-شرعی ندارد. این سخن، از نکاتی است که در صد ساله اخیر، در جوامع اسلامی، مکرراً مطرح شده است و مدعیان و طرفدارانی داشته و دارد. شاید آغازگر مبسوط این بحث در جوامع اسلامی، «قاسم امین» (م 1908.م) بود که بانگارش دو کتاب «تحریر المرأه» و «المرأه الجدیده» به دفاع از این انگاره پرداخت. کتابهای او به سرعت به موضوعی مهم و بحث بر انگیز در جهان اهل سنت تبدیل شد. آثار او به سرعت به زبانهای دیگر راه یافت از جمله ابتدا، اعتصام الملک آشتیانی (پدر پروین اعتصامی) در 1316.ق (مطابق با سال 1900م) کتاب تحریر المرأه را با عنوان «تربیت نسوان» ترجمه و چاپ کرد. سپس در دوره رضاخانی و در راستای ترویج منویات او، هر دو اثر توسط «سید احمد مهذّب» ترجمه و نشر مییابند. پس از قاسم امین، «نظیره زین الدین» با تالیف و نشر کتاب «السفور و الحجاب» در 1928 همین مسیر را میپیماید. این دیدگاه در دهههای متأخر توسط «محمد شحرور» در کتاب «الکتاب و القرآن، قراءه معاصره» تعقیب میشود. جمال البناء (برادر حسن بناء رهبر اخوان المسلمین) در کتابهای متعدد چونان: المرأه المسلمه بین تحریر القرآن و تقیید العلماء، حجاب فرض علی الاسلام و لم یفرض الاسلام الحجاب، شعرالمرأه لیس بصوره و ... از این دیدگاه بشدت دفاع میکند. همچنین نویسنده معاصر مصری، محمدسعید العشماوی، در نشریه کثیر الانتشار «روز الیوسف» در 1992 مقالاتی را نوشت که بعدها با عنوان «حقیقه الحجاب و حجیه الحدیث» نشر یافت. این مقالات، از سوی سید محمد کنکاوی (رئیس الازهر) نقد شد و مجدداً از سوی عشماوی پاسخ یافت و مجموعه آن نشر گردیدهاند. هم چنین مولفانی از قبیل حسین علی لوبانی الدامونی (نویسنده فلسطینی) در «حجاب المراه المسلمه» این راه را ادامه دادند.در این میان بخشی از جریان موسوم به فمینیستهای اسلامی نیز با شدّت و حدّت این موضوع را تعقیب میکنند. در میان ایشان، نامهای مشهوری چونان «فاطمه مرئیسی» (نویسنده مغربی) را میتوان نام برد که در آثار متنوع و متعدد خود از این منظر به بررسی حجاب پرداخته است. از جمله: ماوراء الحجاب و ... هم چنین اقبال برکه در کتاب «الحجاب رؤیه عصرّیه» و...این جریان فکری که تلاش دارد با حفظ دعوی مسلمانی، «حجاب» را از حوزه احکام مسلم دینی خارج کند، همانگونه که گفته شد دیرینهای یکصد ساله دارد. در پارهای از مکتوبات و اشعار منورالفکران ایرانی در صدر مشروطه و دورههای پسین، رگههایی از آن را میتوان دید. گرچه نوع نگرش و ادله یکسان نیستند، اما تماماً این مقصد را میپویند که حجاب متداول ریشهای قرآنی- شرعی ندارند. حاشیه نگاشت: 1. در ارتباط با نکات چهارده گانه فوق، متفکران مسلمان، پاسخهایی دادهاند. در «کتابشناسی حجاب» از رسول جعفریان (منتشره در رسائل حجابیه) نام 177 کتاب به عربی و فارسی است که بخش اعظم آن در اثبات حجاب و نقد ادله و شبهات علیه حجاب است. هم چنانکه در مجموعه «رسائل حجابیه» که ایشان گردآوری و نشر دادهاند، 33 رساله را در اثبات حجاب میتوان دید و خواند. که یکی از آنها، کتاب «مساله حجاب» استاد شهید مرتضی مطهری است.2. به نظر میرسد نیاز به آن است که نگرشها و نقدهایی که این جریان فکری- اجتماعی در مساله حجاب داشته و دارند، اولاً در محیطهای فکری مناسب مورد بحث و گفتوگو قرار گیرند، ثانیا ادبیات نقد علمی رعایت شود و فرصتهای مناسب برای تبادل فکری و ارتقای منطق علمی پدید آید. گرچه مساله بیحجابی یا بد حجابی، تماماً از عوامل فکری- نظری نشأت نمیگیرد اما نباید از سهم سوالات و شبهات نظری در این زمینه غفلت ورزید و تمامی زمینهها را، در حوزههای سیاسی و اجتماعی جست و جو کرد.3. در ایران پس از انقلاب اسلامی، به مرور فضای در اختیار در زمینه اجبار و الزام به حجاب، مانع از فعالیتهای مناسب در حوزههای اقناع و تخاطب شده است. احساس ضرورتهای دینی که در اواخر مشروطه و اوائل دوره رضاخانی و نیز دهههای 50-30 برای کتاب نویسی و مقاله نگاری در زمینه حجاب وجود داشت و موجب نگارش دهها کتاب و مقاله تأثیرگذار گردید که یک نمونه آن کتاب «مساله حجاب» استاد شهید مطهری بود که آفاق تأثیرگذاری را در بر داشت، به مرور کاهش یافته است و اکنون از چونان انگیزههای موثر خبری نیست. همانگونه که اشارت شد، هنوز پارهای از سوالات فکری- دینی در باب حجاب باقی است، نباید به آن بیتوجه بود و یا صرفاً با ادبیات و پاسخهای پیشین با آن مواجه شد. ادامه این نوشتار را در جستار آینده بخوانید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 570]