واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > مختاباد، سید ابوالحسن - اول:سخنان دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی در گفتوگو با خبرگزاری مهر، به زعم تمامی زحماتی که او و تیم همراهش برای برپایی این جشنواره بر دوش کشیدهاند ، حاوی نکاتی است که آدمی را به یاد آن داستان معروف مرد دوبین در مثنوی معنوی میاندازد. در آن داستان استادی به شاگرد دوبین(احول) که اشیاء را دو تایی میبیند، میگوید برو از روی تاقچه اتاق بغلی شیشهای را بیاور. شاگرد وقتی به طاقچه میرسد،صدامیزند که اینجا دو تا شیشه است و کدام را بیاورم؟ که استاد میگوید تو دو تا میبینی شیشه یکی است و در نهایت بگو و مگوی بین شاگرد و استاد زیاد میشود و استاد که تحملش به سر میرسد میگوید: پس یکی را بشکن و یکی دیگر را بیاور. وقتی شاگرد یکی از شیشهها را میشکند،در مییابد که شیشهای نیست. گفت استاد: آن دو شیشه نیست،رو احولى بگذار و افزون بین مشو گفت: اى استا، مرا طعنه مزن گفت استا: زان دو، یک را در شکن شیشه یک بود و به چشمش دو نمودچون شکست او شیشه را دیگر نبود چون یکى بشکست، هر دو شد ز چشم مرد، احول گردد از مَیلان و خشم اینجاست که مولوی آدمیان را تحذیر میدهد که هنگام قضاوت درباره پدیدهها باید خشم و تعصب و غرضورزی را به کناری نهاد و آن نتیجه معروف را میگیرد:چون غرض آمد هنر پوشیده شدصد حجاب از دل به سوی دیده شد دوم: بدیهی است که هر هنرمندی و مدیر اجرایی و یا دبیرجشنوارهای میتواند از کار و کردار خود تعریف کند و کار خود را برترین بداند،اما وقتی کار به تخطئه و تخریب دیگرانی میرسد که در این مسیر پاسفت و استخوان خرد کردهاند،ماجرا اندکی غامض و پیچیده میشود و آدمی به شک و تردید میافتد که چرا برای اثبات خود دیگران را نفی میکنیم. به این بخش از سخنان ایشان در گفت و گو با خبرگزاری مهر که البته خود این گفت وگو هم اطلاعات غلط تاریخی چندی دارد، توجه کنید:«فرصت را غنیمت می دانم و از همه کسانی که به اشکال مختلف از جشنواره های غیرکارشناسی که به عنوان موسیقی نواحی برگزار شده دلزده شدهاند دعوت میکنم تا از برنامه های این جشنواره دیدن کنند» سوم:نگارنده از جمله کسانی بود که تمامی دورههای جشنواره موسیقی نواحی کرمان را از نزدیک دنبال کرد. دورههایی که اتفاقا بر اساس تجربه برگزاری چند همایش مهم موسیقایی در حوزه هنری و برنامههای مختلف جشنواره موسیقی فجر در بخش نواحی بنا گذاشته شد. ایدهپرداز اصلی این کار هم هنرمند گرامی محمدرضا درویشی بود که از همان ابتدا با تقسیمبندی فعالان موسیقی نواحی بر اساس سازها،به اجرای چند سالهآن همت گماشت. یک سالسازهای و نوازندگان مضرابی و یک سال زهی و زخمهای و سالی هم به سازهای بادی و ... حتی اگر بخواهیم بسیار بدبینانه به ماجرا نگاه کنیم،باز هم جشنوارهای که آقای اشرفی دبیریآن را بر عهده دارد، محصولی از همان تلاشهاست و ایشان با پانهادن بر شانههای آن جشنواره و کسب تجربه از آن به این نقطه رسیده است. آن تلاشها و تقسیمبندیها سبب شد که اکنون آقای اشرفی به این جمعبندی برسد که بهتر است از زوایهای دیگر به این پدیده نگریسته شود. این نوع نگاه محترم است و حتی معتبر، چرا که آقای اشرفی هم از جمله استخوانخردکردههای پژوهش و تحقیق در موسیقی نواحی ایران است و عمری چند دههای را پای شناسایی و معرفی فرهنگ و فولکلور ایران صرف کرده است،اما این احترام و اعتبار نباید اسبابی برای فروکوفتن دیگران شود و اعتبار و منزلت آن جشنوارهها را زیر سوال ببرد. در هر حال همین جشنواره موسیقی نواحی بود که هنرمندان بزرگی را معرفی کرد،هنرمندانی چون ولی رحیمی،غلامعلی رنجبر،قالهمره،علی آبچوری، و بسیاری از بزرگان دیگر که عمده آنها روی در نقاب خاک کشیدهاند،ضمنآنکه جوانانی در شش دوره جشنواره معرفی شدهاندکه از جمله استعدادهای درخشان عرصه موسیقی نواحی بودند که به دلیل بیاعتنایی مسئولان یا به هرز رفتند و یا عطای این کار را به لقایشان بخشیدند. نگارنده امیدوار است جشنوارهای که آقای اشرفی دبیریآن را عهده دارد،همانی باشد که تعریف میکند و ماجرای شعارهای تند و تیز ایشان در مجمع عمومی کانون پژوهشگران(زمستان 89) و دفاع شورانگیزشان از مطلعان موسیقی نواحی و انتقاد به کار و کردار خانه موسیقی و کانون پژوهشگران را به یاد نیاورد که بسیاری را گمان بر این بود که ایشان آمده اند و پاسفت و کمر را محکم کردهاند تا آنچه را که دیگران نتوانستند،او به سرا و سرانجامی برساند،اما دو ماه هم از تصدی هیئت مدیره کانون یاد شده نگذشته بود که ،در سایت خانه موسیقی خبری خواندم که ایشان تلفنی استعفا کرده است و عضو علیالبدل منتخب مجمع بر جای ایشان نشستهاست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]