واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > ایرانی، محمد - 5سال قبل وپس ازسلسله مشکلاتی که گریبانگیر سیاست سوریه درلبنان شدازجمله صدورقطعنامه 1559 شورای امنیت،خروج نیروهای سوری ازلبنان،اتهام به دست داشتن ترورحریری،ازدست دادن اکثریت حامیان خود درانتخابات لبنان وبرخی دیگر،کمترکسی تصور بازگشت مجدد سوریه را به لبنان داشت .حال چه تحولی درمنطقه ودرسطح بین الملل رخ داده که سوریها با حمایت عربی وداخلی درحال بازگشت به لبنان هستند! زمانیکه خروج نیروهای نظامی سوریه ازلبنان دراوایل سال2005میلادی متعاقب تصویب قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحدآغازشد ودرشرایطی که رفیق حریری چهره سرشناس سیاسی واقتصادی لبنان در14فوریه 2005 درجریان انفجارمهیبی درمرکز بیروت ترورشد ونوک اتهام این اقدام به سوی دمشق نشانه رفته بود کمترکسی باورداشت باگذشت کمتراز 5 سال مجدداًً حاکمیت سیاسی سوریه به صحنه لبنان بازگردد. درآن وضعیت سخت، علاوه برتحولات فوق الذکر واثرات روانی ناشی ازصدورقطعنامه 1559 وخروج اجباری ازلبنان، نتیجه انتخابات پارلمانی لبنان نیز اکثریت گروه 14 مارس مخالف سوریه رابه قدرت رساند که برتیرگی اوضاع سوریه درلبنان افزود. مضافاًً اینکه تشکیل دادگاه رسیدگی به ترور حریری واتهام مستقیم این دادگاه به دستگاه امنیتی سوریه درلبنان وبه افراد نزدیک به دمشق دراین کشور، شرایط بسیاردشواری را درصحنه بین الملل نیزعلیه حاکمیت سوریه ترسیم نمود. این گوشه ای ازوضعیت بحرانی سوریه درپایان سال 2005میلادی بود. چه شد درخلال 5 سال گذشته نظام حاکم بردمشق موفق گردید شرایط پیچیده داخلی وبین المللی علیه سوریه را تغییردهد ومعادله رامجدداًً به سود حضورش درلبنان جابجا کند؟ چه تحولی رخ دادکه علیرغم اخراج پرهزینه سوریه ازلبنان،دیری نپایید که جهات داخلی،منطقه ای وبین المللی فضای بازگشت مجدد دمشق به لبنان را تسهیل کنند؟ البته ذکاوت وعقلانیت سوریها دراستفاده ازفرصت وبازیگری ماهرانه آنان درپرونده های سیاسی جاری در منطقه بویژه آنچه مربوط به لبنان است همیشه مثال زدنی بوده است. بشاراسد وتیم او نشان داده اند(همانگونه که حافظ اسد نشان داد) صحنه لبنان را بخوبی می شناسند وبخوبی آگاهند قدرت های بین المللی درمعادلات منطقه ای خاورمیانه بویژه درلبنان وفلسطین همواره به آنها نیازدارند. مروری کوتاه برحوادث 5 سال گذشته پروندۀ لبنان وسوریه گواه بربکارگیری هوشمندانه عقلانیت ، تأمل وپرهیز ازرویکرد احساس گرایی رهبران سوریه است. نقطه عطف این تحول به کمترازدوسال قبل بازمی گردد.زمانی که دوره بوش ونئوکان هادرایالات متحده امریکا به پایان رسید ودمکرات ها به ریاست باراک اوباما دررأس کارقرار گرفتند توجه سیاست خارجی امریکا به مسائل خاورمیانه واولویت نگاه اوباما به ترمیم روابط باسوریه(که همواره موردتوجه دموکراتها بوده است)بی تردید فضای مناسبی را برای بشاراسد بمنظور خروج ازاین بحران نفس گیرفراهم نمود واونیز به حق از این فرصت درجهت تحقق منافع ملی سوریه به نحوشایسته بهره برد. اولین خواسته سوریها اعاده نقش منطقه ای آنان بود که دردوره بوش لطمه فراوان دیده بود. تغییر نگاه امریکائی های جدید درکاخ سفید حاکی ازاجابت این خواسته سوریها بود. اولین نشانه های این تغییر،درپرونده ترور رفیق حریری پدیدارگردید. سوریها وافسران لبنانی متهم به ترورحریری که دوستان سوریه درلبنان بودند تبرئه شدند.این امر به تغییر فضای بین المللی به سودسوریه کمک شایانی کرد. دومین نشانه، تغییر درترکیب سیاسی داخلی لبنان بود. ولید جنبلاط رئیس حزب سوسیالیست پیشرو دروز که محرک وهدایتگر عمده جریان 14 مارس به شمارمی رفت به ناگاه از جرگه مخالفان سوریه جداشد وبادرک اوضاع بین المللی وبهبود وضعیت جایگاه سوریه درمنطقه، به جمع حامیان دمشق پیوست وضمن دیدار با اسد رویکرد سابق خودرا خطا نامید. سومین گام رادولت لبنان برداشت. سعدحریری بادریافت الهاماتی منطقه ای خواستار دیدار ازدمشق شد ومورداستقبال بشارقرا رگرفت. وی آخرین بار در رأس 13 وزیرکابینه اش دردمشق روابط سیاسی دوکشور راترمیم نمود. گام بعدی که مهمترین تأثیر را دربازیابی نقش سوریه درلبنان ایفا نمود سفرمشترک ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی به اتفاق بشاراسد ازمقصددمشق به بیروت بود. همراهی بشار با عبدالله بی تردید حکایت ازاعتراف صحنه عربی به نقش یابی مجدد سوریه درلبنان داشت. این اقدام، مجموعه ای که چندی قبل سخن ازباز داشت اسد ومحاکمه بین المللی وی میکرد را وادار به استقبال ازبشار درفرودگاه بیروت نمود. بازیگری حساب شده سوریها دراین ماجرا نباید دست کم گرفته شود. وبالاخره اظهار ندامت سعدحریری ازمواضع سیاسی گذشته اش نسبت به سوریه است که درمصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط وابسته به عربستان سعودی به صراحت بیان داشت واز آن برداشتی کمتر ازعذرخواهی ازبشاراسد وعقب نشینی از تمام اظهارات ضدسوری وی مستفاد نمی شود. به هرحال تمامی اموری که بدان اشارت رفت ناگهانی واتفاقی پدید نیامد بلکه حاصل رفتار عاقلانه و رویکردسنجیده سیاسی رهبران سوریه درمواجهه بااین مجموعه تهدیدات بود که با تأمل وشناخت به فرصت تبدیل شد وبه خوبی از آن بهره گرفته شد ومی تواند درسی برای سایر دولتهای منطقه باشد. البته دراین میان عواملی چند نیز به پیشبرد راهبردسوری ها درلبنان ومنطقه کمک کرد. بی تردید دررأس این عوامل، مقاومت جانانه نیروهای حزب الله درمقابلۀ 33 روزه با ارتش رژیم صهیونیستی درسال 2006 را بایدنام برد. این پیروزی درکنار بازی دقیق وحساب شده حزب الله در7 ماه می2008 که معادله قدرت رادربیروت به سود جریان مقاومت وحامیان سوریه تغییر داد معنا پیدا می کند. معاد له ای که طرف متضرر یعنی گروه 14 مارس راعلیرغم برخورداری از اکثریت پارلمانی مجبور به حضور درنشست دوحه وتشکیل دولت وحدت ملی نمود. اینکه سقف نفوذ سوریه درلبنان درسایه تحولات کنونی تا چه حدگسترش خواهدیافت وآیا بازنده اصلی این معاد له یعنی اسرائیل تحمل پذیرش شرایط جدید راخواهد داشت سؤالی است که تحولات پیچیده آینده در منطقه به آن پاسخ خواهد داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]