تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826052539




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حرف‌هایی درباره حوزه هنری و مدیر جدید آن


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کاشفی خوانساری، سیدعلی  - 1ـ محسن مؤمنی شریف به ریاست حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزیده شد تا به جای دکتر حسن بنیانیان مدیریت یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین مراکز فرهنگی کشور را برعهده بگیرد. مؤمنی از نویسندگان خوشنام ادبیات نوجوانان و ادبیات دفاع مقدس است که کارشناسی تاریخ دارد و سال‌هاست در درس خارج فقه و اصول رهبر انقلاب شرکت می‌کند. او کتاب‌های موفقی در حوزه هنری و کانون به چاپ رسانده که جوایزی را هم برای او به همراه داشته است. مؤمنی در حال حاضر در بیت رهبری مسئول تدوین زندگی‌نامه مقام معظم رهبری است و در دوره 9ساله ریاست بنیانیان بر حوزه هنری، ابتدا قائم‌مقام و سپس مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری (و در مدت کوتاهی به شکل همزمان مدیر دفتر طنز حوزه) بود. وی در زمان ریاست حجت‌الاسلام زم بر حوزه هنری مسئولیت‌هایی در مجله سوره نوجوانان، دفتر هنر و ادبیات مقاومت و کارگاه رمان حوزه هنری برعهده داشت.عضویت در هیئت مؤسس و هیئت مدیره مؤسسه پژوهشی هنر و ادب دینی از بدو تأسیس تاکنون و چند سال مسئولیت گروه ادبیات انقلاب در کانون پرورش فکری کودکان از دیگر سوابق او بوده است.  2ـ محسن مؤمنی شریف از قدیمی‌ترین بچه‌های حوزه هنری است. او پس از پایان جنگ تحمیلی از جبهه‌ها راهی حوزه هنری شد و به تعبیری حوزه هنری محل رشد و شکوفایی او بوده است. مؤمنی (که در آن سال‌ها نام محسن مؤمنی چشمی‌را در شناسنامه داشت)از یکی از شهرستان‌های اطراف تهران خود را به حوزه می‌رساند تا همسو با رسالت حوزه، در مسیر هنر و ادبیات دینی و متعهد قلم بزند. انتخاب یک نویسنده،‌آن هم نویسنده‌ای که در بطن حوزه بالیده، برای اهالی حوزه هنری خبر خوشایند و خجسته‌ای است. 3ـ حوزه هنری شاید تنها نهاد برخاسته از انقلاب اسلامی باشد که به شکل خودجوش مردمی پاگرفته است و البته پس از چند سال زیر چتر نظارت حکومتی قرار گرفته است. ریشه حوزه هنری را باید در تشکلی بیابیم که با نام کانون فرهنگی نهضت اسلامی در سال 56 تشکیل شد و سال 57 در آستانه انقلاب، رسماً اعلام موجودیت کرد تا به ترویج هنر و ادبیات دینی و متعهد بپردازد و افرادی چون آیت‌الله خامنه‌ای، میرحسین موسوی، سید علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده، حبیب‌الله پیمان، دکتر باهنر، دکتر بهشتی، دکتر غلامعباس توسلی، دکتر علی شریعتمداری و زهره کاظمی (زهرا رهنورد) مؤسسان آن بودند. این تشکل پس از پیروزی انقلاب، با تشکل‌هایی که در حسینیه ارشاد و در مسجد جوادالائمه (در جنوب غرب تهران و با حضور افرادی چون امیرحسین فردی، فرج‌الله سلحشور، بهزاد بهزادپور و...) وجود داشتند، پیوند خورد و حوزه هنر و اندیشه اسلامی را شکل داد. حوزه هنر و اندیشه اسلامی در خیابان فلسطین استقرار یافت تا آنکه برای برپایی یک نمایشگاه نقاشی به محل فعلی‌اش در تقاطع خیابان حافظ و سمیه منتقل شد و همان‌جا ماندگار شد. ساختمان حوزه در سال‌های پیش از انقلاب یکی از زیارتگاه‌های بهائیان بود و حضیره‌القدس نام داشت و بنا بر مشهور دربردارنده مقبره طاهره قره‌العین ، شاعره مشهور قاجاری است (و البته هیچ‌گاه قبر او در محوطه حوزه یافت نشد، هر چند که خود سال‌ها قبل شاهد بودم که خانواده‌ای در عصر پنجشنبه‌ای در حیاط حوزه، مشغول فاتحه‌خواندن و ادای مراسمی شبه مذهبی بودند.) پس از برکناری هویدا از نخست‌وزیری، این محل از بهائیان گرفته‌شد و تبدیل به کتابخانه و مرکزی فرهنگی شد. این مرکز پس از پیروزی انقلاب در اختیار جهاد سازندگی قرار گرفت تا آنکه کمی بعد به حوزه هنر و اندیشه اسلامی بدل شد. بنابر مشهور مصطفی رخ‌صفت اولین رئیس حوزه هنری بوده است. اما کمی پس از پیروزی انقلاب به دلایل مالی و یا حکومتی، اداره و نظارت بر حوزه به مدرسه سپهسالار(مدرسه عالی شهید مطهری) سپرده شد و افرادی چون آیت‌الله امامی کاشانی و حجت‌الاسلام محمود رستگاری نظارت بر این تشکل خودجوش هنرمندان مسلمان را برعهده گرفتند. افرادی چون محمدرضا تخت‌کشیان، محسن مخملباف و امیرحسین فردی هر یک در مقطعی ریاست یا سرپرستی حوزه را در دست داشتند تا آنکه مدیریت حوزه به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و نام آن از حوزه هنر و اندیشه اسلامی به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر کرد و آیت‌الله جنتی قائم‌مقام خود را در سازمان، (حجت‌الاسلام محمدعلی زم) به ریاست خود گمارد. ریاستی که نزدیک به 20سال تداوم یافت و با حضور حجت‌الاسلام محمدی عراقی در سازمان تبلیغات اسلامی نیز رخنه‌ای نیافت. این دوره طولانی‌ با تغییرات و تحولات چشمگیری در حوزه هنری همراه بود که نقد و بررسی آن مجال مفصلی می‌طلبد. اما مهم‌ترین نقاط عطف آن خروج جمعی از هنرمندان نامی همچون محسن مخملباف، سید حسن حسینی، قیصر امین‌پور، فریدون عموزاده خلیلی و... از حوزه در سال 66 و ورود حوزه هنری به فعالیت‌های اقتصادی و نفت و فوتبال و سیگار در نیمه دوم دهه هفتاد بود. با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سید مهدی خاموشی در سازمان تبلیغات اسلامی و با همزمانی حضور زم در سازمان فرهنگی هنری شهرداری، عمر حضور او در حوزه هنری به پایان رسید و حسن بنیانیان که پیش‌تر مسئول امور فرهنگی در سازمان برنامه و بودجه و مدیر نوسازی مدارس بود و تئوری‌های فرهنگی او در ماهنامه نیستان با اقبال دلسوزان عرصه فرهنگ روبرو شده بود، به ریاست حوزه برگزیده شد. و حالا پس از 9 سال دوره بنیانیان هم در حوزه به پایان رسیده است و بررسی خدمات و نقاط ضعف او می‌تواند موضوع مقالی دیگر باشد.  4ـ حالا پس از سی و چند سال از تأسیس حوزه، برای آنکه بتوانیم عملکرد مدیران قبلی آن را نقد و ارزیابی کنیم و یا درباره امروز و آینده آن به صحبت بنشینیم، نیازمند پاسخ به یک پرسش اساسی هستیم. شأن نزول حوزه هنری چیست؟ حوزه چرا باید وجود داشته باشد و قرار است چه کند؟ احتمالاً حوزه هنری اساسنامه‌ای دارد که در آن به این پرسش پاسخ داده شده است و خوب است که منتشر و تحلیل شود. اما شاید راه دیگر برای تعریف و تمییز حوزه این باشد که بگوییم حوزه هنری قرار است چه نباشد؟ به تعبیری تفاوت و تمایز حوزه هنری با سایر مراکز نهادهای فرهنگی هنری کشور همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و زیرمجموعه‌های آن، کانون پرورش، سازمان تبلیغات، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و... چیست؟ سابقه حوزه هنری و عملکرد آن در سال‌های نخست و در سال‌های اوج خود در دهه 60 نشان می‌دهد که حوزه می‌خواسته نهادی از هنرمندان جوان و مسلمانی باشد که در شاخه‌های مختلف فرهنگی ـ هنری به خلق و تولید می‌پردازند. به تعبیری اگر وزارت ارشاد، اداره‌ای دولتی است قرار است در حوزه فرهنگ، به هدایت (سیاستگذاری)، حمایت و نظارت بپردازد، حوزه تجمعی از هنرمندان است که به تولید فرهنگ و هنر می‌پردازند. پس حوزه هنری نه قرار است شرکتی خصوصی و خودگردان باشد که به فعالیت فرهنگی می‌پردازد و نه اداره دولتی است که در چارچوب ضوابط اداری و دولتی به فعالیت می‌پردازد. قدیمی‌های حوزه از روزهایی تعریف می‌کنند که گوشه و کنار حوزه آکنده از نام‌هایی پرافتخار از هنرمندان بود و تشکیلات اداری حوزه بسیار کوچک بود. آنها از حاج‌آقایی یاد می‌کنند که در نیمه اول دهه 60 یکنفره امور مالی حوزه را اداره می‌کرد و آخر هر ماه با یک گونی پر از پول به نمازخانه حوزه می‌آمد و حقوق بچه‌های حوزه (هنرمندان) را یکی یکی پرداخت می‌کرد. به گمانم امروز حوزه از تعریف اولیه خود بسیار فاصله گرفته است. اگر نگاهی به نمازخانه و یا غذاخوری حوزه بیندازید می‌بینید که در مقابل هر 30 ـ 40نفر کارمند که ظاهراً قرار است پشتیبانی صف هنرمندان را به عهده داشته باشند،‌ حداکثر یک نفر هنرمند به چشمتان خواهد خورد. و جالب آنکه مدیران حوزه با اهتمامی تحسین‌برانگیز در بیرون راندن همین هنرمندان معدود و یا تبدیل کردن ایشان به کارمند می‌کوشند. اگر وارد کردن حوزه به دنیای تجارت و واردات مهم‌ترین اشکال در دیدگاه مدیریت حوزه در دهه 70 بود. مهم‌ترین ضعف استراتژی مدیریت حوزه در دهه 80، اداری کردن و دولتی کردن آن بود. حوزه به نحو ناشیانه‌ای می‌کوشید که هر چه بیشتر شبیه وزارت ارشاد شود و مثلاً معاونت‌ها و مدیریت‌های مشابه در ارشاد را داشته باشد و دفاتر استانی‌اش مشابه ادارات کل ارشاد در استان‌ها شود و... نتیجه‌اش این شد که هر از چندی این زمزمه در مجلس شورا و هیئت دولت مطرح می‌شود که ضرورت وجود حوزه هنری چیست و آیا نمی‌شود آن را در وزارت ارشاد یا معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات ادغام کرد؟ مدیریت حوزه هنری در سال‌های قبل با دعوت از وزیر ارشاد و سخنرانی او برای مدیران حوزه و تأکید او بر ضرورت هماهنگی و تبعیت حوزه از سیاست‌ها و برنامه‌های ارشاد بر این اشتباه پا فشرد و نتیجه آن شد که استقلال حوزه در صدور مجوز تولیدات خود در زمینه‌های تئاتر و موسیقی و کتاب و... برخلاف رویه همه دولت‌های پس از انقلاب از بین برود و حوزه تابع وزارت ارشاد گردد. تفاوت حوزه و وزارت ارشاد تفاوت اداره دولتی و یک هیئت مذهبی مردمی است. تفاوت ارتش است با گروه‌های داوطلب جنگ‌های نامنظم چریکی. حوزه اگر می‌خواهد زنده بماند باید هر چه بیشتر غیراداری و غیردولتی شود.  5ـ شاید برای آنکه هدف و رسالت حوزه هنری را تبیین کنیم و میزان انحراف آن را با اهداف اصلی خود بسنجیم، راه آسان‌تری هم وجود داشته باشد. واژه ترکیبی حوزه هنری چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حوزه هنری قاعدتاً جایی از سنخ و تبار حوزه‌های علمیه است که طلاب و مدرسان و مراجع آن به جای آنکه به احکام و فقه و کلام بپردازند، هنر را موضوع تحصیل و اجتهاد خود قرار می‌دهند. جایی که قرار است با تولید و تدبر در هنر در تحکیم و ترویج دین بکوشد و از این مسیر، سیر خلق را به سوی خالق تسریع و تسهیل کند. پس بدیهی است که چنین حوزه‌ای تا چه اندازه‌ای باید از تشریفات اداری و ساختار دولتی و رنگ و بوی سیاسی به دور باشد. جایی که طلاب و فضلای آن، داستان‌نویسان و شاعران و سینماگران و نقاشان مسلمانی هستند که راه هنر را برای رسیدن به حق و کسوت هنر را برای دعوت به حق برگزیده‌اند. حالا باید با این سنجه سیاست‌ها، تولیدات، هنرمندان، کارکنان و مدیران حوزه را مورد ارزیابی دوباره قرار داد. آیا حوزه می‌تواند به هنر در مفهوم عام و آزاد از قید عهد ازلی و تعهد دینی و اجتماعی بپردازد؟ آیا حوزه می‌تواند وارد بازی‌های سیاسی شود؟ مسئولیت در حوزه آیا همسنخ سایر مدیریت‌هاست یا مجال خطیری برای خدمت است؟  6ـ حدود 20سال پیش وقتی می‌خواستم برای اولین بار پا به حوزه هنری بگذارم، دوست هنرمندی که با من قرار داشت، نشانی حوزه را به من داد و کمی هم درباره حال و هوای حوزه توضیح داد. همان روز در ذهن خیالبافم سعی کردم که تجسم کنم جایی که در محل تلاقی حافظ و سمیه واقع شده است چطور جایی باید باشد. حافظ که مصداق هنری در اوج و عرفانی ناب و پرشور، برآمده از قرآن و آموزه‌های کهن حکمت خسروانی و عرفان اسلامی است که به جنگ ریا و تزویر و دین‌فروشی می‌رود اگر با سمیه، اولین شهید تاریخ اسلام،‌شهیدی از تبار بردگان و مستضعفان، شهیدی حقگو و تندگو تلاقی کند، چه ترکیبی حاصل خواهد شد؟ هنوز هم پس از حدود 20سال همکاری با حوزه، نمی‌توانم تجسم کامل‌تری از تخیل آن روز تصور کنم.  7ـ شرط حیات و سلامت حوزه، تبری از خط‌بازی‌های سیاسی است. برای همین حوزه نسبتی با مقامات عالی‌رتبه دولتی که هر 4سال یکبار جابجا می‌شوند و براساس منافع و دیدگاه‌های جناح خود به تغییرات و برنامه‌های تازه‌ای می‌پردازند و همفکران خود را بالا می‌برند و دیگران را منکوب می‌کنند، ندارد. حوزه زیر نظر مرجع شرعی اداره می‌شود و به جای تکیه بر بودجه‌های دولتی که در معادلات سیاسی بالا و پایین می‌شود، بر وجوهات شرعی که از محل سهم امام و به وساطت مرجع پرداخت می‌شود اتکا دارد. مدیر جدیدی که برای حوزه منصوب شده هر چند که رابطه خوبی با دولت فعلی دارد و همکاری‌هایی هم در هیئت نظارت بر اجرای ضوابط نشر و اداره کتاب داشته است، اما فردی سیاسی و سیاسی‌کار نیست و شأن و جایگاه هنر را با تبدیل به پیاده‌نظام سیاست و فلان جناح پایین نخواهد آورد. (ان‌شاءالله)  8ـ مدیر حوزه باید بداند منزلت و قدر حوزه هنری به ساختمان‌ها و تعداد پرسنل و میزان بودجه دولتی‌اش نیست. مدیرانی که هنر اصلی‌شان بنا نهادن ساختمان‌های بلند و خوش‌آب و رنگ و برقراری روابط حسنه با سازمان‌ها و وزارتخانه‌های دولتی است تناسبی با حوزه ندارند. تمامی ارزش و قیمت حوزه (تأکید می‌کنم تمامی و نه بخشی و یا عمده آن) به هنرمندان حوزه هنری است. این مهم نیست که مدیران میانی حوزه بتوانند در فلان استان به فلان مدیرکلی برسند و یا حتی به نمایندگی مجلس و یا معاونت فلان وزارتخانه دست یابند و به تعبیری حضور در فضای حوزه و فرهنگ و هنر را پلکانی برای مقام‌ها و پست‌های آتی تلقی کند. حوزه هنری هیچ چیز جز آدم‌هایش نیست. حوزه از بدو تأسیس تاکنون و از این پس هیچ مصداقی جز قیصر امین‌پور، سید حسن حسینی، سپیده کاشانی، سلمان هراتی، علی معلم، سید مهدی شجاعی، سید مرتضی آوینی، ابراهیم حاتمی‌کیا، محمدرضا هنرمند، مرتضی سرهنگی، مجید مجیدی ،حمید عجمی، حسام‌الدین سراج، یوسف علی میرشکاک، احمد عزیزی، حسین خسروجردی، رضا برجی، و ده‌ها و صدها نام دیگر از این دست نداشته است. حوزه اگر بخواهد بالنده و زاینده و فزاینده باشد، هیچ راهی جز محوریت دادن هنرمندان و آفرینش‌های ایشان ندارد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 682]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن