واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > معیرینژاد، هادی - با تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان در حالی جذب دانشجوی پولی در دانشگاهها بهزودی آغاز خواهد شد که به نظر می رسد این طرح اگرچه دارای مزایایی هست اما معایب آن مورد بررسی قرار نگرفته است. هر چند براساس برنامه پنجم توسعه، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی مجاز بودند از ظرفیت مازاد بر سهمیه آموزش رایگان خود یا ظرفیتهای جدیدی که ایجاد میکنند، براساس قیمت تمام شده یا توافقی با بخش غیردولتی و با تایید هیأت امنا در مقاطع مختلف دانشجو بپذیرند و منابع مالی دریافتی را حسب مورد پس از واریز به خزانه کل به حساب درآمدهای اختصاصی منظور کنند، اما این امر با ایراد شورای نگهبان روبهرو شد و پس از آن، مجلسیها به پذیرش مشروط دانشجوی پولی در دانشگاههای دولتی رای دادهاند. موضوع دانشجوی پولی موضوع ماده 24 قانون برنامه پنجم توسعه است که شورای نگهبان پذیرش آن بدون وجود ضابطه را مغایر با قانون اساسی دانسته بود. به همین دلیل، نمایندگان برای رفع ایراد این شورا تصویب کردند نحوه پذیرش دانشجو در مقاطع مختلف به پیشنهاد هیأت امنای دانشگاهها و تایید وزارتخانههای ذیربط باشد و در نتیجه پذیرش دانشجوی پولی تقریبا با شرایطی مانند دورههای شبانه در دانشگاههای دولتی و طی برگزاری آزمون سراسری انجام خواهد شد. وزیر علوم و تحقیقات پیش از این در حمایت از پذیرش دانشجوی پولی خطاب به دانشجویان با طرح این سوال که از شما میپرسم آیا دانشگاه پولی بهطور کلی بد است؟ یا پول کلا بد است؟ گفته بود: پول اگر از مسیر درست به دست آورده شود و هزینه شود، رزقی است حلال و باید خداوند را شکر کرد. دانشجو با اشاره به اینکه اگر این پول از مسیر حلال به دست آورده شود و در مسیر درست هزینه شود جای شکر دارد، افزود: احیانا ممکن است این پول از مسیر حلال به دست نیامده باشد یا در مسیر صحیح هزینه نشود. دانشجو گفت: اگر دانشگاهها پول حلال دریافت کنند و در مسیر صحیح گسترش آموزش عالی هزینه کند مناسب خواهد بود؟ اما مسئله تنها کسب روزی حلال نیست مسئله ای که مسئولان بلند پایه آموزشی آنرا در نظر نگرفته اند این است که این طرح باعث ایجاد یک رقابت بین دانشگاههای دولتی، غیر انتفاعی و آزاد در کشور خواهد شد. رقابتی که اگر به کاهش روز به روز شهریه ها منجر شود (که بعید است ) موجب شکر است اما باز مسئله جدی تر این نیست.مسئولان آموزش عالی پیش از آن که به فکر دخل و خرج دانشگاهها باشند باید فکری به حال مسائل مهم تر از آن کنند مسائلی که جذب دانشجوی خارجی، جذب دانشجوی پولی و حتی جلوگیری از مهاجرت نخبگان در قبال آن مسئله مهمی نیست و آن مسئله نسبت فارغ التحصیلان دانشگاهی به اشتغال است .بر طبق آمارهای سال 85 یعنی آخرین آمار گیری رسمی کشو ر و با توجه به اظهارات وزیر کار وقت نرخ بیکاری کل در کشور 3/12 در صد و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی 6/15 درصد بوده است ، این در حالی است که نرخ بیکاری در افراد با تحصیلات کمتر از دیپلم 3/7 است و تعداد فارغالتحصیلان که در رشته تخصصی تحصیلات خود به کار گرفته می شوندکمتر از 30 درصد است. حقیقت این است که امروز بیش از 50 درصد بیکاران کشور دارای سواد دیپلم و بالاتر هستند و بررسی وضعیت شاغلان در بازار کار کشور نیز نشان میدهد که بهرغم توسعه آموزش عالی، هنوز زمینه فعالیت فارغ التحصیلان دانشگاهی افزایش نیافته و این توسعه بیتوجه به نیازهای بازار کار کشور بوده است.بیکاری بالای 20 درصدی فارغالتحصیلان دانشگاهی در حالی است که این میزان برای بیسوادان کشور کمتر از 5 درصد است و بیسوادان از فرصتهای شغلی بیشتری نسبت به افراد دارای تحصیلات عالی برخوردارند.البته افراد بیسواد به انجام بسیاری از مشاغل راضیاند که نمیتوان آنها را برای فعالیت تحصیلکردگان متصور شد اما آنچه در مقایسه بیکاری آموزشیافتگان دانشگاهی و بیسوادان مشهود است، ساختار نامناسب بازار کار کشور است که فرصتهای اشتغال را برای افراد بیسواد بیش از افراد تحصیلکرده، فراهم میکند.در حال حاضر از هر پنج نفر فارغالتحصیل دانشگاهی یک نفر در بخشهای تولیدی مانند صنعت و معدن و کشاورزی فعال است و حدود ۸۰ درصد فارغالتحصیلان دانشگاهی جذب بخش خدمات میشوند کهنه تنها تاثیر مطلوبی بر میزان بهرهوری واحدهای اقتصادی ندارد بلکه در افزایش تولید ناخالص داخلی نیز بیتاثیر است و نمیتواند در کشور ایجاد اشتغال پایدار کند.حال که متولیان امور اقتصادی کشور بر اساس چشم اندازها توسعه بلند مدتی را در ذهن دارند به نظر می رسد با این وضع مبهم در اشتغال فارغ التحصیلانی که روز به روز هم در یک بازار رقابتی قرار است افزوده شوند، هیچ برنامه ریزی ای به سر انجام نرسد.در این شراط به جای آنکه مسئولان امور آموزشی به فکر مداخل دانشگاههای دولتی باشند باید فکری به حال تاثیر این همه خروجی بی حاصل این سالها در بازار کار و سپس توسعه کلان کشور کنند که علاوه بر داشتن تبعات اقتصادی دارای تاثیرات اجتماعی بسیار نگران کننده نیز هست. بالا رفتن سن ازدواج ،بحران های مثل خودکشی و اعتیاد و مهاجرت تنها گوشه هائی از این نقص برنامه ریزی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]