واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - در خبرها آمده بود حاجیبابایی، وزیر محترم آموزش و پرورش قصد کاندیداتوری در دور بعد ریاستجمهوری را دارد. بعضی از بزرگان هم از قصد و غرض رحیم مشایی برای ریاستجمهوری سخن میگویند. این که کسی یا کسانی سه سال مانده به موعد انتخاب رئیسجمهور چنین سودایی را در سر میپرورانند، به خودی خود هیچ عیبی ندارد. به هر حال آدمی با امید زنده است و اگر این هیجانهای رؤیایی را از او دریغ کنیم، شاید زیستن بر روی این کره آسفالت، دیگر چندان لطفی نداشته باشد. اما شروع مبارزه انتخاباتی آن هم از حالا حقیقتاً کمکی به اوضاع سیاسی ما خواهد کرد؟ آیا با این مبارزههای زودهنگام توقع داریم در اقشار سرخورده از سیاست شور و نشاط سیاسی ایجاد کنیم؟ به یاد دارم در زمستان سال 75 وقتی آقای ناطق نوری برای سخنرانی به یک جمع دانشجویی رفته بود، از او پرسیده بودند چرا شش ماه پیش از انتخابات تبلیغاتش را شروع کرده؟ این که آقای نوری چه پاسخی به آن بندگان خدا داده بود، اصلاً مهم نیست. مهم این است که در افکار عمومی شش ماه پیش از انتخابات، فعالیت انتخاباتی را آغاز کردن امری مذموم بود. امروز اما فعالیتهایی از این دست آنقدر عادی شده که اصلاً هر مسئولی بخواهد کار بزرگی انجام دهد، فوراً آن را به حساب تبلیغات زودهنگام ریاست جمهوری مینویسند. هر کس زبان به انتقاد صریح ازوضع موجود بگشاید، همه آن را نوعی سیاسیکاری تلقی میکنند. جالب این که همه کسانی که به چنین کار ناپسندی متهمند از بزرگان و سران مملکتی محسوب میشوند و امکانهایی را برای رسیدن به قصد و غرض سیاسی خود به کار میگیرند که تمام و کمال بیتالمال نام دارد. این اتهامها یا درست است یا دروغ. اگر دروغ است، چرا هیچکس با کسانی که رقبای سیاسیشان را به سوء استفاده از بیتالمال متهم میکنند، برخورد نمیکند؟ اگر درست است، چرا هیچکس با کسانی که برای رسیدن به مقاصد سیاسی و یا رؤیاهای کودکیشان به بیتالمال دست دراز کردهاند را مؤاخذه نمیکند؟ من حقیقتاً خیلی از سیاست سر در نمیآورم، اما در چنین مواقعی به شدت لزوم وجود احزاب سیاسی را حس میکنم. حتماً در احزاب سیاسی هم خطا و فساد وجود دارد، اما به هر حال حساب و کتابی هم هست و اینطور نیست که هرکس به مسند و مقامی دست پیدا کرد، خود را ارباب بیچون و چرای همگان بداند و تمامی امکاناتی را که در اختیار دارد، وسیلهای بداند برای ارتقای جاه و مال خود. اما در این فضای مسموم و پر از سوء تفاهم، اگر هم کسی از سر اتفاق یافت شود که حقیقتاً قصد و غرضی جز خدمت به خلق خدا نداشته باشد، در مظان اتهام قرار خواهد گرفت و ای کاش این موضوع فقط به اهل سیاست محدود میشد. چند روز پیش یکی از دوستان داستاننویسم که همیشه سعی دارد مشکلاتی را که برای هنرمندان ایجاد میشود، از طریق دیالوگ و دوستی حل کند، به من میگفت؛ یکی از دوستان مشترکمان - که البته نامی از او نبرد - به او گفته است «من مطمئنم تو قصد داری وزیر و وکیل شوی وگرنه این همه دل سوزاندن برای این و آن معنی ندارد.» بله، موضوع به اهل سیاست ظاهراً دخلی ندارد، اما این فضایی است که اهل سیاست آن را به وجود آوردهاند و ظاهراً هیچکس هم جز آنها نمیتواند این وضعیت را بهبود بخشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 443]