واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > موسوی، سیدعبدالجواد - شخص اول مملکت از مظلومیت فرهنگ سخن میگوید. رئیسجمهور از توجه ویژه به فرهنگ. حتی سران نظامی کشور فرهنگ را از هر پدیده دیگری مهمتر میدانند. با این حال در خبرها میخوانیم که در بودجه سال 90 بودجه فرهنگ و هنر 8درصد کاهش یافت. البته من اگر کارهای بودم، همین میزان بودجه را هم حذف میکردم و کار را میسپردم به بخش خصوصی. چرا که وقتی بودجه در دست دولت باشد، میخواهد مدام در کار فرهنگ و هنر دخالت کند. وقتی هم دولت در این جور کارها دخالت کند، نتیجهاش همین چیزی میشود که میبینیم. لازم به توضیح نیست آن اندک آثاری که قابل تأمل هستند، آثاری مستقلند که خارج از دایره تصمیم و اراده دولت شکل میگیرد. ولی خب حالا که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم دولت در همه امور از جمله فرهنگ و هنر دخالت میکند، چرا باید بودجه آن را کاهش دهد؟ این چه مقولهای است که همه از مهم بودن آن آگاهند اما بیش از همه به آن بیتوجهی میشود؟ همین الان که دارم یادداشت را مینویسم، شبکه خبر از قول یکی از مراجع عظام میگوید فرهنگ از مهمترین مقولات زندگی ماست چرا که با ذهن آدمیزاد سروکار دارد. بفرمایید، شاهد از غیب رسید. در همان مجلس هم کم نیستند فاضلان و عالمانی که هنگام وعظ و سخنرانی فرهنگ را ارج مینهند و مزایای بیشمار آن را به دیگران گوشزد میکنند اما تا به امروز هیچکدام در اینباره چیزی نگفتهاند اما توهینآمیزترین بخش بودجه فرهنگی سال 90 رشد 17درصدی بودجه برای اشخاص کمکبگیر در عرصه فرهنگ است و اصلاً وجود همین بخش در بودجه فرهنگی کشور خود بیانگر آن است که فرهنگ برای ما چیزی بیشتر از یک شوخی بیمزه نیست. اوضاع فرهنگی مملکت اگر سروسامانی داشت، نیاز به این کمکها به اهل فرهنگ نبود. مثل این میماند که ما افتخار کنیم سر هر کوچه یک ستاد کمیته امداد تشکیل دادهایم. اصلاً چرا اینقدر نیازمند باید داشته باشیم که برای رفع آن به چنین بازیهایی روی بیاوریم؟ اگر فرهنگ رونقی میداشت و اهل فرهنگ قدر و منزلتی، نیاز به این خاصهخرجیها نبود. پس معلوم است یک جای کار ایراد اساسی و بنیادین دارد وگرنه با اهل فرهنگ و هنر همانند متکدیان برخورد نمیکردیم. چندی پیش از یک جایی که گاه به امورات هنرمندان توجهی نشان میدهد، به من زنگ زدند و درباره یکی از شاعران و نویسندگان محترم سؤالاتی پرسیدند. فضولیام گل کرد و علت کند و کاوشان را جویا شدم. گفتند شنیدهایم نیازمند است و میخواهیم به ایشان کمک کنیم. گفتم ایشان تا جایی که من میدانم، الحمدلله سُر و مُر و گنده است و تواناییهای بسیاری هم دارد. عوض این برخورد توهینآمیز کاری به ایشان پیشنهاد دهید، اگر حقالزحمه ایشان درست و منصفانه پرداخت شود، هم مشکلش حل میشود، هم خدمتی به فرهنگ و هنر انجام شده و هم خودش راضیتر است. اما ظاهراً بعضیها دوست دارند همیشه خودشان نقش ارباب را بازی کنند و دیگران نقش رعایا را. اینکه رعایا چه کسانی باشند، فرقی نمیکند. مهم این است که آنها نقش ارباب را بازی میکنند.60
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]