پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848282577
أنا المسیحی أبکانی الحسین
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زائری، محمدرضا - اگر از نوشتههای پراکنده و مقالات متنوعی که نویسندگان و اندیشمندان مسیحی معاصر در موضوع حادثه کربلا و امام حسین(ع) نوشته و مینویسند بگذریم، در میان شاعران و نویسندگان نامدار و معاصر لبنانی چندین نفر در این موضوع آثار ارزشمند و مستقلی منتشر کردهاند که در این جا به پنج تن از برجستهترین آنان اشاره میکنیم. عشق شیعیان به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) شعلهای است که از درون جان میافروزد و نه تنها در تربیت بلکه در پاکی ولادت و نان ریشه دارد. شور محبتی پنهان است که خداوند در نهاد مؤمنان به ودیعت گذاشته است و این شور و شعله را بر اساس همان سنت الهی خاموشی و خمودی نیست. از این رو اظهار دلبستگی و عشق و ارادت شاعران و نویسندگان شیعی - هر چند غیر ملتزم - چندان شگفت و تازه نیست و هر چه نغمههای هنرمندانهشان دلنشین و هر چه نقشهای شاعرانهشان بدیع و دلانگیز، باز هم به حساب آن امانت درونی و آن آتش نهانی، جوش و خروشی طبیعی برشمرده میشود. اما آنگاه که دانشمند یا ادیبی از اهل سنت - هرچند مسلمان و دوستدار اهل بیت پیامبر و هر چند آگاه از فضایل امامان هدایت - سخنی از سر شوق و عشق در وصف ایشان و خاصه سرور جوانان اهل بهشت و مصیبت کربلا میگوید و مینویسد، این اعتراف به حق و حقیقت تازگی دارد، زیرا از فضایی آکنده به عشق و محبت خاندان پیامبر برنخاسته و از محیطی تربیت شده بر اشک و آه و گریه در مصیبت کربلا برنیامده است. وقتی در قدما ابن ابی الحدید معتزلی، دردمندانه از فجایع کربلا و قطعه قطعه شدن اجساد شهدا و اسب تاختن بر ابدان مطهرشان میسراید و میگوید: «و لقد بکیت لقتل آل محمد بالطف حتی کل عضو مدمع»، آنچنان بر کشته شدن خاندان پیامبر در کربلا گریستهام که گویی تمام وجودم چشم و اشک و گریه است... (و بیهوده نیست کتابی ضد شیعی که امسال در سفر حج خریدم، إبن أبی الحدید را هم ضمن عالمان شیعه ناسزا گفته بود) غریب است و وقتی در متأخرین شیخ عبدالحمید کشک مصری با سوز و گداز مقتل امام حسین را میخواند و مینالد، گرچه مردم مصر دلبسته اهل بیت (و نشانهاش اقبال همیشگی به زیارت مزار رأس الحسین و زینبیه و مرقد سیده نفیسه و...) باز موضوعی عادی نیست؛ چراکه از جامعه و تربیتی متفاوت برآمده است که حتی گاه گریه و اشک بر میت و متوفی را برنمیتابد و گاه رابطه عاطفی و مناجات و درددل گفتن با پیامبر را هم غریب میداند (بن باز مفتی سلفی عربستان، قبل از مرگ یک سخنرانی مفصل داشت، فقط در حمله و تکفیر و اتهام شاعرهای کویتی که در روز میلاد رسول اکرم(ص) شعری در مدح پیامبر سروده و گفته بود که: یا رسولا... أدرکنا و بن باز، او را کافر و مشرک میدانست و فریاد برمیآورد که انسان جز خدا از کسی نمیتواند کمک بخواهد). کتاب ادریس الحسینی (لقد شیّعنی الحسین/ امام حسین مرا شیعه کرد) که پس از انتخاب مذهب تشیع نگاشت تا اندازهای این تفاوت فضای تربیتی و فرهنگی را نشان میدهد. در چنین حالی، شرایط و موضع صاحبنظران و اهل فکر غیرمسلمان روشن است. بهطور طبیعی کسی انتظار ندارد یک شاعر یا نویسنده مسیحی در مدح و منقبت سید الشهدا سخنسرایی کند یا اگر هم چیزی مینویسد و میگوید از تحلیلی تاریخی فراتر رود و با احساس و عاطفه و جان و دل خود به اظهار ارادت و ابراز عشق و محبت به شهدای کربلا بپردازد. نمونههایی چنین در میان مسیحیان شرقی که از نزدیک با شیعیان مرتبط بودهاند - در کشورهایی چون لبنان و عراق و ایران و سوریه - فراوان دیده میشود. انطوان بارا روزنامهنگار و نویسنده سوریالاصل در کتاب «الحسین فی الفکر المسیحی» بهخوبی این رابطه عاطفی و عاشقانه را تشریح کرده و چنان از تمسک به مصباح هدایت و کشتی نجات سخن میگوید که گویی یک مسلمان شیعی معتقد است نه یک مسیحی آشکار. اگر سخن از تحلیل تاریخی یا گزارش حوادث باشد قلمفرسایی یک اندیشمند مسیحی چندان غریب نیست، اما دلبستگی عاطفی آسان به نظر نمیرسد. بولس سلامه شاعر مشهور عرب که نزار قبانی بعد از درگذشتش وی را آخرین بازمانده بنیانهای مستحکم ادب برشمرد، چنین رابطهای با سالار شهیدان دارد. فرزندش رشاد سلامه - سیاستمدار لبنانی - میگوید صبحگاهی به سراغ او که سالها در بستر بیماری افتاده بود رفتم و دیدم بالش او خیس و نمناک است، گمان کردم ظرف آب را ریخته، ولی دیدم ظرف آب در کنارش نیست، سبب را پرسیدم، پاسخ داد: دیشب به فصل شهادت حسین بن علی رسیدم و تا صبح مقتل کربلا را میسرودم. چنین است که او میگوید: «أنا المسیحی أبکانی الحسین/ من مسیحی را حسین به گریه انداخت.» جوزیف هاشم، ادیب و شاعر و وزیر سابق اقتصاد، که اتفاقا از سادات هم هست و به این نسبت و رابطه با سلاله پیامبر افتخار میکند (بسیاری از خانوادههای شیعه که در دوران عثمانی و در پی قتلعام و جنایات گسترده آنان نتوانستند بگریزند یا پنهان شوند، تقیه کردند یا برای حفظ جان خود، دیانت مسیحی را برگزیدند و در نسلهای بعد به مرور از دین و مذهب پیشین فاصله گرفتند. از این خانوادهها برخی چون آل هاشم یا خاندان حسینی در میان مسیحیان همچنان مشخص هستند) چنان از قیام سیدالشهدا و فاجعه کربلا میسراید و چنان با شور و حماسه میخواند که بسیاری از شاعران و نویسندگان شیعه باید از این مثال درس بیاموزند. زیرا بهراستی روح شیعی حماسه و عدالتجویی و مقاومت و عزت حسینی در کلام مردانه او بیشتر به چشم میآید. اگر از نوشتههای پراکنده و مقالات متنوعی که نویسندگان و اندیشمندان مسیحی معاصر در موضوع حادثه کربلا و امام حسین(ع) نوشته و مینویسند (مانند مقالهای که چند سال پیش در روزنامه همشهری از دکتر جورج خوام، رییس دانشکده الهیات مسیحی لبنان منتشر کردیم با عنوان مقایسه اصحاب سیدالشهدا(ع) و حواریون حضرت عیسی(ع) بگذریم، در میان شاعران و نویسندگان نامدار و معاصر لبنانی چندین نفر در این موضوع آثار ارزشمند و مستقلی منتشر کردهاند که در این جا به پنج تن از برجستهترین آنان اشاره میکنیم. (1) بولس سلامه 1- بولس سلامه (حقوقدان و شاعر و نویسنده صاحبنام و صاحب ملحمة الغدیر و قصیده عاشوراء و منظومه علی و الحسین) او که از مشهورترین شاعران و ادبای کلاسیک لبنان بود، نخستین بار ترکیب و قالب حماسهسرایی برای روایت یک حادثه تاریخی را در ادبیات معاصر عربی عرضه کرد و با سرودن اثر مشهورش «حماسه غدیر» نام خود را در عشق و ارادت به امیر مؤمنان جاودانه ساخت. او در بخشی از اشعار خود میگوید: «حق چنان در من مسیحی جوشید که از شدت محبتش مرا شیعه علی خواندند، ای آسمان گواه باش و ای زمین شهادت بده که من علی را دوست میدارم.» (2) وی در منظومهای پیرامون حادثه کربلا به سبک حماسه غدیر از آغاز حرکت امام حسین(ع) شروع میکند و مراحل مختلف حادثه و مقتل حضرت را به تفصیل شرح میدهد و از کشته شدن حضرت علیاکبر و عبدا... بن حسن تا شهادت قمر بنی هاشم و اسارت آلا... را چون یک راوی مقتل و ذاکر مصیبت اهل بیت روایت میکند و در بخشی از این مجموعه مینویسد: «آنچنان گریستم که بالشم از اشک خیس شد و در قلمم پژواک نالهها مویه کرد، من مسیحی را حسین به گریه انداخت و قطرات اشک از افق چشمانم تابید و درخشید. هرگز حال آنکه از دور به آتش مینگرد با حال آنکه بر روی هیزم میسوزد یکسان نیست، نه فرزدق زینالعابدین چون من گفته [و درد و داغی که من میکشم و میسوزم دریافت] و نه متنبّی به شیوه من سروده است.» سلیمان کتانی2- سلیمان کتانی (نویسنده دلدادهای که در کنار آثار ادبی مختلف خود نه جلد کتاب ارزشمند درباره معصومین(ع) از پیامبر اکرم و حضرت فاطمه زهرا تا امام موسی کاظم تالیف کرد، اما مرگ او اجازه نداد کارش را کامل کند). وی تا پایان عمر با شور و عشقی وصفناپذیر از اسلام ناب محمدی سخن گفت و بر ارزشهای انسانی و موضع حق پافشاری کرد. او کتابی هم پس از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی نوشت. او در کتاب امام حسین(ع) پس از تحلیل مفصلی از شرایط تاریخی بعد از رحلت پیامبر و زندگی سیدالشهدا(ع) با نثری شاعرانه و بیانی ادبی از حادثه کربلا مینویسد و در نخستین فراز از کتاب چنین میگوید: «قیام حسینی جز انقلابی معنوی نبود برای درهم کوبیدن ظلم و جهالت، دیروز برادرش حسن الگویی سپید عرضه کرده بود و امروز او الگویی سرخ ارایه میکرد و هر دو الگو از مصدری واحد مشتق شده بودند که مصدر بزرگتر بود برای برپاساختن جامعهای استوار، جد او و پدرش چنین خواسته بودند و اساس وصیت و امامت چنین بود و امامت درونی او قیامی سرخ را از او میطلبید.» وی کتاب خویش را بدین کلمات پایان میدهد: «قهرمانانه و مردانه، تیغ سپید به دستی و تهدید سرخ بهدست دیگر، پیکار کرد تا آنگاه که از پای درافتاد و از خون سرخش نه تنها سیراب شد، بلکه آن را برای مردی به امانت گذاشت که بیش از دوهزار سال دیگر میآمد تا قلم خود را از آن مرکب رنگین کند و حماسهای دیگر جز ایلیاد بزرگ او بنگارد و بیانی زنده از حماسهای انسانی باشد که اینک کربلا آن را روایت میکند.» (الامام الحسین(ع) فی حلة البرفیر) جورج شکور 3- جورج شکور (شاعر و استاد برجسته ادبیات و وصی ادبی سعید عقل شاعر برجسته عرب، صاحب دو کتاب «ملحمة الامام علی» و «ملحمة الامام الحسین»): وی که کتاب مستقلی در ذکر تاریخ امیرمؤمنان دارد، در مجموعه دیگری به شکل تاریخی قیام سیدالشهدا(ع) را به شعر روایت میکند. آغاز این قصیده چنان شورانگیز است که یکی از شعرای لبنان بدو میگوید، یک بیت قبل از آن بیاور تا کسی فکر نکند تو شیعه هستی! او در این کتاب پس از اشاره اجمالی به تاریخ اسلام و قضیه غدیر خم از قیام امام حسین میسراید و پس از بیان سیر حرکت حضرت بهسوی کربلا میگوید: «در کربلا عمر خویش را در قالب حماسهای ریختی که به خون نگاشته شد و کتابها در شرح آن نوشتند. قیام کردی و جنگیدی و آنگاه که غروب کردی هیچ ستارهای نماند، جز آنکه بر تو گریست و همچنان میگرید. از کینه، سرت از تن جدا کردند و سرهای یارانت را بریدند و چنان بر نیزه برافراشتند گویی نخلهایی است که میوه داده و بانوان و دختران نوحهگر از آتش آه میسوختند و اشک برگونههایشان نقش میزد. چنان که دل راه و جاده بر حالشان میسوخت تا وقتی به دربار ظلم رسیدند و یزید وحشیانه با چوب به سر مبارک حسین(ع) میزد. آنجا بود که فریاد زینب چون تیر و نیزه بر سرش فرود آمد که: ای یزید، هر چه کنی و هرچه دیگران را به دنیا بفریبی، بدان که نمیتوان برای اهل بیت قیمت تعیین کرد. هر چه بکوشی نمیتوانی چراغ نام ما را خاموش کنی، یاد ما در دل عاشقان جاودانه خواهد ماند و تخت حکومتت را خواهد لرزاند.» (ملحمة الحسین) جوزف هاشم 4- جوزف هاشم (وزیر سابق و اقتصاددان و ادیب برجسته): اشعار گوناگون درباره اهل بیت دارد و در مقالات و نوشتههای گوناگون پیرامون معارف شیعی مخصوصا نهج البلاغه سخن گفته است. وی با دلبستگی عاطفی فراوان از سالار شهیدان میسراید و در اشعار و نوشتههایش روحی حماسی و پرشور از مقاومت و جهاد به چشم میخورد. علاوهبر اشارههای متعدد به ماجرای غدیر و اظهار ارادت فراوان به امیر مؤمنان و سیدالشهدا علیهما السلام در قصیدهای پر شور از زینب کبری و مصیبت کربلا نیز سخن گفته است. وی در قصیدهای با عنوان «ذکری أهل البیت» چنین سروده است: «ای دختر اسلام از قلم من مپرس که اگر بخواهد از اهل بیت سخن بگوید، چون زبانم به نغمه در میآید، من هاشمی هستم و از آن خاندان پاکم و خون آن خاندان در رگهایم جاری است که خداوند طهارتشان بخشید و تاج وحی بر سرشان نهاد و با «یُذهب الرجس» عصمتشان را با قرآن گره زد. و خداوند اهل بیت را برای قربانی شدن برگزید تا امتها را بیامرزد و وجودشان مشعل هدایت بهسوی حق باشد، دختران پیامبر از مصیبت بر سر و سینه میزدند و مینالیدند و آنگاه که زخمهای پیاپی بر حسین فرود آمد، نالههای زینب برخاست. هفتاد زخم بر او زدند، اما کینهشان تمام نشد و هفتاد سر از بدن جدا کردند، اما مستی گمراهیشان قرار نیافت. ای ننگ بر نیزهای که سر حسین بر آن برخاست و ارکان امت خود را تا قیامت برافراشت. نه، تو فقط امام شیعیان خود نبودی، بلکه تو پیشوای تمام انسانها هستی که در زمین جایگاه مؤمنان را عزت دادی. ای مردم به نسبت پیشوای خود صعود میکنید و هر که به راه اهل بیت رود سود میکند، به راهشان در دنیا و آخرت متوسل شوید و هدایت یابید که هرگز حق با غیر ایشان برپا نمیشود !» (علویات) جورج زکی الحاج 5- جورج زکی الحاج (شاعر و نویسنده و استاد دانشگاه): قصیده مستقلی با عنوان «یا ابن الکرام» دارد و در سایر آثار خود بر موضع فکری و سیاسی مقاومت و ارزشهای ظلمستیزی مکتب شیعه تاکید میکند. وی در بخشی از قصیده زیبای خود چنین میسراید: «ای سرور شهادت، شعر چه ارزشی دارد اگر حامل پیام ارزشها نباشد، اینگونه یاد و نام تو نه تنها فخر قهرمانان است، بلکه ای حسین، تو در خاطر خدای جا داری... و ای کربلا، خاک معطر تو به خون پاکی آبیاری شد که با عزت و شرافت کودکانی از آن میرویند که در فلسطین سر برمیآورند. در وجود هر کودکی یک حسین مقاوم هست که با هر متجاوز به حق میستیزد. فروغ پیروزی میان قطرات اشک در چشم این کودکان میدرخشد، آفرین بر تو یا حسین، اینان کودکان و نوادگان تواند که در ایستادگی و قیامشان جاودانه شدهای و پیامت در جگرهایشان حک شده است. در تو مینگرم که میان میدان ایستادهای، چون قهرمانی که از بهشت آمده و فراتر از انسانها همه با شر و نادرستی میستیزد. چونان شیر ایستادی و چون گرگان گرسنه و شغالان گردت را گرفتند. آفرین بر مرگی که عظمت دین را در خود دارد. آنان دغدغهای جز سلب خلافت نداشتند، اما تو نگران دین بودی. در یک دست شمشیر داشتی و در یک دست قرآن. در تمام روزگار نام تو رمز ایثار و شهادت شد و نام آنان رمز کفر، و ای حسین، امروز یاد تو در دلهایمان چون آیات الهی جاودانه است.» (قصیدة الحسین) ________________________________________پی نوشت ها 1) پیشتر در مقالهای بهمناسبت عید غدیر (مجله سپیده دانایی شماره سیام) از آثار گستردهتر ادبای مسیحی در مورد حضرت امیر مؤمنان سخن گفتهایم و ارتباط نزدیک آنان با اندیشه و آرمانهای حضرت امیر صلواتا... علیه را نشان دادهایم. 2) میگویند یکی از بزرگترین آرزوهای آن مرحوم زیارت نجف اشرف و آستانبوسی مولای متقیان بود ولیکن علیرغم تلاش امام موسی صدر و هماهنگی ایشان با پسرعمویشان شهید سید محمد باقر صدر متاسفانه آن دلباخته مسیحی مولا توفیق این زیارت را بهدست نیاورد. 3) از آنجا که ناچار به گزینش چند سطر از متون مختلف بودهایم، عبارات ذکر شده از نویسندگان و شاعران در عین وفاداری کامل به متن اصلی برای انتقال مفهوم و مقصود با ترجمه آزاد آمده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
چنین است که او میگوید: «أنا المسیحی أبکانی الحسین/ من مسیحی را حسین به گریه انداخت.» جوزیف هاشم، ادیب و شاعر و وزیر سابق اقتصاد، که اتفاقا از سادات هم هست ...
أنا المسیحی أبکانی الحسین · عزاداري امام حسين(ع) بايد باعث افزايش معرفت شود · چهارشنبه آخر سال امسال 71 نفر در استان زنجان مصدوم شدند ...
أنا المسیحی أبکانی الحسین · سايت گزينش بانك ملي افتتاح شد · بعد جدیدی از ارتباط چاقی با سرطان تخمدان · طریقه چت رایگان با ایرانسل · قربانیان نیمکتهای ناامن ...
-