واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من برنده مي شوم!
آيا فرزندتان به طور ناگهاني در يک بازي دوستانه، شروع به جنگيدن و زد و خورد مي کند؟ کودکان 6 تا 8 سال دوست دارند که در همه جا و همه چيز برنده شوند و معمولاً رقباي سرسخت يکديگر مي شوند. در عين حال کار آن ها باعث حيرت بسياري از والدين مي شود. آيا شما از اين نوع رقابت افراطي حمايت کرده يا آن را کنترل مي کنيد؟ اگرچه بعضي از کودکان ذاتاً رقابت طلب تر از ديگران هستند، ولي کاملاً طبيعي است که آن ها براي اين کار دست به کارهاي جالب و خنده دار بزنند. کودکان در سن 6 تا 8 سالگي مي خواهند خيلي زود بزرگ شوند، آن ها مهارت هاي جديد ياد مي گيرند و مي خواهند آن چه را که مي دانند به ديگران نشان دهند. وقتي که کودکان مي بينند که بچه هاي هم سن و سالشان چه کارهايي انجام مي دهند، خود را با آن ها مقايسه کرده و تلاش مي کنند که به آن ها برسند. رقابت مي تواند کودک را براي رسيدن به موفقيت ترغيب کند و همچنين او، حس همدردي و اعتماد به نفس خود را تقويت مي کند. گاهي اوقات، رقابت مي تواند خنده دار و مسخره باشد. ولي اين يک طرف قضيه است. بسياري از کودکان وقتي در يک کار يا يک بازي بازنده مي شوند از شدت عصبانيت گريه مي کنند. همچنين تعدادي از کودکان 6 تا 8 سال براي برنده شدن، تقلب مي کنند. چون فکر مي کنند که بايد حتماً اول شوند. حتي براي برنده شدن قوانين بازي را نيز تغيير مي دهند. هشت ساله ها کم کم حس رقابتشان کاهش مي يابد و فکر مي کنند که بهتر است مشکلاتشان را حل کنند، بنابراين عادلانه بازي کرده و تا آخر بازي هم قاطعانه مي نشينند. نکاتي در مورد بازنده شدنرقابت کردن دو رو دارد: برد و باخت. به فرزندتان ياد دهيد که باختن نيز مانند بردن يک امر کاملاً عادي است. کودکان بايد بدانند که گاهي اوقات آن ها برنده مي شوند و بعضي وقت ها هم ممکن است ديگران برنده شوند و همه چيز در بردن خلاصه نمي شود. شما بايد به فرزندتان بگوييد آن چه مهم است داشتن لحظات شيرين و پيشرفت مهارت هايمان است.کودکان بايد ياد بگيرند که هميشه نمي توانند نفر اول باشند و کسي برنده مي شود که حواسش را کاملاً جمع کنند و بهترين باشد و همه ي کارها را به نحو احسن انجام دهد. کلمات اميدوار کنندهفرزندتان را به همکاري تشويق کنيد و به او ياد دهيد که چگونه مي تواند يک بازنده يا برنده خوبي باشد. آن چه را که شما بايد به فرزندتان بگوييد عبارتند از:به جاي اين که بگوييد:هر کسي اول لباسش را بپوشد، برنده است.مثل يک بازنده غمگين نباش.تو بي نظيري، سومين بار است که تو در اين مسابقه برنده مي شوي.خيلي بد، تو بايد بازي را از اول شروع کني.برنده شدي! بايد برنده مي شدي! سعي کنيد بگوييد:هر کسي در ده دقيقه لباسش را بپوشد، جايزه مي گيرد.هر کسي شانسي در برنده شدن دارد. برو و به برادرت تبريک بگو.دوست دارم ببينم که تو هميشه خوشحال و خندان باشي.حالا مي توانيم در زمان طولاني تر با يکديگر بازي کنيم.خيلي جالب است. واقعاً مهارت ها و توانايي هايت پيشرفت کرده است. قوانين بازيکارشناسان معقتدند که رقابت کردن کار درستي است. به فرزندتان بياموزيد که هنگام رقابت کردن به روي خودش متمرکز شود تا اين که خود را با هم سن و سالانش و يا خواهر و برادرش مقايسه کند. سپس سعي کنيد با استفاده از روش هاي ديگر او را به رقابتي سالم تشويق کنيد. هرگز از او نخواهيد که حتماً برنده شود. درست است که نتيجه کار خيلي مهم است ولي لذت بردن از آن خيلي با ارزش تر است. به جاي اين که بگوييد که چگونه برنده شود، بهتر است که روحيه او را تضعيف نکنيد تا او راحت تر بتواند از توانايي هايش استفاده کند. او را تحت فشار قرار ندهيد. وقتي کودکان بازنده مي شوند مي ترسند در چشم والدينشان نگاه کنند تا مبادا احساس کنند که آن ها بايد بهتر از ديگران باشند. به فرزندتان در هنگام رقابت روحيه دهيد چون آن ها مي خواهند برنده شوند، نه صرفاً به خاطر رضايت شما. براي او در مورد برد و باخت بيشتر توضيح دهيد. به او بگوييد که اصلاً مهم نيست که او برنده يا بازنده شود آن چه اهميت دارد اين است که او تلاش کرده. قدرت و توانايي او را مهم نشان دهيد. شايد فرزندتان نمي تواند به توپ خوب ضربه بزند، ولي او خيلي خوب توپ مي گيرد. زماني که شما او را براي انجام دادن کاري مجبور کنيد، او احساس ناتواني مي کند يا باور مي کند که بايد در همه چيز برنده شود. او را به کارهاي گروهي تشويق کنيد. اگر فرزندتان نمي تواند در بازي گروهي شرکت کند، او را به عضويت ورزش هاي انفرادي درآوريد تا کمي بزرگ تر شود. اگر از بازي هاي گروهي خسته مي شود، سعي کنيد او را به همکاري تشويق کنيد مانند پازل و بازي هاي رايانه اي که مي توانند با يکديگر بازي کنند. براي او زنگ تفريح در نظر بگيريد. اگر هنوز بازي تمام نشده و فرزندتان از شکست احساس ناتواني مي کند، به او زمان استراحت دهيد تا بتواند از بازي لذت ببرد. و اين کار به اين معنا نيست که بازي تمام شده است بلکه زماني براي تجديد قوا است. هنگامي که کودک 8 ساله شما گريه مي کند او را به ديدن بازي بقيه اعضاي خانواده تشويق کنيد. ولي بعدها متوجه مي شود که شرکت در بازي خيلي لذت بخش تر از نگاه کردن به آن است.منبع: parents
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]