واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > مهاجری، محمد - محمد مهاجری اینکه جریان و جناح حاکم دچار اختلاف شود و همین اختلافش به تضعیف منجر گردد و نتیجتاً به سقوط دولت و حزبی که در رأس قدرت است، بینجامد، در کشورهایی که نظامهای پارلمانی و حزبی دارند، پدیدهای مرسوم است که اتفاقاً پسندیده هم هست، زیرا از این طریق، تداول قدرت و چرخش نخبگان تحقق پیدا میکند. هرگاه چنین اتفاقی میافتد، جناح رقیب با بهرهگیری از نقاط ضعف حریف و به خصوص آگراندیسمان کردن اختلافات در جناح حاکم، رؤیای قدرت آینده خود را در سر میپروراند و... اگر همه چیز طبق قاعده پیش رود و اختلافات، آنقدر شدت پیدا کند که مردم - رأیدهندگان - به این نتیجه برسند که جریان حاکم را یارای اداره درست کشور نیست، رأی خود را به صندوق رقیب میریزند. این سیکل تکرار میشود و رقیبان یکی پس از دیگری در حاکمیت حضور مییابند. *** اما آیا وضعیت اصولگرایان در بازیهای سیاسی اخیر اینگونه است؟ آیا میتوان چنین تحلیل کرد که در دست داشتن قدرت قوه مقننه و قوه مجریه، آنها را دچار نخوت کرده و به گمان اینکه حاکم مطلق بر دولت و مجلس هستند، برسر اختلافهای قدیمی میجنگند؟ یا میتوان خوشخیالانه به اوضاع نگاه کرد و گفت آنچه امروز در میان اصولگرایان مشاهده میشود، اخلاف سلیقه است و بر سر اصول هیچ دعوایی ندارند؟ و آیا این تحلیل درستی است که چون رقیب دیرین - اصلاحطلبان - به دلیل اشتباهات سال گذشتهاش، تا مدتها قدرت سربرآوردن ندارد، باید آسوده خوابید و شهر را امن و امان دانست؟ *** شرایط این روزها نشان میدهد حال سیاست برای اصولگرایان نهتنها خوب نیست که نگرانکننده هم هست. نشست اضطراری مشترک جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز تهران - که بسیار کم تشکیل میشود - در همین یکی، دو هفته اخیر اتفاق افتاده. هشدارهای چهرههای روحانی در همین روزها جدیتر شده، حساسیت برخی سیاستمداران قدیمی اصولگرا تحریک شده و حرفهایی میزنند که در طول 5 سال گذشته نگفتهاند... اینها یعنی نگرانی، یعنی دلواپسی، یعنی بدبودن حال سیاست. *** مرتضی نبوی، قائممقام جامعه اسلامی مهندسین، هفته پیش در مصاحبهای از ظهور اصولگرایانی خبر داد که به روحانیت و بالاتر از آن به مرجعیت هم کاری ندارند. او البته در برابر اصرار مصاحبهکننده، حاضر به بردن نام این جریان نشد اما با زرنگی خاصی گفت هم من و هم شما میدانیم آنها چه کسانیاند و ضمیر، مرجع خود را پیدا میکند. آیا واقعاً جریانی که باعث شده برخی اصولگرایان نگران و آشفته بشوند، همین است؟ این جریان برخاسته از چه تفکری است و از جان اصولگرایان چه میخواهد؟ آیا واقعاً اصولگراست یا صرفاً به این دلیل که در جامعه دوقطبی ما، یا باید چپ بود یا راست، اصولگرا نام گرفته است؟ *** برنده انشعاب بین اصولگرایان کیست؟ این یک رسم است که دوستان در برابر دشمن یا رقیب مشترک، اختلافاتشان را کنار بگذارند و اختلافات را حتی بر زبان نیاورند. آیا امروز دشمن اصولگرایان، اصلاحطلباناند و از هر انشعابی در بین رقیب بهره میگیرند؟ آیا مخالفان اصولگرایان، دشمنان بیرونی نظام و انقلاب هستند و از اختلافات سود میبرند؟ پاسخ این سؤال را امروز نمیتوان به سادگی داد. شاید حتی نتوان به طور جزم و قطع گفت مخالفان نظام تنها برندگان این بازیاند. در اینکه دشمن همواره مترصد ماهی گرفتن از آب گلآلود است، تردیدی وجود ندارد اما این انشعاب شاید برندههای دیگری هم داشته باشد. جریانی که امروز قصد مصادره اصولگرایان به نفع خود را دارد - و البته در میان اصولگرایان جا خوش کرده - و با بهرهگیری از عقاید سکولاریستی، به دنبال تحکیم پایههای قدرت خود حتی برای آینده است، از برندگان اصلی انشعاب در میان اصولگرایان است. زیرا تصور میکند با سرمایه اصولگرایان توانسته است وارد میدان شود، از طریق یک «دوربرگردان» متحدان سابق را جا بگذارد و... اما این بُرد چقدر ادامه مییابد؟ آیا بقیه اصولگرایان به خاطر اینکه مبادا جریان رقیب، سوءاستفاده کند، در برابر این بخش از بدنه خود سکوت خواهند کرد؟ برخی رویکردهای این روزها، این را نشان نمیدهد. تغییر ایده برخی از اصولگرایان نسبت به بخشی از پیکره این جریان شاید بتواند جای برنده را عوض کند. گرچه رقابتی سخت و نفسگیر در راه است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]