واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: وضعيت اسفبار زائرانايراني جام جم آنلاين: «مادرم جلوي چشمماز شدت گرما لب مرز ايران و عراق جان داد درحالي كه پزشكي در كاروان نبود تا به دادش برسد، حدود نيم ساعت قبلش به سرباز عراقي لب مرز گفتم: مادرم بدحاله، بايد بميره تا شماها كارش رو زودتر راه بيندازيد؟ گفت : آره! برو وقتي مرد بيا» ! آنچه خوانديد شرح حال گروهي از اسراي ايراني در زمان جنگ تحميلي نيست، بلكه وصف بدترين لحظههاي زندگي يكي از هموطنانمان است كه حدود دو سه ماه پيش تصميم گرفت مادر سالمندش را با يكي از كاروانهاي زيارتي مجوزدار براي زيارت به عتبات عاليات ببرد و هرچند پيشتر گفته بود مادرش قادر به سفر زميني نيست، اما در پي لغو پرواز ناچار شد او را از راه زميني به ايران بازگرداند و پيرزن در ميانه راه به دليل نبود امكانات در عراق جانش را از دست داد. بر ايرانيان چه گذشت؟ با علي شقاقي از طريق پياميكوتاه آشنا شديم كه او آن را در تماس با ستون حق با شماست روزنامه، مطرح كرده بود. او بعدتر شرح كاملي از سرگرداني خود و مادرش را داد كه گفتههايش نشان ميدهد حال و روز زائران ايراني در عراق حتي اگر با كاروانهاي مجوزدار و زير نظر سازمان حج و زيارت سفر كرده باشند، اسفبار است. اسكان، تقريبا زندان ابوغريب علي، مادرش و ديگر زائران كاروان ......، [نام كارواندر دفتر روزنامه محفوظ است] در بغداد در طبقه سوم هتلي نمور با اتاقهايي كوچك، بيپنجره كه احتمالا بيشباهت به زندان ابوغريب نيست ساكن شدند كه هريك با قطعي برق مداوم تبديل به سلول انفرادي تاريك و گرم ميشد، دستشويي و حمام در اين اتاقها يكي بود، اتاقها در حدي كوچك بودند كه زائران حتي براي نماز خواندن در آنها مشكل داشتند. هتل آسانسور نداشت و آنها هربار مجبور بودند براي رفت و آمد پلههاي مارپيچ و طولاني 3 طبقه هتل را بالا و پايين بروند، در كاروان پزشكي وجود نداشت و حتي زماني كه شقاقي با وخيم شدن وضع سلامت مادرش به يكي از مراكز هلال احمر مراجعه كرد، پزشك ايراني حاضر نشد تا هتل بيايد و گفت شقاقي بايد بيمار را تا محل استقرار كانتينر هلال احمر بياورد در حالي كه پيرزن به خاطر وضع وخيم جسمانياش قادر به راه رفتن نبود. سفر با اتوبوس دقيانوس شرايط نامناسب اسكان در عراق، وضع سلامت مادر اين زائر را بدتر كرد. سفر 8 روزه به اين كشور در حالي تمام شد كه مسوولان كاروان اعلام كردند پروازهاي عراق به ايران لغو شده است. در آن زمان بسياري از زائران هنوز خبر نداشتند كه لغو پروازهاي ايران عراق به دليل عهدشكني طرف عراقي و با هدف افزايش دادن قيمت بليت هواپيما صورت ميگيرد. شقاقي توضيح ميدهد: «به آنها گفته بودم كه مادرم به دليل بيماري قادر نيست با اتوبوس سفر كند، اما چارهاي نبود. راننده تمايلي نداشت ما را به مرز ببرد و سرانجام زماني حاضر شد اين مسووليت را بپذيرد كه گرماي روز آغاز شده بود. به نظر ميآمد او از سر لجبازي كند رانندگي ميكند. اتوبوسي كه در آن بوديم بشدت كهنه بود.» شقاقي و ديگر زائران احتمالا با يكي از 600دستگاه اتوبوسي به سمت مرز حمل شدهاند كه آنها را صرفا به حمل و نقل زائران ايراني اختصاص دادهاند و مهدي شكرآرا، نماينده حج و زيارت در عراق دربارهشان ميگويد: «عمر متوسط اين اتوبوسها حدود 10 سال است.» احتمالا همين عمر متوسط 10 ساله باعث شد، كولر اتوبوس حامل زائران در گرماي حدود 48درجه بيابانهاي عراق بادي گرم داشته باشد كه حال و روز سرنشينان را بدتر كرده است. پريشاني در مرز زائران وقتي به مرز رسيدند كه پيش از آنها حدود 50 اتوبوس در نوبت رد شدن از مرز توقف كرده بودند. در اين وضعيت مادر شقاقي به خاطر گرماي هوا بار ديگر بدحال شد. شقاقي تلاش كرد تا سرباز عراقي لب مرز را راضي كند كه كار آنها را سريعتر راه بيندازد، اما او برخوردي تند داشت و سرانجام وقتي قبول كرد در ازاي 25 هزار تومان سريعتر به كار آنها رسيدگي كند كه پيرزن جانش را از دست داد. كاروان....، شقاقي و جسد مادرش را تنها گذاشت و به راهش ادامه داد. او ميگويد: «جسد مادرم را گذاشتيم پشت يك ماشين نظاميو او را به درمانگاهي در روستايي دور افتاده برديم، چون هنوز مطمئن نبودم فوت كرده است يا شايد هنوز به بازگشتش اميدوار بودم.» حتي اگر مادر شقاقي زنده بود هم احتمالا در ساختمان متروك روستايي كه در نزديكي مرز قرار داشت و نام درمانگاه روي آن گذاشته بودند، فوت كرده بود چرا كه در آن درمانگاه پزشك و وسيله اي براي احيا وجود نداشت. شقاقي حتي جسد مادرش را از عراقيها به سختي تحويل گرفت و اگر همزباني پيدا نميكرد كه شرايطش را براي عراقيها توضيح دهد، احتمالا بايد بدون جسد مادر به ايران بازميگشت. از آسمان و زمين عراق مشكل ميبارد آنچه از سرگذشت غم انگيزشقاقي و مادرش در عراق خوانديد فقط بخشي از شرايط نامناسب زائران ايراني در عراق است و در آن از تعداد كم ماموران امنيتي نسبت به شمار زائران، نا امني مسيرهاي رفت و آمد، نبود غذاخوري و وسايل حمل و نقل مناسب و محل اسكان، كمبود آب شرب، آلودگي محيط، شيوع انواع بيماريها و نبود امكانات بهداشتي و بخصوص دارو، كمتر گفته شده است در حالي كه بيشتر زائران ايراني، چه كساني كه با كاروان ميروند و چه كساني كه انفرادي سفر ميكنند، آنها را تجربه ميكنند. روزي 2 ميليون دلار سود، از ايران به عراق پژوهشهاي ميداني و پرسش از زائران نشان ميدهد هر زائر ايراني در هر سفر به طور متوسط يك ميليون تومان جنس بنجل را از بازارهاي عراق خريداري ميكند، اما مصطفي خاكسار قهرودي رئيس سازمان حج و زيارت در گفتگو با «جامجم»، ميزان سودآوري ايرانيان را براي كشور عراق به طور متوسط كمتر از اين مقدار تخمين ميزند و ميگويد: هر زائر ايراني حدود 500 دلار براي عراق سودآوري دارد. به گفته خاكسار قهرودي، ايران روزانه بيش از 3000 زائر به عراق ميفرستد كه اين رقم بدون احتساب زائران غيرمجاز و انفرادي است. قهرودي معتقد است: تعداد زائران سازمان نيافته نيز در ايام خاص با شمار زائران مجاز برابر ميشود. از اين اظهارات ميتوان نتيجه گرفت كه اگر شمار متوسط زائران ايراني را در روزهاي عادي حدود 4000 نفر (با احتساب زائران مجاز و غيرمجاز) در نظر بگيريم كه هر يك براي عراق 500 دلار سودآوري داشته باشند، ايران روزانه حدود 2 ميليون دلار براي اين كشور سودآوري دارد كه اين رقم در ايام خاص، با در نظر گرفتن نزديك به 6000 زائر ايراني در اين كشور به 3 ميليون دلار در روز ميرسد! هر زائر ايراني يعني 7 بشكه نفت عراق اين روزها هر بشكه نفتش را با قيمت تقريبا 70 دلار روانه بازار ميكند در حالي كه سودآوري هر زائر ايراني براي اين كشور بيش از 7 برابر هر بشكه نفت (500 دلار) است، اما به رغم سودآوري بالاي زائران ايراني، امكاناتي كه در اختيار آنها قرار ميگيرد در حدي بسيار پايين است. يك چراي بزرگ و بيجواب! رئيس سازمان حج و زيارت در پاسخ به اين كه عمدهترين مشكل زائران ايراني در عراق چيست، ميگويد: عمدترين مشكل؟! همه چيز براي زائران ايراني در عراق مشكل است كه بخش عمدهاي از اين مشكلات به نبود امكانات زيربنايي، نداشتن ثبات سياسي و نبود دولتي مستقل در اين كشور مربوط ميشود. نميتوان تقصير نبود امكانات را براي پذيرايي از زائران ايراني به گردن مسوولان عراقي انداخت، چراكه سالها تحمل حكومتي ديكتاتوري و جنگ، همنشيني با فقر و كمبود امكانات اوليه زندگي را براي عراقيها رقم زده است و عجيب نيست اگر اين كمبودها، عراقيها را در پذيرايي شايسته از زائران ورودي به كشورشان با مشكل مواجه كند اما نكته اينجاست كه چرا كشورمان هنوز به اعزام روزانه حدود 3000 زائر به اين كشور ادامه ميدهد. از ناامني نميتوان گذشت از سوي ديگر، با آن كه سازمان حج و زيارت با بيان اين كه زائران شهيد در انفجارهاي خونين زير نظر اين سازمان اعزام نشدهاند، از قبول مسووليت شانه خالي كرد، اما شمار عمليات انتحاري موفق و ناموفق در عراق طي ماههاي اخير و بويژه فاجعه مرگ بيش از 150 نفر از هموطنانمان در دياله و كاظمين در ارديبهشت امسال نشان ميدهد ضريب امنيت زائران ايراني در عراق بسيار پايين است. هرچند زائران ايراني آنقدر صبور هستند كه ميتوانند مشكلاتي مثل نبود امكانات بهداشتي و شرايط نامناسب نقل و انتقال و اسكان را تحمل كنند، اما نبود امنيت مسالهاي نيست كه به سادگي بتوان ناديدهاش گرفت يا با آن مثل نبود ديگر امكانات مدارا كرد. يك پيشنهاد؛ اعزام زائر را متوقف كنيد رئيس سازمان حج و زيارت پيشتر در گفتگو با «جامجم» در پاسخ به اين پرسش كه چرا اعزام زائر از طرف سازمان حج و زيارت متوقف نميشود ميگويد، حتي اگر ما اعزام زائر به عراق را به شكل قانوني متوقف كنيم، آنها به شكل سازماننيافته براي سفر و زيارت اقدام ميكنند. اين اظهارنظر خاكسار قهرودي در حالي صورت ميگيرد كه سالها پيش وقتي مرز ايران عراق بسته بود، شمار زائران ايراني ورودي به اين كشور تقريبا صفر بود و كسي براي زيارت قانونشكني نميكرد و جانش را به خطر نميانداخت و به همين دليل بيراه نيست اگر بار ديگر و با توجه به شرايط ناخوشايند زائران ايراني در عراق، پيشنهاد بستن مرزهاي ميان دوكشور را دستكم تا زماني كه عراق به ثبات سياسي برسد، مطرح كنيم. مريم يوشيزاده نظرات خوانندگان (2 نظر)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]