واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: متهمان، قتل را گردن همديگر انداختند خبرگزاري فارس: 2 جوان كه متهم به قتل دوست خود هستند، در آخرين جلسه دادگاه قتل را گردن همديگر انداختند. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، عصر 2 تير 84، مأموران كلانتري 116 مولوي از وقوع يك فقره درگيري در يك منزل باخبر شدند و با حضور در محل متوجه شدند كه جواني به نام حسام در اين درگيري به قتل رسيده است. عوامل اورژانس نيز كه توسط اهالي محل از جريان باخبر شده بودند، در محل حاضر بودند ولي تلاش آنها براي احياي مجروح كه به اغما رفته بود، نتيجه نداد و وي فوت كرد. با اظهارات شاهدان، دو جوان به نامهاي اميد و مرتضي كه از دوستان مقتول بودند، دستگير شدند و در اولين جلسات بازجويي به ارتكاب قتل حسام اعتراف كردند. آخرين جلسه رسيدگي به اين پرونده، امروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد و سيد حسيني، نماينده دادستان در قرائت كيفرخواست صادره گفت: اميد و مرتضي متهم به مشاركت در قتل عمدي حسام هستند و با توجه به مدارك موجود در پرونده مانند، نظريه پزشكي قانوني، گزارش مرجع انتظامي، اظهارات شهود و اقرار صريح متهمان و با توجه به اينكه مادر مقتول به عنوان تنها وليدم شناسايي نشده است، تقاضاي قصاص متهمان را دارم. در ادامه جلسه، اميد، متهم رديف اول در جايگاه قرار گرفت و ضمن پذيرفتن اتهام مشاركت در قتل گفت: مقتول بارها مزاحم دختردايي مرتضي كه قرار بود من با او ازدواج كنم، ميشد و هيچ اعتنايي هم به تذكرهايي كه من و مرتضي به او ميدايم، نميكرد. روز حادثه با او قرار گذاشتم تا براي مصرف مواد مخدر به خانه من بيايد و نيم ساعت بعد از اينكه داخل خانه من بود، موضوع را پيش كشيدم و زماني كه او باز هم موضوع ايجاد مزاحمت را منكر شد، با او درگير شديم. ابتدا من چند ضربه با مشت به صورت او زدم و در ادامه با يك قفل به سر او كوبيدم ولي چون دستم بين قفل و سر او حائل بود، ضربه شدت نداشت. بعد از آن، مرتضي، حسام را با خود به حياط خلوت برد و درآنجا چند ضربه به حسام زد. وقتي من وارد حياط خلوت شدم، حسام روي زمين نشسته بود و به مرتضي التماس كرد كه او را نزند ولي مرتضي توجهي نكرد و با لگد ضربهاي به گلوي حسام زد كه منجر به قطع تنفس او شد. بعد از آن هم هرچه تلاش كرديم تا نفس او برگردد، موفق نشديم و حسام فوت كرد. بعد از اظهارات اميد، مرتضي در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام مشاركت در قتل را قبول ندارد، در تشريح حادثه گفت: من هيچ اطلاعي از علاقه اميد به دختر دايي خود نداشتم و روز حادثه هم به من نگفت كه با حسام قرار گذاشته است. وقتي وارد خانه اميد شديم، 3 نفر كه يكي از آنها حسام بود آنجا بودند. اميد از حسام به بهانه اينكه آبروي او را نزد خانواده دايي من برده بود، كينه به دل گرفته بود و به او گفت، امروز از اين خانه زنده بيرون نميروي. درگيري شروع شد و اميد مقتول را با چوب و قفل كتابي زد و ادعاي اميد مبني بر زخمي شدن دستش به خاطر ضربه قفل دروغ است چرا كه قفل كاملا به سر حسام خورد. بعد از آن حسام را داخل حياط برد و وقتي كه حسام روي زمين نشسته بود، با لگد ضربه محكمي به گلوي او زد كه در اثر همين ضربه كفش اميد پاره شد. بعد از آن هم اميد براي دقايقي از خانه خارج شد و من دوبار نبض حسام را گرفتم و او زنده بود ولي وقتي اميد به خانه برگشت، دوستانش به او گفتند كه حسام مرده است. در كلانتري هم اميد من را تهديد كرد كه اگر حرفي بزنم، من و دختر داييام را خواهد كشت. مرتضي در پاسخ به سؤال قاضي كه آيا ضربهاي به حسام زدي يا نه گفت: من هيچ ضربهاي به حسام نزدم. مرتضي همچنين مدعي شد كه دختر دايي او قصد ازدواج با اميد را نداشته است و بعد از اينكه به اميد جواب منفي داد، با مرد ديگري ازدواج كرد. بعد از اظهارات متهمان، وكلاي آنها نيز در جايگاه قرار گرفتند و هر دو وكيل، موكل خود را بيگناه عنوان و درخواست تبرئه موكل خود را كردند. بعد از اظهارات وكلا، متهمان در جايگاه قرار گرفتند و آنها نيز در آخرين دفاعيات، خود را بيگناه معرفي كردند. قاضي تردست نيز ختم جلسه را اعلام كرد و صدور حكم پرونده را به آينده موكول كرد. انتهاي پيام/+ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]