تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855614048




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسي اوضاع سياسي، فرهنگي و اقتصادي لبنان


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: بررسي اوضاع سياسي، فرهنگي و اقتصادي لبنان
بيروت- "محمد رضا رحيمي" معاون اول رئيس جمهوري اسلامي ايران روز چهارشنبه هفته جاري در راس يك هيات عالي رتبه به لبنان سفر مي كند؛ بهمين مناسبت نگاهي اجمالي به اوضاع سياسي، فرهنگي، اقتصادي و غيره لبنان خواهيم داشت.


به گزارش ايرنا از بيروت، در سال 1389 دكتر "محمود احمدي نژاد" به دعوت همتاي لبناني خود "ميشل سليمان" در رأس هيأت عالي رتبه‌اي به كشور لبنان سفر كرد. در اين سفر تاريخي كه نقطه عطفي در روابط دو جانبه محسوب مي‌شود 16 سند همكاري مشترك به امضا رسيد.

بدنبال آن سعد حريري نخست وزير وقت لبنان سفري رسمي به تهران داشت و در اين سفر نيز 9 سند همكاري به امضا مسئولين دو كشور رسيد؛ همچنين دو كشور توافق كردند كه سطح كميسيون همكاري‌هاي مشترك را ارتقا داده و كميته عالي همكاري‌ها را به رياست معاون اول رئيس جمهور ايران و نخست وزير لبنان برگزار نمايند؛ بدين گونه بستر حقوقي و قانوني توسعه روابط دو جانبه بيش از گذشته فراهم گرديد.

بعد از آن بحث پيگيري و اجراي اين اسناد در دستور كار بخش‌هاي ذيربط دو كشور قرار گرفت تا اينكه دو كشور توافق كردند اولين اجلاس كميته عالي و هفتمين اجلاس كميسيون مشترك در11 تا 14 ارديبهشت1391در بيروت برگزار شود.

رياست طرف ايراني كميسيون مشترك به عهده وزير راه و شهرسازي و رئيس طرف لبناني وزير اقتصاد و تجارت است و بايد دانست كه تا كنون شش اجلاس كميسيون همكاري‌هاي مشترك اقتصادي ميان جمهوري اسلامي ايران و جمهوري لبنان برگزار شده است.

ششمين و آخرين اجلاس در اسفند 1387 در بيروت برگزار شد. در اجلاس ششم چند سند همكاري ميان بخش‌هاي مختلف دو كشور به امضا رسيد. برگزاري اجلاس كميته عالي همكاري‌ها تا كنون در روابط دو كشور سابقه نداشته است.

برگزاري اولين اجلاس كميته عالي همكاري‌ها نشانگر اراده سياسي مسئولين عالي دو كشور براي توسعه روابط و وجود ظرفيت‌هاي مناسب براي تقويت و تحكيم مناسبات دو كشور است.

پيش نويس سند‌هاي مختلف همكاري دو جانبه در بخش‌هاي قضايي، آموزش وپرورش، فناوري، صنعتي، ورزشي و سرمايه گذاري از سوي مقامات دو طرف در اجلاس كميته عالي ارائه شده است و پيش بيني ميشود چندين سند همكاري از جمله موافقت نامه‌هاي مربوط به همكاري قضايي به امضا مسئولين ذيربط طرفين برسد.

روابط دو جانبه حجم صادرات ايران به لبنان در سال1390حدود 6/77 ميليون دلار بود كه نسبت به سال قبل 11% رشد داشت.

همچنين در اين سال حجم واردات كشورمان از لبنان 5/43 ميليون دلار بود كه نسبت به سال قبل 5/43% كاهش داشت.

حجم كل مبادلات كالا 1/121 ميليون دلار بوده و تراز تجاري 4/31 ميليون دلار به نفع ايران است و تقريباً كليه صادرات ايران به لبنان غير نفتي بوده كه عمدتاٌ شامل فرش دستباف، خشكبار، قطعات يدكي خودرو، ظروف تزئيني شيشه اي، مواد ساختماني (كاشي و سراميك)، مواد غذايي و نوشيدني است.

عمده كالاي صادراتي لبنان به ايران سوپر فسفات‌ها (‌كود شيميايي) است كه در سال گذشته به علت مشكلات بانكي حجم آن كاهش داشت.

طي سال گذشته براي توسعه همكاري‌هاي اقتصادي و اجرايي كردن تفاهمات حاصله هيأت‌هاي متعددي ميان دو كشور سفر كردند كه از جمله سفر وزراي كشاورزي در آذر90 و بهداشت عمومي لبنان در بهمن91 به كشورمان، سفر معاون غذا و دارو وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي كشورمان در شهريور 90 و هيأتي از معاونت توسعه نيروي انساني رياست جمهوري در آذر 90 به لبنان مي توان اشاره كرد.

در اين سفر‌ها چند سند همكاري نيز به امضا رسيد. موافقتنامه همكاري‌هاي فرهنگي، هنري و سينمايي نيز در سفر وزير ارشاد به لبنان در دي ماه 90 امضا شد.

در حال حاضر صادرات دارو و صادرات برق به لبنان، صادرات ميوه لبنان به ايران، ساخت نيروگاه برق و سد در لبنان، ارتقا سطح مبادلات تجاري ميان دو كشور، برگزاري نمايشگاه اختصاصي توليدات صنعتي و تجاري ايران در لبنان و برگزاري همايش فرصت‌هاي تجاري و سرمايه گذاري در ايران با حضور مقامات دولتي و خصوصي لبنان از جمله موارد در دست پيگيري براي سال جاري است.

** نگاه اجمالي به لبنان

جمهوري لبنان كشوري كوچك و كوهستاني در غرب آسيا، در كناره شرقي درياي مديترانه است. اين كشور از زمان اشغال سرزمين فلسطين توسط رژيم صهيونيستي تاكنون، گاه در حاشيه و گاه در متن مناقشه قرار داشته و تا سال 1943، يعني زمان استقلال خود تحت قيوميت فرانسه بود. نام لبنان و گاه لوبنان يا لبنان ريشه اي سامي داشته و از كلمه LBN، به معني سفيد كه به كوه هاي پر از برف اين كشور اشاره دارد، گرفته شده است و سمبل اين كشور درخت سدر سبزي است كه در پرچم و نشان نيروهاي مسلح آن نمود يافته است.

لبنان داراي 6 استان (يا محافظه) است كه خود به 25 منطقه يا شهرستان و تعدادي شهر و روستا تقسيم مي شوند.

استان هاي لبنان عبارت است از استان شمال، جبل، بيروت، جنوب، بقاع و نبطيه، و شهرهاي مهم آن نيز بيروت، طرابلس، صور، صيدا، بطرون، و بعلبك است. اهل تسنن بيشتر شهرنشين بوده، در شهرهايي چون بيروت، صيدا، طرابلس و كوهستان شوف جاي گرفته اند، دره بقاع، جنوب لبنان و جنوب بيروت از مناطق اصلي شيعه نشين است. دروزي ها در رأس المتن، كوهستان شوف و حاصبيا سكونت دارند و جبل بيروت، مقر اصلي ماروني هاست.

لبنان تا سال 1920، يعني فرو پاشي امپراتوري عثماني و تحت قيموميت قرار گرفتن آن، بنا به تصميم اتحاديه ملل، از نظر سياسي و اجتماعي تجزيه شده بود و واليان عثماني آن را اداره مي كردند. پس از جنگ نخست جهاني و واگذاري مناطق دره بقاع، منطقه شمال، نواحي ساحلي و جبل عامل (جنوب لبنان) به متصرفه جبل، لبنان بزرگي شكل گرفت كه ويژگي مهم آن، اختلاط نژادها و مذاهب مختلف بود. بر اين اساس، جامعه لبنان، جامعه اي متشكل از گروه هاي نژادي و مذهبي مختلفي است كه نه تنها مرزهاي جغرافيايي، بلكه ترس و شك، آنها را از يكديگر جدا ساخته است. در چنين جامعه اي، اگر چه مسلمانان و مسيحيان، ساليان سال در كنار هم زندگي مي كردند، اما دو دستگي عميقي بر سر عربي بودن يا غير عربي بودن يا نوع عربي بودن مليت اين جامعه وجود داشت كه در كنار عوامل مذهبي و مسائل سياسي از ايجاد يك جامعه واحد جلوگيري كرده است.

اين اختلاف نظر، از حوزه سياست هم فراتر رفته، به حوزه فرهنگ و ادبيات كشانده شده است. در حالي كه مسلمانان و ارتدوكس هاي يوناني، بر حفظ فرهنگ و زبان عربي و اسلامي اصرار دارند، ديگر مسيحيان چون جنبش سياسي ماروني ها، بر ماهيت قديمي و آغازين آن تأكيد مي ورزند. علاوه بر تمايزات ذكر شده، كشور لبنان، فاقد يك قانون مدني واحد بوده، پيروان هر مذهب، قوانين آن مذهب را در زمينه ازدواج، طلاق، ارث و غيره اجرا مي كنند. اين وابستگي قانون مدني به نظام طايفه اي، موجب افزايش نقش رهبران مذهبي شده است.

تاريخ اقتصادي لبنان نيز حكايت ديگري، جز توزيع نامتناسب درآمد ملي و تخصيص نادرست بودجه ندارد. دولت مركزي از بدو تأسيس تاكنون، همواره به مناطقي توجه داشته كه جزو استان جبل به حساب مي آيند. علاوه بر اين، تمركز بيش از اندازه دولت بر بيروت، به ايجاد مناطق يا كمربندهاي محروم نشين در اطراف اين شهر انجاميده كه فقر، شلوغي بسيار زياد و محروميت از حقوق شهروندي، از ويژگي هاي آنها است. وضعيت اقتصادي در جنوب، شمال و دره بقاع با استان بيروت كاملاً متفاوت است و اين اختلاف سطح، به مهاجرت بيش از پيش به بيروت دامن زده است. اگر اثرات جنگ داخلي يا مذهبي پانزده ساله را به موارد يادشده بيفزاييم، چيزي جز تقويت نظام مذهبي (هم از نظر سياسي و هم از نظر اجتماعي) و عدم شكل گيري يك هويت ملي واحد باقي نمي ماند. اين جنگ موجب از بين رفتن آخرين حلقه هاي وابستگي ملي و احساس تعلق به يك جامعه در ميان مردم لبنان گرديد و نژاد و مذهب را تنها عناصر هويت بخش جامعه لبنان معرفي كرد.

** گروه هاي قومي

فقدان آمار رسمي، تحليل جمعيت شناختي لبنان را دشوار ساخته است. از آنجا كه توازن مذهبي، مساله سياسي بسيار مهمي به حساب مي آيد، دولت لبنان همواره از برگزاري سرشماري جديد خودداري كرده و به تنها سرشماري انجام شده در طول تاريخ لبنان، يعني سرشماري 1932 كه در آن فرانسوي ها با تلاش بسيار و دست بردن در آمار (نظير محاسبه كليه لبناني هايي كه به خارج سفر كرده بودند به عنوان لبناني مسيحي) مسيحيان را اكثريت مذهبي اين كشور نشان داده اند، استناد مي كند.

اگرچه پيشينه نژادي از اهميت وابستگي مذهبي برخوردار نيست؛ اما از ويژگي هاي مهم اجتماعي به حساب مي آيد. امروزه نژاد عربي بزرگ ترين گروه نژادي لبنان هستند. عرب ها در قرن هفتم ميلادي به لبنان راه يافتند و پس از آن به سرعت گسترش يافتند و ديگر نژادها را تحت تأثير قرار دادند؛ به طوري كه امروز تمايز قومي، بيش از آنكه مسائل ژنتيكي قابل اثبات را در بر گيرد، بيشتر به مسائل فرهنگي و شناخت فرهنگي باز مي گردد.

به طور كلي مي توان گفت پيروان همه مذاهب موجود در لبنان، پيشينه هاي نژادي مختلفي دارند و شناخت مرزهاي نژادي ميان آنها بسيار مشكل است. علاوه بر اين، از آنجا كه پيروان مذاهب مختلف، تنها با هم مذهبي هاي خود ازدواج مي كنند، پارامتر مذهب، ماهيتي نژادي نيز يافته است.

برخي لبناني ها، به خصوص مسيحيان ماروني، نژاد خود را فنيقي، آرامي و فرنگي مي دانند و پيشينه نژادي عربي لبنان را نفي مي كنند اما پژوهش هاي ژنتيكي كه به تازگي صورت گرفته است نشان مي دهد كه نژاد مردم لبنان عربي، فنيقي، ايراني و فرنگي است.

كاتوليك ها و ارتدوكس هاي يوناني و برخي ديگر از ماروني ها بر پيشينه يوناني خود تأكيد دارند و باقيماندن زبان يوناني به عنوان زبان ادبي را گواهي بر اين مدعا مي دانند. علويان و اهل سنت نيز به همراه مسيحيان كاتوليك رومي، به ريشه نژادي مختلف سوري شامي خود اعتقاد دارند و شيعيان بر ريشه عربي خود تأكيد مي ورزند. در اين ميان كردها، ارمني ها و يهوديان را شايد بتوان از اقليت هاي قومي قابل تشخيص به حساب آورد.

** گروه هاي مذهبي

مذهب در لبنان، تنها به معناي اعتقادي شخصي با آداب و رسوم عبادي خاص نيست، بلكه عنصري است كه ويژگي سياسي و اجتماعي لبنان را مشخص مي كند. بر اين اساس، مذهب به واسطه نظام طايفه اي لبنان در تقسيم قدرت، منافع و پست هاي اجرايي، سياسي شده، به بنيان سياست در اين كشور تبديل گرديده است. تعداد دقيق پيروان مذاهب مختلف در لبنان، همواره محل مناقشه بوده و چنان كه گفته شد، از سال 1932 تا به امروز، سرشماري دقيقي در اين زمينه صورت نگرفته و دولت لبنان تنها به انتشار مجموع جمعيت اين كشور بدون ذكر پيروان هر مذهب اكتفا كرده است.

مسلمانان و مسيحيان دو گروه ديني بزرگ لبنان هستند كه هر يك به ترتيب 60 و 40 درصد جمعيت اين كشور را به خود اختصاص داده اند؛ البته اين آمار متغير است و درصد جمعيت مسلمانان تا 63 درصد نيز ذكر مي شود. مسئله قطعي در اين ميان اين است كه جمعيت مسلمانان از بدو استقلال لبنان تا به امروز، همواره رو به ازدياد بوده و از شمار جمعيت مسيحي، به دلايل مختلف و از جمله مهاجرت، كاسته شده است. مسلمانان لبنان را شيعيان (دوازده امامي)، اهل سنت، دروزي ها، علويان و اسماعيلي ها تشكيل مي دهند و كاتوليك هاي ماروني، ارتدوكس هاي يوناني، كاتوليك هاي يوناني، ارمنيان ارتدوكس، ارمنيان كاتوليك، كاتوليك هاي رومي، آشوري ها، پروتستان ها و قبطي ها جامعه مسيحيان را تشكيل مي دهند، اما در پي اشغال لبنان در سال 1982 توسط رژيم صهيونيستي، اقليت يهودي اين كشور به خارج سفر كردند و اكنون يهودي در لبنان ساكن نيست.

در ميان مسلمانان، شيعيان با در دست داشتن 35 درصد جمعيت (تخمين سال 1990) اين آمار حتي تا 41 درصد هم افزايش مي يابد، بزرگ ترين گروه مذهبي اسلامي لبنان هستند و اكثريت مطلقي را در نظام مذهبي اين كشور به وجود آورده اند. شهر صور در استان جنوب و بعلبك در استان بقاع از مهم ترين شهرهاي شيعه نشين است. طرابلس داراي اكثريتي سني و اقليتي مسيحي، صيدا داراي اكثريت سني ضعيف با اقليت قومي مسيحي و بيروت داراي اكثريتي ماروني و سني است. البته از سال 1982 با مهاجرت شيعيان به بيروت و اسكان آنها در جنوب اين شهر، جمعيت شيعي پر رنگي در اين شهر شكل گرفته است.

شيعيان در نقش بزرگ ترين گروه مذهبي لبنان، نه تنها قدمتي طولاني در تاريخ اين كشور دارند، بلكه در سال هاي اخير به ويژه از سال 1960 به اين سو كه برابر با خيزش جنبش شيعه در لبنان است، نقش بسيار مهم و پر رنگي را در حيات سياسي اين كشور ايفا كرده اند. با اينكه شيعيان بزرگ ترين گروه مذهبي لبناني هستند و بايد در نظام سياسي طايفه اي اين كشور، بالاتر از مسيحيان ماروني و اهل سنت قرار گيرند، هنوز نتوانسته اند به حقوق خود دست يابند و بي توجهي تاريخ دولت مركزي اين كشور به خود را جبران كنند.

** وضعيت شيعيان لبنان

الف: وضعيت اقتصادي- اجتماعي : به طور سنتي، كشاورزي منبع اصلي معيشت در جنوب لبنان و دره بقاع است. تا اواخر دهه 1950 ميلادي، نزديك به 90 درصد نيروي كار جذب اين مناطق مي شد و كشاورزان به كشت ديم اشتغال داشتند. البته تا آن زمان، اكثر زمين هاي كشاورزي به مالكان بزرگي تعلق داشت كه تعداد آنها در چند خانواده شيعي خلاصه مي شد. اين نوع بهره برداري كاپيتاليستي از كشاورزان شيعه، به همراه عواملي نظير چرخش بازار سرمايه به بخش هاي غير كشاورزي و بي تفاوتي حكومت مركزي، تضعيف ساختار توليدات كشاورزي را در پي داشت و كشاورزان شيعه را بيش از هر زمان ديگري تحت فشار قرار داد.

مجموعه شرايط ياد شده موجب شد تا در سال 1971 تقريباً نيمي از جمعيت جامعه شيعيان لبنان به بيروت مهاجرت كنند. تا پيش از اين زمان، جمعيت كوچكي از شيعيان در بخش هاي مركزي بيروت سكونت داشت؛ اما موج جديد مهاجران، اكثراً در جنوب بيروت اسكان يافتند و كمربندي شيعي در جنوب اين شهر به وجود آوردند. از سال 1960 تا 1970، 80 تا 90 درصد كارگران كارخانه هاي مستقر در جنوب بيروت و 50 تا 60 درصد كارگران كارخانه هاي مستقر در شرق اين شهر ـ اكثراً در تصاحب مسيحيان ـ را شيعيان تشكيل مي دادند. چنين حضور پر رنگي در قلب تحولات سياسي، به شكل گيري مثلثي ميان بيروت، بقاع و جنوب منجر شد و از اين پس، خواسته هاي شيعيان جنوب و بقاع، زودتر و با سهولت بيشتري به پايتخت انتقال يافت. علاوه بر اين، مهاجرت دائم به بيروت، تحولي اساسي در آگاهي سياسي شيعيان به وجود آورد و شيعيان تمايز ميان نفوذ خود و ديگر گروه هاي مذهبي، ساختار اجتماعي آنان و روابطشان با قدرت سياسي را بيشتر شناختند. اين شناخت به تكوين موضع و جهت گيري شيعيان كمك كرد و به بسيج آنها در انتخابات و ايجاد تحولات سياسي انجاميد.

ب: وضعيت سياسي شيعيان: چنان كه گفته شد، تحولات اجتماعي ـ اقتصادي و سياسي دهه هاي 1970 و 1980 مدرنيزاسيون نيروهاي شيعي و بسيج سياسي آنها را در پي داشت و آگاهي سياسي شيعيان طبقه متوسط سياسي خاصي را شكل داد كه منتقد اصلي شرايط موجود بود و از الگوهاي مختلفي نظير فعاليت گروه هاي آزاديبخش فلسطيني و برخي گروه هاي چپ براي احقاق حقوق خود سود مي برد. در چنين شرايطي، با ظهور امام موسي صدر در متن جامعه شيعيان، جنبش سياسي آنان جهت يافت و به برنامه، هدف و خط مشي لازم براي فعاليت هاي خود رسيد.

شيعيان لبنان كه تا آن زمان فاقد هرنوع برنامه و انسجامي در فعاليت هاي سياسي خود بودند، پس از مهاجرت امام موسي صدر و فعاليت هاي آگاهي بخش او، به بازيگراني فعال و آگاه در صحنه سياسي لبنان تبديل شدند. امام موسي صدر، بلافاصله پس از ورود خود، به فردي تأثير گذار در حوزه سياست و فرهنگ شيعيان تبديل گرديد. فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي امام صدر به صور محدود نشد و امام با راه اندازي جمعيت هاي خيريه و موسسات فرهنگي متعدد، در شهرها و نواحي مختلف شيعه نشين، از قبيل مؤسسه مطالعات اسلامي، مدرسه جبل عامل و خانه زنان و دختران، به اهداف اوليه خود يعني آگاه سازي فرهنگي و سياسي شيعيان جامه عمل پوشاند. وي پس از اين فعاليت ها و موفقيت در برقراري ارتباط با جامعه طايفه اي لبنان و محافل و كشورهاي خارجي، برنامه هاي خود را وارد مرحله سياسي كرد و به فكر ايجاد تشكيلات سياسي براي شيعيان افتاد.

شيعيان تا آن زمان، فاقد هرگونه تشكيلات سياسي براي دفاع از حقوق اجتماعي و سياسي خود بودند؛ در حالي كه ماروني ها و اهل سنت، چنين سازمان هايي را در اختيار داشتند. امام موسي صدر در سال 1966 براي نخستين بار، از ضرورت تشكيل يك مجلس شيعي سخن به ميان آورد. اين طرح با مخالفت هاي بسياري در محافل دولتي و غير دولتي مواجه گرديد ؛ با اين همه به دليل پيگيري هاي وسيع و مستمر امام موسي صدر و جامعه شيعيان، مجلس لبنان در سال 1967، با تصويب طرحي به شيعيان اجازه تأسيس چنين مجلسي را داد.

در پي امتناع دولت مركزي لبنان از پذيرش مطالبات شيعيان، فعاليت امام صدر وارد مرحله جديد ديگري شد و او جنبش «حركه المحرومين» را در سال 1975 ميلادي تأسيس كرد. حركه المحرومين، يك سازمان منظم شيعي بود كه در گام نخست، خواهان برقراري عدالت و رفع تبعيض عليه شيعيان توسط دولت مركزي شد. مدتي نگذشت كه اين جنبش، نقشي محوري در فعاليت هاي سياسي و اجتماعي شيعيان يافت و با حمايت عميق و گسترده آنان، در راستاي تأمين منافع شيعيان، تحولات سياسي كشور را تحت تأثير قرار داد.

با گسترش حملات رژيم صهيونيستي عليه مناطق جنوب لبنان، به واسطه حضور جبهه آزاديبخش فلسطين، امام موسي صدر به فكر ايجاد ارتشي قدرتمند براي دفاع از اين مناطق در برابر رژيم اسرائيل افتاد. وي با همكاري و فرماندهي شهيد مصطفي چمران، سازمان «افواج المقاومه اللبنانيه» را كه به اختصار امل ناميده مي شد، تأسيس كرد. اين سازمان در آغاز به شكل غير علني فعاليت مي كرد، اما پس از انفجار اردوگاه نظامي آن در دره بقاع، با نام عين البنيه و كشته شدن 27 تن از مجاهدين آن، امام موسي صدر در مصاحبه اي مطبوعاتي رسماً موجوديت مقاومت لبنان را اعلام كرد.

تأسيس مقاومت اسلامي امل، به يك سال پيش از تأسيس جنبش فلسطيني فتح باز مي گشت و امام صدر از آن زمان، به فكر ايجاد نيروي مقاومتي براي مقابله با اسرائيل بود. بر اين اساس، وي در سال 1965 گروهي از جوانان شيعه را به مصر اعزام كرد تا در دوره اي شش ماهه، فنون نظامي را فراگيرند. با بازگشت اين جوانان عمليات ايذايي مشترك رزمندگان فلسطيني و لبناني در شمال فلسطين اشغالي آغاز گرديد.

با مفقود شدن امام موسي صدر، توانايي حفظ وحدت و يكپارچگي نيروهاي جنبش آمل كاهش يافت و مواضع جديد برخي اعضاي آن موجب انشعاب در اين جنبش و خروج بعضي اعضاي فعال آن با هدف ايجاد جنبشي جديد شد. بدين ترتيب گام هاي نخست تأسيس چنين جنبشي كه بعدها «حزب الله» نام يافت در سال 1982 برداشته شد.

پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 (1979) تأثيري شگرف در ساماندهي انديشه هاي حزب الله و جنبه هاي عملي و نظري آن بر جا گذاشت و گروه هاي فعال شيعي متعددي نظير حزب الدعوه اسلامي با انحلال خود، فعاليت هايشان را در چارچوب انقلاب اسلامي قرار دادند.

حزب الله به دنبال موفقيت هاي نظامي، استراتژي سياسي فعالي را نيز در صحنه سياسي لبنان اتخاذ كرده و به خصوص پس از سال 2000، به بازيگر مهم عرصه سياسي لبنان و منطقه تبديل شده است.

**‌ احزاب لبنان و اوضاع سياسي

1- گروه‌هاي مسيحي

الف: جريان ملي آزاد لبنان:

يكي از احزاب سياسي مسيحيان لبنان "جريان ملي آزاد "است. اين جريان سياسي پس از تبعيد ژنرال ميشل عون به پاريس در سال 1990 تشكيل شد و به تدريج سير تكاملي خود را طي كرد تا سال 2005 به يك حزب قوي در عرصه تحولات داخلي لبنان تبديل شد. اين حزب پس از بازگشت ميشل عون از پاريس به لبنان (مه 2005)و خروج نيروهاي سوريه از لبنان، با جريان مسيحي "المرده" در انتخابات پارلماني اين كشور ائتلاف كرد و پس از آن متحد حزب الله لبنان شد و يك ائتلاف دائمي براي حمايت از مقاومت عليه اسرائيل تشكيل داد.

ب: نيروهاي لبناني:

اين حزب سياسي و شبه نظامي است كه در سال 1976 توسط " بشير جميل" بنيانگذاري شد. شاخه نظامي اين حزب در جريان موسوم به "جبهه لبنان" ريشه دارد. نيروهاي لبناني يكي از طرف‌هاي درگير در جنگ‌هاي داخلي لبنان بود كه در نبردهاي زيادي عليه شبه نظاميان جنبش ملي لبنان و سازمان‌هاي فلسطيني مقيم اين كشور شركت كرد.

بدنبال ترور بشير جميل در سال 1982 و تغيير در كادر رهبري نيروهاي آزاد ملي، اين حزب از "جبهه لبنان" جدا شد و پس از آن با يگان‌هاي ارتش لبنان به فرماندهي ميشل عون وارد جنگ‌هاي خونين شدند.

در پي امضاي توافقنامه طائف كه به پايان جنگ‌هاي داخلي لبنان منجر شد، نيروهاي لبناني سلاح‌هاي خود را تحويل مقامات بيروت دادند و به يك حزب سياسي تبديل شد. بدنبال اين تصميم گيري، سمير جعجع فرمانده نيروهاي لبناني به بمب‌گذاري در كنيست "النجات" متهم شد و به زندان افتاد و فعاليت نيروهاي لبناني ممنوع شد اما پس از خروج نظاميان سوريه از لبنان در سال 2005 اين ممنوعيت لغو و جعجع از زندان آزاد شد و مسئوليت هيات اجرايي نيروهاي لبناني را به عهده گرفت. اكنون نيروهاي لبناني 5 كرسي در پارلمان لبنان دارد.

حزب كتائب. حزب آزادگان ملي. جريان المردة. اتحاد ملي لبنان. حزب دموكرات مسيحي. حزب همكاري. حزب الوعد، جنبش التغيير. جبهة آزادي از جمله گروه‌هاي سياسي مسيحي لبنان هستند.

2-گروه‌هاي لبناني شيعه(در قسمت فوق توضيح داده شد)

3-گروه هاي لبناني سني:

الف: جريان المستقبل:

اين گروه سياسي توسط رفيق حريري نخست وزير پيشين لبنان بنيانگذاري شد. پس از ترور او در سال 2005 سعدالدين حريري پسر رفيق حريري رهبري اين گروه سياسي را به عهده گرفت. اين گروه با ائتلاف با حزب ترقي‌خواه سوسياليست به رهبري وليد جنبلاط، نيروهاي لبناني، حزب كتائب و ساير گروه هاي سياسي لبناني، ائتلاف 14مارس را تشكيل داد. اين ائتلاف از حمايت آمريكا و فرانسه و ساير كشورهاي غربي به همراه عربستان و برخي كشورهاي عربي برخوردار است. ائتلاف 14مارس با برپايي تظاهرات و اعتصاب‌ها در شهرهاي لبنان بويژه بيروت خواستار تشكيل دادگاه بين‌المللي براي مجازات عوامل ترور رفيق حريري، پايان دادن به حضور نظامي و امنيتي سوريه در لبنان و برگزاري انتخابات آزاد در اين كشور و خلع سلاح تمام گروه‌هاي لبناني از جمله حزب‌ا‌لله شدند. در پي اين تحصن‌ها و ناآرامي‌ها ائتلاف 14 مارس توانست بيشترين كرسي‌هاي پارلماني را به دست آورد و دولت اكثريت را در آن زمان تشكيل دهد و سعد حريري را به نخست وزيري برساند اما پس از يك سال دولت وي سقوط كرد.

ب: جماعت اسلامي لبنان:

اين جماعت يكي از شاخه‌هاي اخوان‌المسلمين است كه در سال 1964 به طور رسمي فعاليت خود را در لبنان آغاز كرد. با حمله ارتش صهيونيستي به لبنان در سال 1982 نيروهاي وابسته به جماعت اسلامي اين كشور مسلح شدند و تا خروج آخرين نظامي اسرائيلي از جنوب لبنان به مبارزه خود با اين رژيم ادامه داد. از آنجايي كه اين جماعت به جدايي دين از سياست معتقد نيست و بر اين باور است فعاليت هاي سياسي كه در راستاي دفاع از حقوق مردم و بر طرف كردن ظلمي از آنان باشد عبادت محسوب مي شود، در عرصه سياسي اين كشور حضور فعالي دارد و بعد از ترور رفيق حريري سياست اعتدال را ميان دو جناح اصلي لبنان يعني 14 مارس و 8 مارس در پيش گرفت.

از ديگر گروه هاي سياسي سني مي‌توان به جمعيت خيريه اسلامي، حزب آزادي عربي، حزب نجاد، حركت توحيد اسلامي، حزب اتحاد، جنبش عربي لبنان و كنگره مردمي لبنان نام برد كه حضور فعالي در عرصه تحولات سياسي اين كشور دارند.

4- گروه هاي سياسي دروزي

حزب سوسياليست ترقي‌خواه:

اين حزب در سال 1949 بنيانگذاري شد كه برجسته ترين موسسان آن را مي‌توان كمال جنبلاط، فريد جبران، البرت اديب، عبدالله العلايلي، فواد رزق و جورج حنا نام برد. كمال جنبلاط يك گروه شبه نظامي تاسيس كرد كه نقش موثري در جنگ هاي داخلي لبنان داشت. اين گروه تا سال 1990 بر بخشي از جبل لبنان و منطقه الشوف مسلط بود. مهم‌ترين دشمن شبه نظاميان وابسته به جنبلاط حزب كتائب بود.

در مارس 1977 كمال جنبلاط ترور شد و انگشت اتهام به سوي مسيحيان گروه رقيب نشانه رفت و طرفداران جنبلاط با هدف گرفتن انتقام، مسيحيان زيادي را قتل عام كردند و شبه نظاميان موسوم به "نيروهاي لبناني" شهروندان دروزي را هدف گلوله‌هاي خود قرار دادند.

اين درگيري‌هاي خونين سبب شد تا مسيحيان ساكن "جبل لبنان" از منطقه كوچ كنند.

پس از اين ترور، وليد جنبلاط جانشين پدر خود شد و سكانداري حزب سوسياليست ترقي‌خواه را به عهده گرفت. وي همچنين در جنگ‌هاي داخلي لبنان فرماندهي شبه نظاميان وابسته به اين حزب را به عهده داشت.

پس از ترور رفيق حريري نخست وزير سابق لبنان در سال 2005 جورج حاوي يكي از رهبران حزب سوسياليست ترقي خواه در گفت‌وگو با شبكه الجزيره سوريه را به دخالت در اين ترور متهم كرد. اين مسئله به تنش ميان لبنان و سوريه دامن زد و در عرصه تحولات داخلي لبنان حزب سوسياليست ترقي خواه به ائتلاف 14مارس پيوست. مواضع ضد مقاومتي كه وليد جنبلاط در پيش گرفت، حزب او را به يكي از مهم‌ترين گروه‌هاي سياسي ائتلاف 14مارس تبديل كرد. جنبلاط اخيرا با تغيير موضع خود به سوي مقاومت برگشته ولي خود چنين عنوان مي كند كه مابين 8 و 14 مارس خواهد ماند.

حزب دموكراتيك لبنان و جنبش مبارزه عربي لبنان و جريان توحيد از ديگر گروه‌هاي سياسي دروزي است اما بيشتر دروزي‌هاي لبنان از حزب سوسياليست ترقي خواه به رهبري وليد جنبلاط حمايت مي كنند.

** اوضاع صنعتي و كشاورزي لبنان

الف:كشاورزي

اگرچه لبنان از لحاظ فعاليت‌ كشاورزي (از لحاظ فراهم بودن آب و حاصلخيزي خاك) داراي وضعيت مناسبي است ولي بخش كشاورزي بزرگي ندارد. بخش كشاورزي تنها با جذب 12 درصد نيروي كار كم اهميت‌ترين بخش اقتصادي لبنان است و تنها 10 درصد از توليد ناخالص داخلي را شامل مي‌شود كه آن را در پايين ترين رده در ميان بخش‌هاي اقتصادي ديگر قرار مي‌دهد.

ب: صنعت

كمبود مواد خام صنعتي و وابستگي محض به كشورهاي عربي براي تهيه نفت باعث شده تا لبنان نتواند در فعاليت هاي مهم صنعتي مشاركت كند. با اين اوصاف صنعت لبنان محدود به مشاغل كوچكي همچون مونتاژ و بسته بندي مواد وارداتي شده‌است. در سال 1997 صنعت از لحاظ نيروي كار با جمعيت 26 درصدي نيروي كار در رده دوم و همچنين رده دوم توليد ناخالص داخلي قرار گرفت. (با 19 درصد توليد ناخالص داخلي)

ج: خدمات و تجارت

جنگ داخلي 1990-1975 لبنان زيرساخت هاي اقتصادي لبنان را به شدت تخريب كرد، توليد داخلي را به نصف كاهش داد و موقعيت لبنان به عنوان مركز ترانزيت كالا و بانكداري خاورميانه را متزلزل كرد. صلح باعث شد تا دولت مركزي بتواند كنترل را در بيروت به دست گيرد و ماليات جمع آوري كند و دسترسي به امكانات دولتي و مرزي يابد. سيستم بانكي مطلوب و كارخانه هاي كوچك و متوسط و پول خانواده‌ها و خدمات بانكي صادرات صنعتي و كشاورزي و كمك‌هاي بين‌المللي به عنوان منابع اصلي مبادلات خارجي به بهبودي اقتصادي كمك كرده‌ است.

تا قبل از جنگ لبنان و اسرائيل در سال 2006، اقتصاد لبنان شاهد رشد چشمگيري بود و دارايي‌هاي بانكي به بيش از 70 ميليارد دلار مي‌رسيد. با اينكه بخش جهانگردي در سال 2005 ده درصد كاهش داشت بيش از 2/1 ميليون نفر جهانگرد از لبنان ديدن كردند. سرمايه گذاري در بازار به بالاترين حد خود رسيده بود كه بيش از 7 ميليون دلار در پايان ژانويه 2006 بود، شروع جنگ آگوست، ژوئن سال 2006 منجر به خسارت هاي شديدي به اقتصاد لبنان به ويژه بخش جهانگردي شد. بر اساس گزارش اوليه چاپ شده از سوي وزارت دارايي در 30 آگوست 2006 افت اقتصادي بزرگي در اثر جنگ تحميل خواهد شد.

فرودگاه بين‌المللي بيروت مجدداً در سپتامبر 2006 گشايش يافت و تلاش براي بهبود اقتصاد لبنان چندان شتاب نگرفته‌است. حاميان اصلي بازسازي لبنان شامل عربستان سعودي (با كمك 5/1 ميليارد دلاري)، اتحاديه اروپا (با كمك 1 ميليارد دلار) و بعضي كشورهاي ديگر حوزه خليج فارس با كمك‌هاي بيش از 800 ميليون دلاري بوده‌اند.

** دلايل آمادگي لبنان براي مبادله اقتصادي با جمهوري اسلامي ايران

لبنان با جمهوري اسلامي ايران اشتراكات فراوان اجتماعي و فرهنگي و ديني دارد. نزديكي بازار لبنان به ايران، وجود چهار شبعه بانك صادرات ايران در لبنان، همكاري بانك رفاه و توسعه صادرات ايران با شش بانك لبناني، خط مستقيم هواپيمايي بين دو كشور و علاقه شيعيان لبنان به كالاهاي ايراني موجب شده است تا لبنان بازار مناسبي براي كالاهاي ايراني باشد.

بر اساس گزارش سازمان توسعه و تجارت ايران در سال 2009 ميلادي ارزش صادرات غير نفتي جمهوري اسلامي ايران به لبنان 70 ميليون دلار بود كه نسبت به سال قبل از آن 19 در صد رشد داشته است.

مهمترين اقلام صادراتي ايران به لبنان فرش، پسته، ميگو، مخمرها، شير خشك كودكان، كشمش، خرما، كتاب، نوشابه هاي غير الكلي، انباره (خازن)هاي برقي، لوله هاي مسي، توتون و تنباكو است.

از سوي ديگر ارزش واردات ايران از لبنان در سال ياد شده 100 ميليون دلار بود و مهمترين اين واردات سوپرفسفات ها، گندم سخت، ساير كودهاي شيميايي، كتاب، علف كش ها، تخم سبزي، پودر كا كائو و موتورهاي پيستوني است.

تراز تجاري بين ايران و لبنان 30 ميليون دلار به نفع لبنان بوده و حجم روابط تجارتي نيز 170 ميليون دلار است.

الف: ساختار تعرفه ها در لبنان

متوسط نرخ تعرفه 6/9 درصد و در بخش كشاورزي 19/4 درصد و در بخش غير كشاورزي 5/8 درصد است.

از سال 1376 تا كنون موافقنامه هاي بازرگاني و گمركي و حمل و نقل متعددي بين لبنان و ايران امضا شده كه بيشتر آنها عملي شده است و در تسهيل مبادلات بازرگاني بين دو كشور تاثير داشته است.

در هيمن راستا تاكنون 17 نمايشگاه اختصاصي با گرايش عرضه مستقيم كالا در لبنان برگزار شده است كه اولين نمايشگاه جمهوري اسلامي در بيروت توسط شركت هاي سهامي نمايشگاه هاي بين المللي ايران در سال 1383 بدون حق فروش در لبنان برگزار شد.

لازم به ذكر است كه موسه بيزينس مانتيتور در تازه ترين گزارش خود لبنان را به لحاظ ريسك پذيري تجاري در جايگاه هشتم در خاورميانه قرارداده است.

ب: زير ساختارهاي فيزيكي لبنان براي تجارت

لبنان داراي دو بندر بيروت و طرابلس است كه در كنار درياي مديترانه قرار دارند و اين كشور بازار بزرگ منطقه اي به كشورهاي آفريقايي و عربي و اروپاي شرقي است.

لبنان افزون بر آن داراي 7 فرودگاه و 6970 كيلومتر جاده است.

ج: مشكلات در روابط با لبنان

مشكلات بر سر راه تجارت و توسعه روابط با لبنان در درجه اول تنش و اختلاف هاي طائفي است كه اين كشور را با جذر و مد روبه رو ساخته است؛ افزون بر آن تجار لبناني از توانمندي هاي بازار ايران بي خبر هستند.

از ديگر مشكلات موجود مي توان به حمل و نقل كالا و وجود موافقنامه هاي تجاري و آزاد بين لبنان و شركاي عربي و اروپايي و مشكل تامين اعتبارات صادرات كالا به اين كشور اشاره كرد.

راه حل خروج از اين مشكلات انعقاد توافقنامه هاي تجارتي جديد برپايه كاهش تعرفه و تشكيل كميته هاي بازرگاني براي ساماندهي و پيگيري امور و ايجاد بستر مناسب براي همكاري بخش خصوصي ايران با تجار لبناني به منظور جذب سرمايه گذاري و استفاده از نفوذ آنان در نقاط مختلف است.

** شبكه هاي تلويزيوني لبنان

شايد وجود بيش از 20 شبكه تلويزيوني سياسي فعال در كشوري كه كمتر از 5 ميليون نفر جمعيت دارد، چندان منطقي به نظر نرسد امابا نگاهي به تاريخ لبنان ووجود بيش از18 طائفه ومذهب دراين كشور، بخشي ازاين منطق را دريابيم.

شركت تلويزيون لبنان اولين شركت تلويزيوني در بين كشورهاي عربي است كه به زبان عربي و فرانسه برنامه پخش كرد. اين شبكه داراي شبكه عربي با علامت " 7" و شبكه فرانسه موسوم به "كانال 9" بود كه با مشاركت شركت "ار تي اف" فرانسه كار مي كرد.

ساختمان شركت تلويزيون لبنان و مشرق در سال 1961 در منطقه حازمية حومه بيروت بنا شد كه موسوم به "كانال 11" بود و برنامه هاي آن به زبان عربي پخش مي شد و بيشتر سهامداران آن فرانسوي بودند.

به دليل بي رونقي بازار تبليغات دو شركت ياد شده در 1974 برنامه پخش خبر خود را يكي كردند و در سال 1977 به طور نهايي در هم ادغام شدند و تلويزيون لبنان را ايجاد كردند.

در سال 1982و در زمان اشغال لبنان توسط اسراييل نيز تلويزيون لبنان عربي به عنوان اولين شبكه تلويزيوني غير قانوني برنامه محدودي به لحاظ جغرافياي پخش مي كرد كه عمر چنداني نكرد.

در سال 1985 تلويزيون LBC لبنان توسط نيروهاي لبناني تاسيس شده و شروع به كار كرد؛ البته در اين دوره زماني شبكه هايي مثل ICN و CVN و شبكه هاي ديگر تاسيس شدند كه با صدور قانون رسانه ها در سال 1994 نتوانستند به كار خود ادامه دهند.

در اين دوره شبكه هاي ديگري نيز مانند المستقبل و MTV و NBN با گرفتن مجوز شروع به كار كردند و در ادامه در زمان نخست وزيري سليم الحص وي اجازه تاسيس شبكه هاي جديدي مانند الجديد NewTV را داد.

بيشتر تلويزيون هاي لبناني وابسته به يك جريان سياسي و يا طائفه مذهبي هستند و هر سهامدار بيش از 10 درصد سهام تلويزيون را نمي تواند مالك شود و بيشتر اين سهام از آن سياستمداران لبناني است.

ساعات مجاز پخش برنامه هاي تلويزيوني در سال براي داخل نبايد كمتر از چهار هزار ساعت در سال باشد كه 40 درصد برنامه توليد داخل لبنان است و قانون از رسانه ها خواسته است تا به شكل متوازن به پخش اخبار سياسي اقدام كنند.

افزون بر تلويزيون رسمي لبنان، تلويزيون FUTURE TV يا تلويزيون المستقبل در سال 1993 توسط "رفيق حريري" نخست وزير اسبق لبنان تاسيس شد و اكنون مالك آن جريان المستقبل و اهل سنت است. اين شبكه در آغاز با همكاري ام بي سي، شبكة تلويزيوني عربي سعودي شروع به كار كرد و اكنون نيز سياست هاي نزديك به سعودي را دنبال مي كند.

حوزه پخش تلويزيون المستقبل شامل همه خاورميانه، شمال افريقا، اوروپا، آمريكا و استراليا است و اخباري به زبان هاي عربي و انگليسي و فرانسة و ارمني پخش مي كند.

به دنبال صدور قانون 1996 در مورد رسانه هاي ديداري و شنيداري، تلويزيون المستقبل شاهد تغيير مهمي در ساختار و مالكيت خود شد، اكنون سهامداران اين تلويزيون نزديك به 90 نفر است كه از بازرگانان و روزنامه نگاران لبناني وابسته به اهل سنت هستند.

تلويزيون "ال بي سي" لبنان نيز در سال 1985 از سوي نيروهاي لبناني كه يك گروه مسيحي مسلح بود تاسيس شد و بايد آن را اولين شبكه تلويزيوني خصوصي لبنان دانست اما در سال هاي اخير به دنبال اختلاف هاي حقوقي بر سر مالكيت آن بين "بيار الظاهر" رييس هيات امناي تلويزيون و حزب نيروهاي لبناني، وي توانست تلويزيون را از مالكيت حزب نيروهاي لبنان خارج كند.

شبكه ال بي سي داراي كانال هاي مختلف موسيقي، تفريحي و خانواده است كه شامل دو بخش شبكه زميني و فضايي است و "وليد بن طلال" شاهزاده سعودي مالك 90 درصد از اين شبكه است.

مالك شبكه راديو و تلويزيوني "ان بي ان" ،"نبيه بري" رييس مجلس لبنان و رييس جنبش شيعي "امل" است كه اكنون چند سالي است به شبكه خبري تبديل شده و به پخش برنامه هاي سياسي ، فرهنگي و اجتماعي اقدام مي كند و داراي دو شبكه زميني و فضايي است و منبع مطمئني به لحاظ خبر براي لبناني هاي خارج از لبنان است.

تلويزيون NewTV يا تلويزيون جديد لبنان شبكه جديدي است كه از سال 2001 ميلادي شروع به كار كرد و طيف گسترده اي از تماشاگران را در لبنان به خود جذب كرده است. رييس هيات امناي آن "تحسين خياط " است كه وابسته به جناح چپ در لبنان است.

AL-MANAR TV يا همان تلويزيون المنار در سال 1991 تاسيس و در سال 2000 همزمان با پيروزي هاي مقاومت و بيرون كردن دشمن صهيونيستي از بخش هاي وسيعي از خاك جنوب لبنان نيز پخش فضايي آن از طريق ماهواره شروع به فعاليت كرد.

المنار شبكه وابسته به حزب الله است و هدف خود را رواج ارزش هاي اسلامي و تقويت نقش اسلام و تمدن اسلامي قرار داده است. برنامه هاي آن اخبار، ورزش، سياسي ،اجتماعي ، فرهنگي و كودكان و فيلم است.

پخش المنار از سال 2004 ميلادي در آمريكا ممنوع شد زيرا "كالن پاول" وزير خارجه اسبق آمريكا حزب الله را در ليست تروريسم قرار داد و به دنبال آن فرانسوي ها نيز تدابير مشابهي اتخاذ كردند.

"تيلي لوميار" يا تلويزيون نور اولين شبكه تلويزيوني مسيحي در لبنان و جهان عرب است كه در سال 1991 از سوي مسيحيان تاسيس شد و به هيچ حزب و جريان سياسي مرتبط نيست و بيشتر يك شبكه تبليغاتي مسيحي است و به هيچ وجه ديدگاه هاي سياسي ندارد و حتي پخش اخبار سياسي نيز ندارد. اين شبكه اكنون زير نظر شوراي اسقف هاي كاتوليك لبنان اداره مي شود.

تلويزيون OTV لبنان يك شبكه مسيحي و وابسته به حزب آزاد ملي لبنان به سرپرستي "ميشل عون" است كه از پايان سال 2007 شروع به كار كرد و مهمترين ويژگي اين شبكه عرضه فروش سهام آن در بازار لبنان بود تا هر شهروند لبناني بتواند در آن سهيم باشد.

OTV تلاش كرده است تا از يك ديدگاه حزبي و سياسي خاصي پيروي نكند و به نام همه لبناني ها سخن بگوييد كه اولين سهامدار آن ميشل عون با مبلغ هفت هزار دلار بود.اين شبكه از كمك هاي خارج بهره مند نيست.

تلويزيون MTV معروف به تلويزيون المرّ است ،مالك اين شبكه تلويزيوني"گابريال المرّ " برادر "ميشل المرّ " نماينده مجلس لبنان است.

شبكه ام تي وي را بايد بلندگوي حزب كتائب لبناني دانست كه در سال 2002 به دليل تخلف قانوني به مدت هفت سال تعطيل شد تا اين كه در سال 2009 بار ديگر شروع به كار كرد.

همانطور كه از صاحبان و سهامداران شبكه هاي تلويزيوني لبنان پيداست، جريان صوتي و تصويري لبنان نيز مانند فضاي جرايد اين كشور بيشتر در اختيار جريان 14 مارس است و تنها شبكه هاي المنار، ان بي ان و اوتي وي هستند كه كاملا در اختيار جريان 8 مارس هستد؛ البته اين 3 شبكه به رغم بضاعت اندك مالي خود توانسته اند بخش عمده اي از مخاطبان لبناني را به خود جذب كنند.

** جرايد لبنان

در آستانه سفر رييس جمهوري ايران به لبنان، موضوع اين سفر هفته هاست كه به سوژه اول جرايد اين كشور تبديل شده است لذا آشنايي با جريان هاي رسانه اي و صاحبان اين جرايد در لبنان خالي از لطف نيست بويژه آنكه انحصار امتيازات روزنامه هاي سياسي تنها در اختيار40 حزب يا شخصيت سياسي است.

از 57 سال گذشته تا امروز هيچ امتياز جديدي براي انتشار مطبوعات سياسي در لبنان صادر نشده است و هر فرد يا جرياني كه خواهان انتشار روزنامه جديد است بايد از ميان 25 امتياز روزنامه سياسي موجود و 20 امتياز هفته نامه قديمي امتيازي خريداري كند تا امكان چاپ روزنامه را داشته باشد.

ميانگين قيمت امتياز سياسي روزنامه بين 300 تا 400 هزار دلار و ميانگين قيمت امتياز هفته نامه بين 150 تا 200 هزار دلار در نوسان است.

در لبنان 40 حزب و شخصيت سياسي و روزنامه نگار، امتيازات روزنامه ها را به انحصار خود درآورده اند كه به شرح زير است:

**خاندان حريري

خاندان حريري با در اختيار داشتن بيش از 6 روزنامه و هفته نامه سياسي بالاترين درصد صاحبان مطبوعات سياسي را به خود اختصاص دادند كه به نام هاي هفته نامه "الحديث"و"matinle" و روزنامه هاي "المستقبل" ، "الحياه الدوليه" ، "السياسة" و "صوت العروبة" منتشر مي شوند.

**حزب الله و امل

حزب الله نيز از طريق شركت "الضحي للصحافة" و "الاعلام" و "دار الوحدة" امتياز دو هفته نامه سياسي به نام هاي"الانتقاد" و " البلاد" را در اختيار دارد.

گروه امل نيز امتياز روزنامه " الزمان" و هفته نامه " العواصف" را در اختيار دارد و حزب سوسياليست ترقي خواه دروزي لبنان نيز به اسم صاحب آن "وليد جنبلاط" امتياز هفته نامه " الانباء" را در اختيار دارد.

** احزاب كمونيستي و ملي

حزب كمونيستي لبنان امتياز هفته نامه " النداء" و ماهنامه " الطريق" و روزنامه "الاخبار" را در اختيار دارند كه البته الاخبار مواضع نزديكي به جريان مقاومت دارد.

نشريه "الثقافة العربية" به "ملحم كرم" و روزنامه " بيروت المساء" به "محسن ابراهيم" واگذار شده است.اين دو نشريه قبلا به احزاب كمونيستي تعلق داشتند.

جبهه آزاديبخش فلسطين هفته نامه "الحريه" را در اختيار دارد و حزب ملي اجتماعي سوريه صاحب امتياز روزنامه "البناء" است و هفته نامه "صباح الخير" و حزب بعث سابق عراق روزنامه هاي "الاحرار" و بيروت" و حزب بعث سوريه روزنامه " الرايه" را در اختيار دارند.

**حزب كتائب و نيروهاي لبناني

حزب نيروهاي لبناني و الكتائب صاحب هفته نامه" النجوي" و روزنامه هاي "تلگراف بيروت"،" ريفاي" و " العمل" است كه "العمل" به عنوان سخنگوي حزب كتائب به شمار مي رود.

** وزيران و نمايندگان سابق

- ميشل المر نماينده اسبق مجلس لبنان صاحب هفته نامه " الحركه" است.

- الياس المر وزير دفاع و فرزند ميشل المر صاحب روزنامه"الجمهوريه" و نهاد المشتوق و باسم السبع نمايندگان اسبق مجلس لبنان به ترتيب صاحبان امتياز روزنامه هاي "الرايه" و " الهدي" هستند.

فؤاد مخزوني رئيس حزب الحوار صاحب امتياز روزنامه " الحوار" و عبد الرحيم مراد رئيس حزب الاتحاد مجلس لبنان و وزير اسبق صاحب امتياز روزنامه " القلم الصريح" است كه از مدت ها قبل به خاطر اختلاف ميان حزب الاتحاد متوقف است.

روجيه اده رييس حزب السلام صاحب امتياز روزنامه " لسان الحال" است و كامل الاسعد رئيس مجلس اسبق صاحب امتياز روزنامه " الرابطه و الشرقيه" و ميشل اده وير سابق نيز صاحب امتياز روزنامه هاي "le your "I orient" " مي باشد.

"عصام فارس" معاون اسبق نخست وزير صاحب امتياز روزنامه "رقيب الاحوال" و هفته نامه " الجمهور الجديد"است و "نجيب ميقاتي" نخست وزير اسبق لبنان نيز صاحب امتياز روزنامه"نداء الوطن" و "عمركرامي" نخست وزير اسبق لبنان صاحب هفته نامه "الرقيب" مي باشند و "سليمان فرنجيه" نماينده مجلس صاحب هفته نامه " صدي الشمال" است.

در حال حاضر 75% از صاحبان روزنامه هاي سياسي را رجال سياسي تشكيل مي دهند كه بحث پيرامون اقدام دولت در خصوص خارج كردن اين امتيازات از انحصار رجال سياسي و واگذاري آن به افراد ديگر مطرح است.

نگاهي كلي به خط سياسي رسانه هاي فوق نشان مي دهد كه در ميان رسانه هايي كه امروزه روي كيوسك مشاهده مي شوند، جريان 14 مارس بيش از 60 درصد نبض رسانه اي لبنان را در دست دارد و رسانه هاي جريان 8 مارس و مقاومت اكثرا غير فعال هستند؛ حتي تنها رسانه مكتوب حزب الله يعني الانتقاد مدتي است كه منتشر نمي شود و به پايگاه اطلاع رساني اينترنتي مبدل شده و در غياب آن روزنانه هاي حرفه اي چون "السفير" به صاحب امتيازي "طلال سلمان" روزنامه نگار برجسته لبناني حمايت از جريان مقاومت را بر عهده دارد.

بر اساس قانون مطبوعات سال 1962ميلادي هر نشريه اي كه بيش از 6 ماه به صورت مستمر متوقف باشد وزير اطلاع رساني امتياز آن را لغو مي كند و ظاهرا نصف بيشتر روزنامه هاي سياسي از سال ها پيش بايستي متوقف شده باشند ولي هيچ وزير اطلاع رساني تاكنون اقدام به اين كار نكرده است.

خاورم**1030**1369

انتهاي خبر / خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) / كد خبر 80106921

سه|ا|شنبه|ا|12|ا|ارديبهشت|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن