محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846543186
مصباح يزدي: جبهه پايداري با امدادهاي غيبي بر دشمنان قدرتمند خود پيروز شد
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: مصباح يزدي: جبهه پايداري با امدادهاي غيبي بر دشمنان قدرتمند خود پيروز شد
جرياني با تظاهر به اسلام و تشيع و تمسك به نام مبارك امام زمان ـصلواتاللهعليهـ در باطن تيشه به ريشه اسلام ميزند/به كسي تهمت نميزنيم و تخريب نميكنيم/اگر براي حفظ اصل نظام افشاگري لازم باشد، گريزي از آن نيست.
آيت الله مصباح يزدي با بيان اينكه در برابر رقيبي كه اشتراكات زيادي با ما دارد نبايد مثل يك برانداز برخورد كنيم با اشاره به خطر جريان انحرافي گفت: اگر از جريان انحرافي غفلت شود و بتوانند فرصتي براي ترويج افكار خود پيدا كنند خطرشان از همه خطرهاي گذشته بيشتر است.
به گزارش ايلنا، متن كامل سخنان آيت الله مصباح يزدي در ديدار با اعضاي جبهه پايداري به اين شرح است:
داستان انتخابات اخير و پيروزيهايي كه دشمنان هم به آنها اعتراف كردند يكي از نمونههاي نصرت الهي است كه در طول تاريخ براي پيروان حق و به خصوص مسلمانان اتفاق افتاده و هر وقت مردم قدردان اين نعمتهاي الهي، مخصوصا نعمتهايي كه همراه با مددهاي غير عادي بوده، شكر كردند خدا بر نعمتشان افزوده و موفقيتهاي بيشتري نصيبشان كرده است. ما هم به همين دليل در مقام شكر الهي برميآييم و به فرمايش مقام معظم رهبري ـدامت بركاتهـ جبهه خضوع بر آستان ربوبي ميساييم كه اين موفقيت را نصيب جامعه ما كرد و كشور و ملت ما در مقابل دشمنان سرفراز شدند.
عامل اين نعمت و پيروزي در درجه اول شخص مقام معظم رهبري ـمد ظله العاليـ بودند؛ اين، هم بر دوست و هم بر دشمن مخفي نيست. هر چند كساني دوست ندارند اين امر ابراز و به آن پرداخته شود؛ ولي دوست و دشمن ميدانند كه تدبيرهاي حكيمانه ايشان و دلسوزي، صداقت و اخلاصشان در برابر خداي متعال و انجام وظايف، بزرگترين عامل براي موفقيتهايي است كه در طول مدت قريب به ربع قرن كه ايشان پرچم ولايت را به دست دارند، نصيب مردم ايران شده و اين انتخابات هم نمونهاي از اين پيروزيها بود. البته در درجات پايينتر كساني كه بيشتر از نعمت وجود ايشان و همين طور از ساير نعمتهاي الهي قدرداني كردند استحقاق نعمتهاي بيشتر را پيدا كردند و اميدواريم كه در آينده هم عنايات الهي روزافزون شود.
ارتباط مسأله انتخابات با تشكيل جبهه پايداري و وظايفي كه مقتضاي پيدايش اين پديده است ايجاب ميكند كه در چند جهت تأمل كنيم: اول اصل موفقيت چشمگيري كه حاصل شد؛ اين پيروزي واقعا براي دوستان جبهه پايداري و براي بسياري از دوستان ديگر بيش از حد انتظار بود؛ مخصوصا با توجه به امكانات ضعيفي كه در اختيار نامزدهاي اين جبهه بود و فرصت كمي كه از زمان تشكيل جبهه پايداري تا زمان انتخابات وجود داشت؛ در مقايسه با كساني كه بيش از سي سال سابقه و تجربه داشتند، مردم آنها را بيشتر ميشناختند، در طول دوران نهضت و بعد از پيروزي انقلاب پستهاي حساس داشتند؛ همچنين ساير امتيازات كه آنها داشتند در مقابل چند نفري كه به عنوان جبهه پايداري حركتي را شروع كردند، در حاليكه موقعيتشان نسبت به آنها خيلي ضعيفتر بود؛ هم امكانات ماديشان و هم فرصت كمتري در اختيار داشتند. با توجه به اين نقطهها كه به يك معنا نقطههاي ضعف است، موفقيتهايي كه نصيب اين جبهه شد خيلي بيش از حد انتظار بود. خدا را بايد در مقابل اين نعمت شكر كنيم و ببينيم چه عواملي موجب اين موفقيت شده است؛ چون خداي متعال نعمتش را بدون استحقاق به افراد نميدهد و چنين نيست كه هر كسي لياقت هر نعمتي را پيدا كند. بايد ببينيم چه عوامل و چه نقطههاي مثبتي در اين گروه بوده كه استحقاق چنين نعمتي را پيدا كردهاند؛ بايد اين نقاط مثبت را شناسايي كنيم و آنها را تقويت كنيم.
به نظر من مهمترين عامل روح اخلاص عزيزاني است كه اقدام به تشكيل اين جبهه و فعاليتهاي انتخاباتي اخير كردند. با مراجعه به منابع ديني و مشاهده تجربههاي تاريخي، به خصوص در زمان حاضر با ملاحظه ويژگيهاي حضرت امام ـ رحمهالله ـ و مقام معظم رهبري ـدامت بركاتهـ و ديگراني كه از اين حيث به ايشان شبيهتر بودند، نقش اخلاص را در موفقيتهايشان ميبينيم. ما هم بايد از اين موضوع درس بگيريم و هر كس سعي كند اين عامل را در خودش تقويت كند. اين يك تعارف يا شعار سياسي نيست؛ بلكه حقيقتي است. هر كس با خدا معامله كند و خالصتر باشد، خدا هم بيشتر به او كمك ميكند. اين نقطه مثبتي است كه ما بايد به آن توجه داشته باشيم و آن را در خودمان تقويت كنيم.
عامل ديگر برخورد متيني بود كه اين دوستان با ديگران داشتند. همه ميدانيم كساني كه با اين جبهه موافق نبودند چند گروه كاملا متفاوت بودند: از يك سو اصلاحطلبان، از سوي ديگر طرفداران جريان انحرافي، بعضي از دوستان اصولگرا هم تصور ميكردند رقيب جديدي برايشان پيدا شده كه موجب اختلاف در جبهه اصولگرايي ميشود، از جهت ديگري با اين گروه مخالفت ميكردند و گاهي اين مخالفتها به صورتي دور از انتظار انجام ميشد. تا جايي كه من اطلاع دارم برخورد دوستان با اين مخالفتها در مقام مقايسه با ديگران خيلي متينتر و منطقيتر بود و همين امر مردم را بيشتر به اين گروه علاقهمند كرد. مردم از درگيريهاي سياسي و گروهي خسته شدهاند، طبع آدميزاد هم چنين برخوردهايي را نميپسندد. اما منطق و استدلال و برخورد مؤدبانه و متين انگيزه بيشتري براي گوش دادن و تحت تأثير واقع شدن ايجاد ميكند. به نظر من اين هم عامل مثبتي بود كه بايد تقويت شود. گاهي شنيده ميشد كه كمي تندي يا عصبانيت در گوشه و كنار وجود داشته، به نظر من بهتر است كه ما در صدد تقويت متانت و منطق باشيم. اگر نقطههاي ضعفي هم در جريان كار بوده بايد آنها را هم بشناسيم و اصلاح كنيم. اما آنچه به نظر بنده ميرسد كه در اين جلسه روي آن تأكيد كنم فراتر از اين مسايل است.
بدون شك بعثت پيغمبر اكرم ـصلي الله عليه و آلهـ نقطه عطفي در تاريخ بشريت بود كه دوران بعد از آن با ماقبلش بسيار متفاوت است. اما معناي اين حرف اين نيست كه آنچه در زمان خود پيغمبر اكرم ـصلواتاللهعليهـ اتفاق افتاد نقطه اوج اين حركت بود؛ بلكه نقطه شروع بود. با مشاهده حركتي كه از بعثت شروع شود، به وسيله ائمه اطهار ـصلواتاللهعليهماجمعينـ مدارج تكامل را پيمود و نهايتا به دست مبارك ولي عصر ـعجلاللهفرجهالشريفـ به نقطه اوج خود خواهد رسيد، متوجه ميشويم كه اين حركت از روز اول توأم با مبارزه و سختيها بوده و اين مبارزه تا روز آخر ادامه خواهد يافت. با اين تفاوت كه در ابتدا پيغمبر اكرم ـصلياللهعليهـ با گروهي بتپرستِ جاهل، بيمنطق و مبتلا به خرافات مواجه بودند كه معرفت و شعور آنها در اين حد بود كه بتي را كه خودشان از كشك و خرما درست كرده بودند، ميپرستيدند و وقتي گرسنهشان ميشد همان بتها را ميخوردند! ناگفته پيداست كه چنين كساني با پيغمبر اكرم(ص) برخوردهاي غيرانساني، نامعقول و بيادبانهاي داشتند و همين برخوردها به بيش از هشتاد غزوه و سريه منجر شد. زندگي مسلمانان بعد از تشكيل جامعه اسلامي در مدينه كلا به جنگ گذشت و اين يعني حركت پيامبر(ص) از ابتدا با مبارزه توأم بود.
حلقه دوم اين مبارزه از روز رحلت پيغمبر اكرم(ص) شروع شد تا دوران 25 سال خلافت خلفا هم گذشت و سرانجام مردم خسته و نااميد از ديگران، به در خانه علي هجوم آوردند و اظهار كردند كه حالا ما فهميديم كه بايد از شما اطاعت كنيم. در اينجا مرحله جديدي شروع شد كه اميد ميرفت حضرت امير(ع) بتوانند خطاهاي گذشته را جبران كنند و قدمهاي بلندي در مسير تكامل جامعه اسلامي بردارند. ولي چند روزي نگذشت كه جنگ جمل را به راه انداختند و اميرالمؤمنين(ع) مجبور شد ناخواسته جنگي را تحمل كند. اما اين جنگ با جنگهاي پيغمبر(ص) خيلي متفاوت بود. پيامبر اكرم(ص) با بتپرستاني ميجنگيد كه دخترانشان را زنده بهگور ميكردند و بتهايي را كه خودشان ميساختند، ميپرستيدند؛ اما جنگ علي(ع) با پسر عمه خودش و بعضي ديگر از اصحاب پيغمبر(ص) بود؛ با كساني كه سالها در جبهههاي جنگ شركت كرده بودند، در ركاب رسولالله(ص) مجاهدتها كرده بودند، هزينههايي پرداخته بودند، فداكاريهايي كرده بودند، بسياري از آنها نور چشميهاي جامعه اسلامي بودند. اين نوع ديگري از مبارزه بود.
حلقه سوم اين مبارزات توسط سيدالشهدا ـصلواتاللهعليهـ انجام شد و اين زنجيره مبارزات تا زمان ظهور ولي عصر ـعجلالله فرجه الشريفـ ادامه دارد. اما هر كدام از اين حلقهها، يا به تعبيري ديگر آزمايشهايي كه براي جامعه اسلامي پيدا شد، ويژگيهاي خاصي داشت و هر يك سختتر از آزمايش قبلي بود.
اساسا طبيعت آزمايش و امتحان همين است. دانشآموز دوره ابتدايي را در يك سطح آزمايش ميكنند؛ دانشآموز دوره راهنمايي را در سطح ديگري؛ در مقطع دبيرستان هم در سطح بالاتر و... هر مرحله از آزمونها سختتر و پيچيدهتر از امتحانهاي قبلي ميشود. تاريخ اسلام هم گواه همين امر است. بعضي از كساني كه در ركاب اميرالمؤمنين(ع) با معاويه ميجنگيدند و به اصطلاح از آزمونشان سربلند بيرون آمده بودند، در كربلا با امام حسين(ع) جنگيدند؛ نه فقط در صف مقابل آن حضرت قرا گرفتند، بلكه قاتل سيدالشهداء(ص) شدند! اين سنت الهي است كه هر روز امتحانها سختتر و پيچيدهتر ميشود. چون روز بهروز سطح فهم، شعور، توقعات، قدرت و توانايي انسان بالاتر ميرود؛ نوع برخوردها هم با متفاوت ميشود. كساني كه ديروز همسنگر بودند، امروز روياروي هم قرار ميگيرند.
در روايت معتبري نقل شده كه حضرت بقيةالله الاعظم ـاروحنافداهـ بعد از ظهور، مبارزهاي سختتر از همه جنگها و درگيريهاي عالم خواهند داشت كه علاوه بر خونريزيهاي فراواني كه خواهد شد، ابزارهاي نظامي پيشرفته و تعداد زياد افرادي كه در جنگ با آن حضرت بهكار گرفته ميشوند و همچنين موقعيت متفاوت خود امام ـعجلاللهفرجهالشريف، ايشان با كساني مواجه ميشوند كه به وسيله آيات قرآن با آن حضرت محاجه ميكنند؛ يعني با امام زمان بحث و مناظره ميكنند و مدعي ميشوند كه آن حضرت بر حق نيست!
زمان پيغمبر(ص) و مقابله ايشان با گروهي بتپرست را مقايسه كنيد با كساني كه خطاب به امام زمان ـصلواتاللهعليهـ ميگويند اصلا تو قرآن را نميفهمي؛ معني آيه چيزي است كه من ميگويم! ببينيد امتحان چهقدر سخت ميشود؟ آن گروه بتپرست به راحتي با استدلال قانع يا محكوم ميشدند؛ اما با كساني كه براي مقابله با امام زمان ـصلواتاللهعليهـ به قرآن استدلال ميكنند و ميگويند معناي آيه همان است كه من ميگويم يا ميگويند فهم تو براي خودت حجت است و من چيزي غير از آن ميفهمم، با چنين كسي چگونه ميتوان بحث كرد؟ چهقدر موقعيت براي وليعصر ـصلواتاللهعليهـ سخت است؟ پيامبر به بتپرستان ميگفت: «أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟»1 آيا چيزي را كه به دست خودتان ميتراشيد، ميپرستيد؟ آنها هم جوابي نداشتند. نهايتا ميگفتند: پدران ما چنين ميكردند، ما هم از آنها تبعيت ميكنيم. اما كسي كه به محاجه با امام زمان ـصلواتاللهعليهـ ميپردازد، ميگويد: قرآن درست است، پيغمبر راست گفته، ولي معني آيه قرآن چيزي است كه من ميگويم و آنچه تو ميگويي درست نيست! چنين كساني افراد بيسوادي نيستند؛ كه امام(ع) به آنها بگويد برويد درس بخوانيد؛ آنها ملا و عالم هستند؛ اما به خودشان حق ميدهند كه با امام زمان ـعجلاللهفرجهالشريفـ محاجه كنند و به آن حضرت بگويند تو نميفهمي!
اين موقعيت خيلي سختي است؛ ولي آخرين حلقه از مبارزات مردان خداست. از زماني كه حضرت وليعصر ـعجلاللهفرجهالشريفـ غيبت كردند تا زمان ظهور، جامعه بايد مراحل مختلفي را بگذراند تا به اين حد برسد. ما بايد اين حقيقت را درك كنيم و هر روز آماده پيچيدهتر شدن موقعيت معرفتي جامعه باشيم؛ روزبهروز مطالب پيچيدهتر و ابهامها بيشتر ميشود، حرفهاي تازه و اشكالات جديدي مطرح ميشود كه حل كردن آنها و قانع كردن طرف مقابل مشكلتر است؛ ولي اين واقعيتي است و ما بايد با تصحيح فهممان، رشد معرفتمان و تقويت ايمانمان خود را براي چنين شرايطي آماده كنيم و منتظر چنين مشكلاتي باشيم. اين مسايل براي همه ممكن است رخ بدهد. خدا با كسي تعارف ندارد و هيچ كس هم از امتحان مستثني نيست. همه امتحان خواهند شد؛ البته هر كسي به اندازه ظرفيت خودش و امروزه بالاترين و سختترين امتحانات براي مقام معظم رهبري ـدامت بركاتهـ است. همچنان طبق روايات در زمان ظهور وليعصر ـعجلاللهفرجهالشريفـ بالاترين سختيها و مشكلات براي شخص امام زمان ـصلواتاللهعليهـ است. امروز يكي از وظايف ما اين است كه هر روز و شب تا جايي كه ميتوانيم براي موفقيت و تأييدات مقام معظم رهبري دعا كنيم كه خدا ايشان را از همه آفات و بليات حفظ كند، علوم و معارف الهي را به قلب مباركشان الهام كند، در انجام وظايف موفقشان بدارد، يارانشان را زياد كند و مددهاي غيبياش را به ايشان بيشتر كند. علاوه بر اينكه بايد خودمان را هم براي مراحل سختتر امتحان آماده كنيم.
براي درك بهتر اين مطلب خوب است نگاهي به جريانات و حوادث پس از پيروزي انقلاب تا كنون بياندازيم. از حضور ليبرالها در رأس حكومت به سركردگي بنيصدر كه صريحا مخالفتشان را با افكار و انديشه امام اظهار ميكردند؛ بعد از آن، شهادت بزرگاني مثل شهيد بهشتي، رجايي، باهنر و ... بعد از آن حضور كساني كه حرفهاي ليبرالهاي را با پوشش و لعابي از اسلام و انقلابيگري در جامعه مطرح ميكردند. تا كار به جايي رسيد كه در دوره اصلاحات ارزشهاي اسلامي رسما مورد توهين قرار ميگرفت و اين روند تاكنون ادامه داشته و بعد از اين هم فتنهها به صورتهاي ديگري پديدار خواهد شد؛ ما هم بايد منتظر فتنههاي جديد باشيم. فتنههايي كه طليعه آن در چند سال گذشته ظاهر شد؛ جرياني كه با تظاهر به اسلام و تشيع و تمسك به نام مبارك امام زمان ـصلواتاللهعليهـ در باطن تيشه به ريشه اسلام ميزند. بعضي از مسئولان هم متوجه نيستند كه بالقوه چه خطري در پيش است كه شايد از همه خطرهاي گذشته سختتر و سنگينتر باشد. هر چند ـالحمدللهـ اين جريان بالفعل آبرويي ندارند؛ اما اگر خداي نكرده از آنها غفلت شود و بتوانند فرصتي براي ترويج افكار خود پيدا كنند خطرشان از همه خطرهاي گذشته بيشتر است.
چنانكه گفته شد، سنت الهي بر امتحان است؛ هر روز هم امتحانات پيچيدهتر خواهد شد و ما بايد منتظر امتحانات سختتري باشيم. در چنين شرايطي وظيفه هر يك از ما چيست؟ شرايط مختلف اجتماعي تكاليفي را براي جامعه ايجاد ميكند كه اين تكاليف به تكاليف فردي منحل ميشود. چون جامعه وجود حقيقي مستقلي از وجود افراد ندارد. بر همين اساس هر امتحان يا تكليفي كه براي يك جامعه پيش ميآيد در واقع امتحان و تكليف براي افراد آن جامعه است و با توجه به اينكه افراد از لحاظ فهم، شناخت، مراتب ايمان، موقعيت اجتماعي، برخورداري از امكانات و ... متفاوت هستند، با توجه به اين تفاوتها هر يك از آنها وظايف خاصي خواهند داشت. بدون شك اين سختيها و دشواريها در آينده هم براي ما تكرار خواهد شد و ما بايد از تجربه گذشته براي آينده استفاده كنيم؛ بايد ببينيم چه نقاط ضعفي داشتيم، آنها را اصلاح كنيم؛ چه نقاط قوتي داشتيم، آنها را تقويت كنيم. تجربهاي كه اين فراز و نشيبها به ما آموخته و قرآن هم آن را تأييد ميفرمايد اين است كه شرايط جامعه به قدري تغيير و نوسان پيدا ميكند كه گاهي حتي مؤمنين خاص هم مشرف به يأس و نااميدي ميشوند؛ «حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ»2؛ «ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ»3؛ اين آيه خطاب به پيامبر(ص) و يارانش ميفرمايد: آيا گمان ميكنيد صرفا با ادعاي ايمان كار تمام شد؟! تمام سختيهايي كه به پيشنيان رسيده، به شما هم خواهد رسيد، تا جايي كه متزلزل ميشويد و ميگوييد: پس خدا كي ما را ياري خواهد كرد. وقتي كار به اينجا رسيد، آن زمان است كه ميفرمايد: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ.»
ما هم بايد توجه داشته باشيم كه امتحاناتي در پيش داريم كه ما را هم به چنين موقعيتهايي خواهد رساند؛ شرايط بهقدري زير و رو ميشود و ما را به جايي ميرساند كه فريادمان بلند ميشود كه: «مَتَى نَصْرُ اللّهِ!» زمانيكه اميدمان از همه جا قطع شد و چشم اميد به چيزي غير از خدا نداشتيم، به نيروي خودمان، به فكر و پولمان و به قدرت و تجربهمان نباليديم و از همه چيز قطع اميد كرديم، آنگاه خدا ميگويد: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ.»
اگر كساني بتوانند از ابتدا تمرين كنند كه به چيزي غير از خدا اعتماد نكنند، براي چنين كساني هميشه إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ است. اشكال كار ما اين است كه در ايمان، معرفت و اعتمادمان به خدا ضعف داريم؛ به زبان ميگوييم كه رزق و روزي ما دست خداست، اما در دل ميگوييم بايد براي روز مبادا پول را نگه داريم! پس خدا كو؟! بايد سعي كنيم در هر حالي بهگونهاي باشيم كه به هيچ چيز غير از خدا اعتماد نداشته باشم. البته خداوند وظايفي را براي ما قرار داده كه بايد آنها را انجام بدهيم؛ بايد شبانهروز تلاش كنيم؛ اما نبايد فراموش كنيم كه خداوند ميفرمايد زماني كه مؤمنين از همه جا مأيوس شدند، ما ملائكه را براي كمكشان فرستاديم؛ اما مبادا تصور كنيد كه ملائكه مومنين را پيروز ميكنند؛ بلكه «وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم؛»4 فرشتهها را فرستاديم تا شما آرامش پيدا كنيد؛ اما «وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ.»
هر فردي سهمي از ايمان و معرفت دارد و هر فردي خودش بايد براي تقويت معرفت و تكامل ايمان و اعتقادش تلاش كند. ما نيز بايد سعي كنيم در هر حالي اعتماد اصليمان به خدا باشد. در روايتي نقل شده كه مؤمن زماني از ايمان واقعي برخوردار است كه اعتمادش به آنچه نزد خداست بيش از چيزي باشد كه در اختيار دارد.5 ما در جريان اخير و صدها مورد نظير آن تجربه كرديم و فهميديم كه خدا به ما كمك كرده است؛ اما همچنان اعتماد قلبيمان به اسباب است؛ فلانكس چه بگويد، چه كسي از ما تعريف كند، چه كسي مخالفت كند، با چه كسي بند و بست كنيم و از كجا اسباب و وسايلي براي تقويت خودمان فراهم كنيم. غافليم از اينكه زماني مؤمن واقعي هستيم كه فقط آنچه را خدا گفته، چون او گفته انجام دهيم و فقط متكي به او باشيم و وجود و عدم اسباب و وسايل براي ما مساوي باشد. وقتي ما از هر چه غير خداست قطع اميد كرديم آن زمان است كه نصرت الهي نزديك است. اگر پاي «اما» و «اگر» و «شايد» و «ان قلت» به ميان آمد، بايد آنقدر در بوته حوادث پايين و بالا بشويم تا خالص شويم. اما اگر از همان ابتدا باور كرديم كه اميد و اعتماد ما نبايد به غير خدا باشد فاصلهها كوتاه و فرج نزديك ميشود.
خداوند دو نوع امداد به بندگان دارد: يك دسته امدادهاي عمومي كه هيچ پيششرطي ندارد و هر كس، در هر موقعيتي اعم از مؤمن و كافر از آنها بهرهمند ميشود؛ «كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا.»6 اما دسته ديگري از امدادهاي الهي مخصوص مؤمنين است و هر كس به اندازه ايمان و اعتمادش به خدا از آن بهرهمند ميشود. ما در مقابل قدرتهاي بزرگ دنيا چه داشتيم و داريم؟ اما خدا نشان داد جامعهاي كه در آن با نفس گرم يك مرد الهي اعتماد به خدا زنده شود و افراد آن به لطف خدا ايمان پيدا كنند، ميتوانند با امدادهاي غيبي خدا بر دشمنان قدرتمند خود پيروزشان شوند. اين مسأله را از ابتداي انقلاب در جريانات مختلف تجربه كردهايم؛ يكي از آنها همين انتخابات اخير و پيروزي دوستان جبهه پايداري است.
ما بايد از اين جريانات درس بگيريم و فراموش نكنيم كه پيروزيهايي كه به دست آمده به خاطر ايكس و ايگرگ نبوده است؛ بلكه به همان ميزاني كه ايمان و توكل به خدا داشتيم خدا كمك كرده است. نشانه چنين باوري اين است كه رفتار ما با رفتار ديگران متفاوت خواهد بود؛ با چنين باوري به كسي تهمت نميزنيم، به كسي بياحترامي نميكنيم، تخريب نميكنيم.
اگر زماني به اقتضاي وظيفه و براي حفظ اصل نظام روشنگري و افشاگري لازم باشد، گريزي از آن نيست؛ اما در برابر رقيبي كه اشتراكات زيادي با ما دارد ضرورتي ندارد مثل يك برانداز با او برخورد كنيم؛ بلكه با رعايت ادب، احترام، متانت و منطق حرفمان را ميزنيم. كسي كه حسابش با خدا صاف باشد، اصلا لحن كلامش تغيير ميكند و نفسش اثر ديگري دارد؛ برخلاف كسي كه با تظاهر قصد فريب ديگران را دارد، ممكن است چند نفر فريفته شوند، اما چنين كسي زود رسوا خواهد شد. ميبينيد چگونه دوست و دشمن تحت تأثير كلام مقام معظم رهبري ـدامت بركاتهـ قرار ميگيرند؟ امام راحل ـ رحمةاللهعليه ـ هم، چنين بود؛ بياني ساده، خودماني كه در آن از اصطلاحات علمي و سياسي خبري نبود، ولي در اعماق دلها اثر ميكرد و همه صداقتش را درك ميكردند.
شنبه|ا|9|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]
-
گوناگون
پربازدیدترینها