تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830650321




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قرآن، دارویی بدون عوارض جانبی!


واضح آرشیو وب فارسی:آنلاین ها:

معناى آیه : كلمه “من” گاهى براى تبعیض و گاهى بیانیه است. علامه طباطبایى كلمه “من ” را در این آیه “بیانیه” دانسته‏اند زیرا شفاء و رحمت مخصوص قسمتى از قرآن نیست ‏بلكه اثر قطعى همه آیات قرآن است. بنابراین معناى آیه به این صورت خواهد شد: “ما آنچه را كه شفاء و رحمت است را نازل مى‏كنیم …” (1) اما بعضى از مفسران این را احتمال داده‏اند كه “من” در آیه به همان معناى تبعیض است و اشاره به نزول تدریجى قرآن مى‏باشد (بخصوص اینكه جمله ننزل فعل مضارع است) در این صورت معناى آیه چنین خواهد شد: “ما قرآن را نازل مى‏كنیم و هر بخشى از آن كه نازل مى‏شود به تنهایى مایه شفاء و رحمت است و…” (2)  قرآن شفاء است
در آیه بالا، خداوند قرآن كریم را شفاء نامیده است. دلهاى آدمیان نیز احوالی دارد كه اگر قرآن را با آن احوال مقایسه كنیم، خواهیم دید كه همان نسبتى را دارد كه یك داروى معالج ‏با مرض دارد. انسان همانطور كه سلامتى و بیماری جسمى دارد سلامتى و بیماری روحى هم دارد، و همانطور كه اختلال در نظام جسمى او باعث مى‏شود كه دچار مرضهای جسمى شود همچنین اختلال در نظام روحى او باعث مى‏شود به مرضهاى روحى مبتلا شود، و همانطور كه براى مرضهاى جسمی‌اش دوایى است، براى مرضهاى روحى نیز درمانى دارد. قرآن رحمت است ‏براى كسى كه طالب رحمت بوده و آن را براى خویش ب‏خواهد. قرآن شفاء از برای كفر، شرك، جهل، فساد و هر رذیلتى است، البته براى كسى كه بخواهد براى خداوند تعالى خالص شود. خداوند در میان مؤمنان گروهى را چنین معرفى مى‏كند كه در دلهایشان مرض دارند و این مرض غیر كفر و نفاق صریح است و مى‏فرماید: “لئن لم ینثه المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینة لنغرینك بهم” (3) و نیز مى‏فرماید: “و لیقول الذین فى قلوبهم مرض و الكافرون ماذا ارادالله بهذا مثلا” (4) و اینكه قرآن كریم آن را مرض خوانده قطعا چیزیست كه ثبات قلب و استقامت نفس را مختل مى‏سازد، از قبیل شك و ریب كه هم آدمى را در باطن دچار اضطراب و تزلزل نموده به سوى باطل و پیروى هوى متمایل مى‏سازد و هم با ایمان – البته با نازلترین درجه ایمان منافات ندارد و عموم مردم با ایمان نیز دچار آن هستند و خود یكى از نواقص، نسبت‏ به مراتب عالیه ایمان، شرك شمرده مى‏شود و خداوند در این باره مى‏فرماید: “ولا یؤمن اكثرهم بالله الا و هم مشركون” (5) و نیز مى‏فرماید: “فلا و ربك لا یؤمنون حتى یحكمون فیما شجر بینهم ثم لا یجدون فى انفسهم حرجا مما قضیت و سلموا تسلیما ” (6)
قرآن
اما چرا خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنین نامیده است؟ قرآن كریم با حجتهاى قاطع خود، شكها و تردیدها را در راه عقاید حق از بین برده با مواعظ شافى خود و داستانهاى آموزنده و عبرت‏انگیز، مثلهاى دلنشین، وعده و وعید، انذار و تبشیرش و احكام و شرایعش با تمامى آفات دلها مبارزه كرده همه را ریشه‏كن مى‏سازد، بدین جهت‏خداوند قرآن را شفاى دل مؤمنان نامیده است. (7) مسعدة بن صدقة از امام جعفر صادق‏ علیه السلام‏ نقل مى‏كند كه “و انما الشفاء فى علم القرآن” (8)  قرآن رحمت‏ استچرا خداوند بعد از اینكه قرآن را شفاء براى مؤمنان معرفى مى‏كند آن را رحمت نیز مى‏خواند؟ رحمت افاضه‏اى است كه به وسیله آن كمبودها جبران گشته حوایج ‏برآورده مى‏شود.  قرآن دل آدمى را به نور علم و یقین روشن مى‏سازد و تاریكیهاى جهل و شك را از آن دور مى‏كند و آن را به زیور ملكات فاضله مى‏آراید. (9) آیت الله مكارم شیرازى مى‏نویسد: “شفاء” اشاره به “پاكسازى”، و “رحمت” اشاره به “نوسازى” است (10) قرآن براى مردم و اهل قرآن رحمت است و شكى در آن نیست و اهل قرآن كریم، ائمه هدى هستند كه خداوند مى‏فرمایند: “ثم اورثنا الكتاب الذین اصطفینا من عبادنا.” (11) قرآن براى كسانى رحمت است كه به فرایض آن عمل مى‏كنند و آنچه را كه در قرآن حلال است‏حلال، و آنچه را كه حرام است، حرام مى‏دانند. پس اینان مؤمنان هستند كه وارد بهشت مى‏شوند و عذاب نمى‏شوند، بلكه از عذاب نجات مى‏یابند. (12) همچنین در قرآن، شفا از افراط و تفریط در تفكرات و شعور انسان است. پس این قرآن، عقل را از راههاى غیر حقیقى حفظ مى‏كند، انسان را در راههایى كه مثمر ثمر باشد، آزاد مى‏گذارد، او را از استفاده كردن نیرو و توانش در جاهایى كه فایده ندارد، باز مى‏دارد، به او برنامه سالم دقیق مى‏دهد، فعالیت انسان را نتیجه‏دار کرده، از راههاى غیر حقیقى باز مى‏دارد. (13) قرآن مؤمنان را صحت و استقامت افزوده و سعادتى بر سعادتشان اضافه مى‏كند  و اگر در كافران هم چیزى بیفزاید، چیز جز نقص و خسران نخواهد بودقرآن رحمت است ‏براى كسى كه طلب رحمت مى‏كند و رحمت را براى خویش مى‏خواهد. قرآن شفاء از كفر، شرك، جهل، فساد و هر رذیلتى است، البته براى كسى كه بخواهد براى خداوند تعالى خالص شود. (14) قرآن كریم از آن جهت كه شفاء است، اول دل را انواع مرضها و انحرافات پاك مى‏كند و زمینه را براى جاى دادن فضایل آماده مى‏سازد; از آن جهت كه رحمت است صحت و استقامت اصلى و فطرى دل را به او باز مى‏گرداند; از آن جهت كه شفاء است محل دل را از موانعى كه ضد سعادت است پاك كرده آماده پذیرش سعادت مى‏سازد; از آن جهت كه رحمت است هیبت ‏سعادت به او داده نعمت استقامت و یقین را در آن جایگزین مى‏كند. بنابراین قرآن كریم هم شفاء است‏براى دلها و هم رحمت; همچنانكه هدایت و رحمت‏براى نفوسِ در معرضِ ضلالت است. “ماهو شفاء و رحمة” (15) نظیر آیه “هدى و رحمة لقوم یؤمنون” (16) و جمله “و مغفرة و رحمة” مى‏باشد. (17)  
قرآن
قرآن، فزونى خسارت براى ستمگران “و لا یزید الظالمین الا خسارا“، مراد از ظالمین قهرا كفار خواهد بود زیرا سیاق آیه بیانگر اثرى است كه قرآن در غیر مؤمنان دارد. البته بنا به گفته بعضى از مفسران كفار غیر مشركین منظور است. و اگر آیه شریفه حكم مزید خسران را معلق به‏وصف ظلم كرد براى این بوده كه به‏علت‏حكم هم اشاره كرده باشد و بفهماند كه قرآن در ایشان جز زیاد شدن خسران اثرى ندارد; زیرا با ارتكاب كفر به خود ستم كرده‏اند. كلمه “خسار” به معناى ضرر دادن از اصل سرمایه است، كفار مانند همه افراد یك سرمایه اصلى داشتند و آن دین فطریشان بود كه هر دل ساده و سالمى به آن ملهم است، ولى ایشان به خاطر كفرى كه به خدا و آیات او ورزیدند از این سرمایه اصلى كاستند و چون به قرآن كفر ورزیدند و بدون منطق و دلیل بلكه به ستم از آن اعراض نمودند، همین قرآن خسران ایشان را دو چندان نموده نقصى روى نقص قبلیشان اضافه كرد. رحمت افاضه‏اى است كه به وسیله آن كمبودها جبران گشته حوایج ‏برآورده مى‏شود.  قرآن دل آدمى را به نور علم و یقین روشن مى‏سازد و تاریكیهاى جهل و شك را از آن دور مى‏كند و آن را به زیور ملكات فاضله مى‏آرایدالبته این در صورتى است كه از آن فطرت اصلى چیزى در دلهایشان مانده باشد و گرنه هیچ اثرى در آنها نخواهد داشت و لذا به جاى اینكه بفرماید: “یزید الظالمین خسارا” كه به معنى “در ستمگران خسران را زیادتر مى‏كند” فرمود: ” ولا یزیدالظالمین الاخسارا” كه به معنى “در ظالمان اثرى جز خسران ندارد” یعنى در آن كسانى كه از فطرت اصلیشان چیزى نمانده هیچ اثر ندارد و در آن كسانى كه هنوز از موهبت فطریشان مختصرى مانده این اثر را دارد كه كمترش مى‏كند. (18) این خسران و نقصان نیز از جهت تكذیب و كفر آنها به قرآن كریم است.همچنین خداوند مى‏فرماید: “فزادتهم رجسا الى رجسهم“. (19) در این قسمت زیاد شدن خسران كفار را خداوند مجازا به خود قرآن نسبت داده زیرا خسران ایشان در حقیقت اثر كفر خود آنان و سوء اختیارشان و شقاوت نفوسشان است. (20) در حدیثى كه منسوب به امام محمد باقر علیه السلام‏ است مى‏خوانیم كه حضرت مى‏فرمایند: جبرئیل بر پیامبر اكرم‏ صلى الله علیه وآله‏ نازل شد و فرمود: “و لا یزید الظالمین آل محمد حقهم الاخسارا“. (21)  قرآن دارویى بدون عوارض جانبى با این اوصاف كه خداوند قرآن كریم را شفاء و رحمت‏براى مؤمنان خوانده در واقع آن را به عنوان یك دارو براى امراض جسمى و روحى معرفى كرده است. داروى دردهاى جسمانى غالبا اثرهاى نامطلوبى روى ارگانهاى بدن مى‏گذارند تا آنجا كه در حدیث معروفى آمده: “هیچ دوایى نیست مگر اینكه خود سرچشمه بیمارى دیگرى است.” (22) اما این داروى شفابخش هیچگونه اثر نامطلوب روى جان و فكر و روح آدمى ندارد، بلكه برعكس تمامى آن خیر و بركت است. در یكى از عبارات نهج البلاغه مى‏خوانیم: “شفاء لا تخشى اسقامه ” یعنى اینكه “قرآن داروى شفابخشى است كه هیچ بیمارى از آن بر نمى‏خیزد.” (23) كوتاه سخن این كه قرآن مؤمنان را صحت و استقامت افزوده و سعادتى بر سعادتشان اضافه مى‏كند و اگر در كافران هم چیزى بیفزاید، چیز جز نقص و خسران نخواهد بود. تنظیم برای تبیان: حسین عسگری


25 آوریل 2011 |





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آنلاین ها]
[مشاهده در: www.onlineha.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن