واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: يورش "مگسهاي مديترانه اي" به امنيت غذايي ایران آيا سكوت سه ساله در مقابل اين آفت و جا خوش كردن آن در استان مازندران و سرايت آن به استان فارس و حمله به ديگر استانها توسط وزارت كشاورزي كمترين مجازات آن استيضاح وزير كشاورزي نيست؟ نعمت احمدي؛ اعتمادملی: من كشاورزم، اين حرفه در خانواده ما موروثي است. اگر در ديگر زمينهها هم تحصيل و كسب مدارجي بكنيم، انگاري همه راهها در اين خانواده به كشاورزي ختم ميشود. يعني بايد باز هم كشاورز باشي تا در ديگر مشاغلي كه كسب كردهاي اميد موفقيت داشته باشي. وكالت دادگستري و عضويت هيات علمي دانشگاه به كنار، من كشاورزم اما اين حرفه متاسفانه در ايران گويي نفرين شده است. قدرناشناسي خواهد بود اگر بگويم نگاه شيخ كويرنشين به كشاورزي كم بود اما اين نگاه با تكيه بر ديگر نيازهاي جامعه در حد انتظار نبود. در دوره سازندگي سده جمعيت رو به افزايش بود و اين خاك و آب نه به قدر وسعت يك ميليون و 648 هزار كيلومترمربعي، با شيوه سنتي توان تامين نياز جمعيت رو به تزايد را نداشت. برنامهها پشت برنامه و طرحها پي در پي ارائه ميشدند اما كسي حاضر به پاسخگويي نبود كه كشاورزي در كشوري كه آسمان بر زمين بخيل است و در مناطقي كه سالهاي سال قطره باراني نميبارد، نميتواند الگوبرداري از ديگر كشورها داشته باشد، اينجا ايران است، دو كوير معروف جهان، لوت و كوير نمك، ميانه كشور جا خوش كردهاند و كوير لوت را ميگويند گرمترين نقطه جهان است، به درستي ميگويند زيرا در طول تاريخ از شرق و غرب صداي سم ضربه اسبهاي متجاوز را شنيدهايم اما كسي از كوير نگذشته، كه ميگويند اسكندر در افسانهها و نادر با از دست دادن بسياري از سپاهيانش از اين كوير گذشت، كه جلالالدين خوارزمشاه كه از خوف مغول هول كوير را به دل خريد و به سلامت گذشت و ديگران حتي از نام بردن كوير وحشت داشتند. ديگر مناطق هم كه با كشاورزي ساز است، از سختكوشي كشاورز است كه ناسازي روزگار را با حفر چاه و قنات و بيرون كشيدن آب از دل كيلومترها كانال ميسر ساخته است. كشاورز ديروز، دلي به آسمان و نگاهي به زمين تشنه داشت و از اين رو است كه دعاي باران قصهاي تاريخي دارد. اگر آسمان بخيل نبود و ترسالي هديهاي به زمين، نان و سفرهاش اندك رنگي داشت و اگر در كوهستان باران نميباريد به سالي دجلهاش خشكرود ميشد. تكنولوژي آمد، قنات اين رود دستساز ايراني كه آب را از فرسنگهاي دور از دل زمين به خاك تفتيده هديه ميداد، تاب و توان مقاومت را در خود نديد و هنر ايراني، اين كاريزهاي تفتيده در دل خاك، دل به مرگ سپردند و در گوشه و كنار چاهي سر برآورد كه با موتوري و اين اواخر با ترانس برقي، به ظاهر كار كيلومترها قنات را انجام ميداد. تراكتور آمد، بذر اصلاحشده آمد، كود آمد و سم آمد و در كنار بهداشت كه جمعيت كشور را رو به فزوني نهاده بود، تامين بخشي از سفره غذايي مردم را همين آب و خاك برعهده گرفت. اداره فلاحت كه در گذشته استقلالي نداشت به وزارت كشاورزي تبديل شد و در هر استان علاوهبر اداره كشاورزي، مركز تحقيقات كشاورزي داير شد، كود و سم همان اندازه كه به كمك كشاورز ميآيد، با طبيعت هم درگير ميشود. سمي كه براي كشتن فلان آفت استفاده ميشود طبيعي است كه به همان اندازه حشره مفيد را هم از بين ميبرد. همه اينها را از فرنگ آوردند و بايد اذعان كرد كه همراه آنها كود و سم فلان آفت هم آمد و ناگهان كشور ما شد مصرفكننده كود و سم و محل پرورش آفت. هرازگاهي يكي از محصولات كشاورزي، مورد هجوم آفتي قرار ميگرفت كه نام و نشان آن را تا ديروز نميدانستيم. از گذشته دور راه مبارزه با آفات را كم و بيش اداره كشاورزي به كشاورزان ميآموخت، اما چه مبارزهاي؟ وقتي كه آفت سراپاي محصول را در هم ميتنيد و كشاورزي كمرمق و حتي بيرمق در پاي آفت قرباني ميشد، اداره كشاورزي بسان نوشداروي بعد از مرگ سهراب به سراغ كشاورز ميرفت. كشاورزان كه قناعت جزو ذاتي آنان است، به اين دلخوش بودند و هستند كه بههر حال مجموعهاي درصدد است كه راه مبارزه با آفت را به آنان بياموزد. با واردات هر نوع محصول كشاورزي از خارج و با تكيه بر شيوه وارداتي كه ما داريم و قرنطينهاي در كار نيست، آفات كشاورزي هم وارد كشور ميشوند. يك روز كرم ساقهخوار، امان برنجكاران را ميبرد و ديگر روز نوعي سن، ساقههاي ترد گندم را ميخورد. فلان بذر به همراه خود ميهماني به نام آفت را ميآورد و قصه پرغصه كشاورزي است كه هر روز تكرار ميشود. در ايران به كشاورزي، صنعت نميگويند، علت آن هم ساده است چون پشتيباني ندارد، نه بيمهاي كه دلخوش باشي حداقل سرمايهات حفظ است كه اگر سودت از بين رفت، صندوق بيمه محصولات كشاورزي به كمكت بشتابد؛ اين صندوق هم شده خزانهاي كه بايد مسوولان آن به كمك دولت بيايند، نه كمك كشاورز؛ براي نمونه سال گذشته، نگارنده، محصول باغهاي پستهام را بيمه كردم و با توجه به سرماي سال گذشته مبلغي بهعنوان بيمه به من تعلق گرفت تا امروز كه اين نوشته را مينويسم هنوز همين مبلغ اندك در گيرودار سيستم بوروكراسي اداري به من پرداخت نشده و از طرفي موعد بيمه محصول سال زراعي آينده هم تمام شده و من ماندهام معطل كه معناي بيمه در اين حرفه پرخطر چيست؟ در هر زمينهاي كه سرمايهگذاري كني سرمايهات رو به افزايش است و تنها اين كشاورزي است كه با اندك قهر طبيعت كل سرمايهات از بين ميرود بدون اينكه مسوولان كاخنشين وزارت كشاورزي با اعداد و ارقام و فصول سال بخواهند خود را آشنا كنند. وقتي من كشاورز در سال گذشته كه محصول باغاتم را بيمه كردم و به حكايت ماموران شما آسيب ديدم و مبلغي بهعنوان بيمه به من تعلق گرفت چرا در پرداخت آن تعلل ميكنيد، كه كشاورز آسيب ديده قادر نباشد محصول سال بعد خود را بيمه كند؟ پاي درد دل كشاورز نشستن به اندازه زمستانهاي سخت كشاورزي كه طولاني ميباشند پردرد است اما چرا ميگويم بايد اين وزير را استيضاح كرد، به اين خبر توجه كنيد: <پس از 22 سال يكي از آفات خطرناك كشاورزي در ايران شيوع يافت. - مگس مديترانهاي - كه اوايل دهه 60 در مازندران شيوع پيدا كرده بود و پس از سه سال كنترل شد، دوباره در اين استان يافت شده است.> اين خبر در روابط عمومي خانه كشاورز - تنها تشكل مستقل كشاورزان - اعلام شده است. ادامه خبر دردناك را با هم مرور ميكنيم. اين آفت ميتواند به اكثر محصولات سردرختي ازجمله مركبات، خرمالو، سيب، گلابي، انار، هلو و صيفيجات مانند خيار، خربزه، گوجهفرنگي و بادمجان حمله كرده و خسارت وارد كند و علاوه بر كاهش شديد توليد، صادرات آنها را به شدت تهديد كند... سال 60 اوج جنگ است و هزينه جنگ از واجبات كشور، دولت با نفت ارزان مجبور است هم جنگ را اداره كند و هم سامان عمومي را در برنامه خود داشته باشد، بخش كشاورزي با همه دردهاي خود گرفتار مگس مديترانهاي ميشود و سه سالي طول ميكشد تا اين آفت از بين برود اما از سال 1385 يعني در دوره وزارت وزير كشاورزي فعلي كه اتفاقا خود را وزير جهادي كشاورز مينامند، اين آفت بعد از 22 سال دوباره در مازندران پيدا شد و به گفته روابط عمومي خانه كشاورز: در حال حاضر تمام شهرستانهاي استان مازندران به غير از رامسر آلوده به اين آفت هستند و بيش از 200 هزار نمونه آن در تلههاي جلبكننده گرفتار آمده است كه حاكي از آلودگي بسيار گسترده آن در اين استان است. غمناك اينكه، آفت - مگس مديترانهاي، كه عموم محصولات كشور را در بر ميگيرد فقط در استان مازندران به تركتازي مشغول نيست. وزارت كشاورزي با بايكوت خبري و محدوديت شديد اطلاعرساني و پنهانكاري ظرف دو سال زراعي گذشته نه اينكه به مبارزه عليه اين آفت محصول بربادده نپرداخته، بلكه از انتشار خبر آن هم جلوگيري به عمل آورده و اين خود باعث گسترش آفت، علاوه بر سطح استان مازندران به ديگر استانها شده است. هماكنون استان فارس دومين استاني است كه آفت مگس مديترانهاي در آن ماوا گزيده و عمده محصولات خرمالوي امسال اين استان طعمه آفت مگس مديترانهاي شده است. اگر سازمان بازرسي كل كشور هياتي را مامور بررسي اين موضوع ميكرد كه چرا و چگونه مسوولان وزارت كشاورزي استان مازندران طي دو سال گذشته اجازه انتشار اين خبر را ندادند و با آن به مبارزه برنخواستند و وزارت كشاورزي چه سودي در پنهانكاري اين آفت داشته و دارد كه اجازه داد آفت خطرناك مگس مديترانهاي در شمال ايران جا خوش كند و بستر مناسبي را براي تكثير پيدا كند و آنگاه از شمال كشور به جنوب سرريز كند، آفتي كه يك بار ديگر ميگويم اين دامنه از محصولات را به سرعت فرا ميگيرد: اكثر محصولات سردرختي ازجمله مركبات، خرمالو، سيب، گلابي، انار، هلو و عمده صيفيجات مثل خيار، خربزه، گوجهفرنگي و بادمجان. آيا سكوت سه ساله در مقابل اين آفت و جا خوش كردن آن در استان مازندران و سرايت آن به استان فارس و حمله به ديگر استانها توسط وزارت كشاورزي كمترين مجازات آن استيضاح وزير كشاورزي نيست؟ متخصصان آفات نباتي ميگويند با توجه به گسترش فراوان اين آفت در شمال كشور به نظر ميرسد آفت در سه سال گذشته در شهرهاي شمالي جا خوش كرده و ريشهكني و كنترل آن كه 22 سال قبل ريشهكن شده بود، امري بسيار سخت و نزديك به محال است. آفتي كه اثرات آن هماكنون در قيمتهايي همچون قيمت گوجه به علت محدوديت توليد، خود را نشان داده است و ديگر خريد از اين محله يا آن محله هم قادر به لاپوشاني كمي توليد بر اثر گسترش آفت نيست. آيا امنيت غذايي كم از امنيت قضايي است؟ وقتي در كشور هند به علت حمله تروريستها، وزير كشور استعفا ميدهد، آيا وزير كشاورزي كشورمان كه با كتمان آفت و اجازه رشد و نمو و گسترش آن، عمده محصولات كشاورزي را در معرض نابودي قرار داده است، اگر استعفا نميدهد حداقل نبايد استيضاح شود؟ اين چه سياسيكارياي است كه دامان نمايندگان مجلس را گرفته است كه اگر اين وزير را استيضاح كنند كل كابينه بايد رأي اعتماد بگيرد. آيا اداره كشور مهم است يا حفظ و نگهداري كابينهاي كه يكي از وزرايش سه سال، با پنهانكاري اجازه رشد و گسترش خطرناكترين آفت محصولات زراعي را در كل كشور داده است كه ظاهرا كنترل و ريشهكن كردن آن امري بسيار سخت و نزديك به محال است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]