محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828046170
كرانچار: همه مي گويند پرسپوليس اشتباه كرد كه كنارت گذاشت
واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: كرانچار: همه مي گويند پرسپوليس اشتباه كرد كه كنارت گذاشت
مودب و خوش برخورد؛ همانگونه كه با طرفداران، بازيكنان و مديران تيمش است. اين جنس رفتار او را با خبرنگاران هم ميبينيم. بعد از تساوي با پرسپوليس، پيشنهاد گفت و گو با او را ميدهيم، در هتل. ابتدا ما را به كمپ تمريني سپاهان دعوت مي كند ولي وقتي سگرمههايمان در هم ميرود، راه نزديكتري را انتخاب ميكند: «پس زحمت بكشيد فردا ساعت 9 صبح از خواب بيدار شويد و بياييد هتل.» فردا صبح، راس همان ساعتي كه قول داده منتظر ما در لابي نشسته. مرزبان دستيار او نيز زحمت ترجمه حرف هايش را ميكشد. اين دومين گفت وگوي رودروي ماست در اصفهان. مثل گفت وگوي اول، اصلا به حاشيه نميرود. لطافت و مهرباني در حرفهاي حاشيهاياش نيز موج ميزند. كرانچار سعي ميكند توضيح بدهد، از بعد فني بگويد و از اعتمادي كه بين او و بازيكنانش هست، نه درباره تيم حريف و شرايط ديگران. حرفهاي كرانچار به خوبي نشان ميدهد چقدر حرفهاي است...
از اين شروع كنيم كه چرا برگشتيد؟ شما كه نتايج بدي هم با مونته نگرو نگرفته بوديد؟
اين سوال را تا حالا چند بار از من پرسيدند. راستش من شانس تمديد قرارداد با مونتنگرو را داشتم و آنها از نتايجم راضي بودند. اما خودم دو دل بودم صحبتي شده بود درباره حضورم در تيم ملي كشورم، كرواسي. براي همين بود كه با مونتنگرو تمديد نكردم اما بعد كه كرواسي نشد، با پيشنهاد سپاهان مواجه شدم. تيمي كه از قبل ميشناختمش و تجربه موفقي كه از كار با پرسپوليس داشتم ، باعث شد تا بيشتر راغب به پذيرش اين پيشنهاد باشم. چون فكر ميكردم با گروه همكارانم در سپاهان ميتوانم موفق باشم.
سپاهان در حال حاضر يكي از موفقترين تيمهاي فصل است. پيش از اينكه شما بيائيد، وضعيت اين باشگاه جالب نبود. بعد از تغييرات مديريتي، لوكا بوناچيچ سرمربي اين تيم شد اما نتوانست به موفقيتي دست پيدا كند. چطور شد كه به اين شرايط رسيديد؟
مهمترين فاكتور اين بود كه تيم جو خوبي داشت. از ابتداي كار همين بود. ما وقتي آمديم، احساس كرديم شرايط مهياست و بازيكنان مي گويند، دو فردي كه به كادر اضافه شدهاند، كيفيت بالايي دارند و قابل اعتماد هستند. فكر مي كنم اين اعتماد، يكي از مهمترين فاكتورهاي موفقيت ما بود. از طرف ديگر من ميدانستم كه يكسري مشكلات داخلي در اين تيم وجود دارد و براي از بين بردن آنها بايد ارتباطات خوبي در تيم برقرار كنيم. از همان ابتدا تمركز خود را روي اين گذاشتيم كه بين بازيكنان ارتباط خوبي برقرار كنيم. سپس دوباره يك پيوند اعتمادي بين باشگاه و طرفداران برقرار كنيم. ميخواستيم اين اعتماد داخل تيم هم باشد. هدف ما اين بود كه جوي درست كنيم تا بتوانيم در مرحله بعد، از نظر فني كار را پيش ببريم. همان موقع من ايمان داشتم كه كيفيت سپاهان، بسيار بالاست. ميدانستم اين تيم از نظر فني جا دارد براي كار به همين دليل سريعا راهي پيدا كرديم تا بازيكنان بتوانند اين كيفيت خود را بروز بدهند. با برنامههاي منظم تمريني، موفق شديم اين كيفيت را افزايش دهيم. يكي از مهمترين هدف هاي ما از بين بردن مسايل حاشيهاي بود كه پيرامون تيم وجود داشت. در عين حال بايد تمركز بازيكنان را بالا ميبرديم. فكر ميكنم ما نتيجه اعتماد به يكديگر را گرفتيم. دوباره تبديل به يك تيم شديم. اين جو مثبتي كه شكل گرفت باعث شد ما با اينجا برسيم و به موفقيت دست پيدا كنيم.
زماني كه به ايران آمديد، يك دوره با مونته نگرو موفقيتهاي خوبي به دست آورديد. مي شد كه در اين تيم بمانيد ولي تصميم گرفتيد كه به ايران برگرديد. بي شك الان ايراني ها معتقد هستند كه پرسپوليس با شما برخورد خوبي نكرد و حتي در حق تان جفا شد. نظر خودتان در اين باره چيست؟
درباره مونته نگرو چيزي كه گفتيد درست است. البته يك جرياناتي هم وجود داشت. ما نتايجي خوبي با اين تيم گرفتيم، با تيمي كه در واقع شانس زيادي براي موفقيت نداشت ولي ما توانستيم در آنجا به موفقيت برسيم. هواداران با تيم ملي ارتباط خوبي گرفته بودند و ما داشتيم به طرفي ميرفتيم كه، آرزو تلقي ميشد. قصد داشتيم تيم را براي رقابتهاي اروپايي آماده كنيم ولي به دنبال پيشنهادي كه فدراسيون كرواسي داد، كار كمي خراب شد. بحث حضور من در تيم ملي كشورم مطرح شد و همين خبر بين ما و مونته نگرو اختلافي به وجود آورد كه بعد نتوانستيم بر سر تمديد قرارداد به جمع بندي برسيم و ناچار به جدايي شديم. بعد از جدايي من، متاسفانه مونته نگرو ديگر موفقيت نداشت و در دو بازي رفت و برگشت به اسلواكي باخت كه اين برايم بسيار ناراحت كننده بود. رسانهها و مردم مونته نگرو بعد از اين شكست ها با من همراه شدند و انتقاد زيادي به فدراسيون فوتبال كشورشان داشتند، چرا كه همه چيز داشت خوب پيش مي رفت ولي اجازه ندادند همكاري ادامه پيدا كند.
البته بخش دوم سوال را پاسخ نداديد...
وقتي قرار شد به ايران برگردم و به تيمي مثل سپاهان بروم، ديگر نيازي به فكر كردن نبود. من فورا به پيشنهاد اين تيم پاسخ مثبت دادم چون سپاهان تيم بزرگي در تاريخ ايران و آسياست. آنها فصل قبل قهرمان شده بودند و من از زمان حضور در پرسپوليس، اين تيم را به خوبي مي شناختم. همانطور كه در ابتداي حرفهايم گفتم، سپاهان به جايي رسيده بود كه نياز داشت تا دوباره اعتماد به نفس بگيرد. من ايمان داشتم مي توانيم در اين تيم موفق باشيم چون قصد داشتم يك كار فوقالعاده و جدي با اين تيم كنم. بارها گفتهام، در پرسپوليس هم همه چيز براي ما خوب بود. رابطه خوبي با هوادران داشتم و اين رابطه انساني در نتايج ما هم تاثير داشت. وقتي من از پرسپوليس جدا شدم، تيم سوم بود ولي چون باشگاه در آن مقطع ميخواست قهرمان شود، به همين دليل تصميم به تغييرات گرفتند. دوباره اعتراف ميكنم اين جدايي فوقالعاده با كلاس و بسيار مهربانانه بود. اميدوارم تمام جداييها مثل جدايي من و پرسپوليس باشد. وقتي تصميم گرفتم دوباره برگردم، حتي اين موضوع روي تصميمم تاثيرگذار بود و خواستم كه دوباره برگردم و در اين ليگ كار كنم.
در حقيقت شما اين جدايي را خيلي راحت قبول كرديد و راحت اين شوك را پذيرفتيد. حتي دو روز هم تيم را تمرين داديد تا نشان داديد چقدر راحت با اين مسئله كنار آمده ايد.
چون ما خيلي انساني و ورزشي از هم جدا شديم. خيلي راحت پذيرفتم كه اين جدايي بايد صورت ميگرفت. تيم مي خواست قهرمان شود و ما سوم بوديم. وقتي باشگاه از من خواست، به راحتي آن را قبول كردم چون دايي را هم ميشناختم. وقتي من رفتم، احترامها سرجايش ماند و هنوز هم بين ما وجود دارد.
شما انگار مطمئن بوديد كه آن تيم قهرمان نمي شود چرا كه قول قهرماني نداديد. در نهايت هم نشد...
دو هفته قبل از اينكه بازيهاي ليگ شروع شود، من به پرسپوليس رفتم. تيم بسته شده بود و من سناحت زيادي از مسابقات و همينطور تيم نداشتم. طبيعتا تيمهاي بزرگي مثل پرسپوليس هميشه براي قهرماني مبارزه ميكنند. ما هم سعي كرديم كه نتايج خوبي در تيم به دست بياوريم. به نظر خودم، اتفاقا ما در پرسپوليس خوب كار كرديم و داشتيم به صدر جدول نزديك ميشديم. در آن زمان يك بازي مهم برگزار كرديم كه مقابل همين سپاهان بود. اگر ميتوانستيم آن مسابقه را ببريم يك گام خيلي بزرگ در راه قهرماني برميداشتيم ولي شكست خورديم تا فاصله ما با صدر زياد شود و در هفتههاي بعد از آن نيز نتوانيم به صدر برسيم. به همين دليل جدا شديم.
در واقع سپاهان يك بار باعث جدايي شما از ايران شد و يك بار هم شما را برگرداند!
(خنده) طبيعتا كار خوب من با پرسپوليس باعث شد كه سپاهان من را بخواهد و بخواهند كه با هم كار كنيم. بعد از اين جريان بود كه مجموعه پرسپوليس از هواداران گرفته تا برخي از اطرافيان تيم، هر وقت من را ميبينند ميگويند جدايي تو از پرسپوليس يك اشتباه بزرگ بود كه انجام دادند. ولي من اين مسئله را پذيرفته بودم و در واقع، آن اتفاق جزئي از زندگي من شده بود.
خوب ميدانيم كه اين اخلاق و آرامش شما مي تواند به تيم موفقيت زيادي كند. شما دوست داريد همه چيز را با آرامش حل كنيد. چقدر اين مسئله باعث موفقيت شما شده و چقدر اين مسايل فني و آناليز درستي كه داريد؟
50 درصد از موفقيت تيم به خاطر همين آرامش و اخلاق است و 50 درصد نيز به خاطر كار روي مسايل فني. كاري كه ما از ابتدا انجام داديم اين بود كه روي يك سيستم كاري تمرينات را انجام بدهيم. همان اعتمادي كه به شما گفتم در كار ما بسيار تاثيرگذار بود و باعث شد هر دو طرف، همديگر را باور كنيم.
شما معمولا قول قهرماني نميدهيد ولي ميگويند در تيمهاي بزرگ يك بخشي از كار همين قولها و شوآفهايي است كه مربيان انجام ميدهند. مثلا در خود كرواسي نيز اين موضوع وجود دارد.
اتفاقا من هميشه با تيمهايي كه بوده ام، ميخواستم جام بگيرم. من با دينامو راگرب كه بودم گفتم ميتوانيم به رقابتهاي ليگ قهرمانان اروپا برويم و حتي در ليگ و حذفي نيز قهرمان شويم. با آنكه تيمهاي بهتري نسبت به ما از جمله هايدوك وجودداشت ولي من با توجه به خريدهاي خوب و ساماندهي درست تيم، گفتم كه ميتوانيم براي قهرماني مبارزه كنيم و جام بگيريم كه اتفاقا گرفتيم. من در زندگي هميشه خواستهام كه مبارزه كنم. با توجه به شرايطي كه در سپاهان وجود داشت اما سعي نكردم در همان بدو ورود بازيكنان را در استرس قرار دهم. با اينكه اطلاعات خوبي از تيم و كيفيتش داشتم ولي به خاطر آرامش بايد يكسري مسايل را رعايت ميكرديم و حرفهايي نميزديم. ولي هميشه اينطور نيست. يادم ميآيد با كرواسي در گروهي سخت در مقدماتي جام جهاني قرار داشتيم كه سوئد و بلغارستان نسبت به ما بسيار اوضاع بهتري داشتند ولي من گفتم بايد به جام جهاني برويم كه اين اتفاق رخ داد و ما با قدرت به موفقيت رسيديم. وقتي هم به مونته نگرو رفتم گفتم ما براي مقام اول يا دوم ميجنگيم. با حضور انگليس خيليها گفتند حرفهايي عجيب ميزني و شما نميتوانيد اول شويد ولي ما شديم.
حالا كه اوضاع در سپاهان جوري شده كه بتوانيد چنين حرفهايي بزنيد...
بله، از آنجا كه ما توانستيم از ردههاي پائين به بالا برسيم و با توجه به شرايطي كه داريم به جرات ميگويم شانس اول قهرماني هستيم. استقلال نزديك ماست و تراكتورسازي ولي ما داريم به خوبي مبارزه ميكنيم و شك نكنيد، فقط قهرماني مي خواهيم.
به نظر مي رسد دو مشكل داريد. در بازي پرسپوليس ما استرس را در بين بازيكنان شما ميديديم. ظاهرا روي مسايل داوري هم حساس شدهايد و انگار اين احساس را داريد كه شايد داوريها به ضرر شما تمام شود.
اينكه بازيكنان ما استرس دارند، طبيعتا درست است. مگر ميشود روي تيمي فشار وجود نداشته باشد. اين فشار واقعا وجود دارد ولي من شك ندارم بازيكنانم ميتوانند با احساس خوبي از اين مرز رد شوند. فراموش نكنيد سپاهان بازيكناني دارد كه دو بار پياپي قهرمان شدهاند و يك بار هم در فينال ليگ قهرمانان باز كرده اند و ميتوانند با تجربه بزرگ شان، به تيم كمك زيادي كنند. در بازي پرسپوليس، واقعا فشار زيادي روي تيم وجود داشت ولي اگر ما قهرمان ميشديم شك نكنيد 90 درصد از راه قهرماني را رفته بوديم ولي متاسفانه نشد. اما شك ندارم كه بازيكنان من با قدرت ميتوانند روي خط قهرماني حركت كنند.
فكر نميكني براي قهرمان شدن به اين نياز داري كه كمي هم حاشيه داشته باشي. معمولا در فوتبال ما كسي قهرمان ميشود كه بيشتر هياهو به راه بيندازد و آب را گل آلود كند!
وقتي كه ما رفتيم به بازي با تراكتورسازي و ساعت 10 صبح يك تماشاگر ميگويد «توزي» بازي ميكند، بازيكني كه به حكم انضباطي محروم بوده است. ما هميشه گفتيم كه دوست داريم بازيكنان بتوانند بازي كنند اما ميگوييم ما روي بازي تيم حريف برنامهريزي ميكنيم. چرا اين مسئله را از ما مخفي كرده بودند؟ ما از آقاي نبي پرسيديم، از بخشش توزي اطلاعي نداشت. در سايت فدراسيون هم حتي ننوشته بودند. اين چيزي است كه ما دربارهاش ميگوييم ميخواهند هدفمند به سپاهان ضربه بزنند. درهمين بازي سپاهان و پرسپوليس هم در شرايط 50-50 را به سوت حريف زدند. اينها داوري است و ما به آن اعتراض داريم اما ميپذيريم كه فني باشد اما درباره اتفاقات ديگر مثل... ميگويم ما هيچ وقت شرافت مربيگريمان را براي يك قهرماني نميفروشيم. اگر بازيكني مثل توزي، 2بازي محروم ميشد، ميگفتيم به يكي از بازيهايش عفو خورده اما يك جلسه محروميت را كه نميشود بخشيد. اين چيزي است كه برايش پاسخي پيدا نميكنم. اين را با تمام جان و دلم ميگويم، ما حاضريم دوم يا سوم بشويم اما براي رسيدن به يك قهرماني ناپاك ، شرافتمان را نفروشيم.
مي شود جنتلمن بود و قهرمان شد؟
فراتر از اين. ما ميخواهيم انسان باشيم و با معرفت و قهرمان هم بشويم.
دوشنبه|ا|28|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]
-
گوناگون
پربازدیدترینها