واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معجزه شکلات بسوی آرمانشهر(17)
اگر خواهان آن هستی که در جامعهای سراسر خوبی و لطف زندگی کنی، باید سعی کنی رفتار خود و بقیه اهل جامعه را آراسته به صفاتی کنی که جز خیر و نیکی نباشد؛و ابتدا از خودت شروع کن، شرط معرفت این است که تو خود، مبتلا به خلقی نباشی که دیگران را از آن بازداری که اگر چنین باشد، دور از انصاف است؛ از دیدگاه قرآن«ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید. خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! » (نحل/ 36)قرآن کریم، اولین وظیفه همه انبیا را امر به معروف و نهی از منکر میداند. در میان هر امتی پیامبری مبعوث شده که مهمترین وظیفه او، دو چیز است: یکی امر به یکتاپرستی که بهترین نوع امر به معروف است (ان اعبدوالله) دیگری نهی از اطاعت طاغوتها که از مهمترین موارد نهی از منکر است (اجتنبوا الطاغوت). دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام)امام صادق علیه السلام:«کسی (باید) امر به معروف و نهی از منکر کند که سه خصوصیت در او باشد: (اول) به آنچه فرمان میدهد، خود عمل کند و آنچه را نهی میکند، خود نیز ترک گوید. (دوم) در امر و نهی خود عدالت را رعایت کند و (سوم) در امر و نهی خود، طریق ملایمت و نرمی پیش گیرد.» نگاه بزرگانحکایت اولپیرمردی مشغول وضو بود؛ ولی آن را صحیح انجام نمیداد. امام حسن و امام حسین که در آن روز دو کودک بودند، وضوی غلط پیرمرد را دیدند. برای راهنمایی این پیر، او را به داوری خواندند و گفتند:ای پدر! ما هر کدام وضو میگیریم و شما داوری باش که وضوی کدام درستتر و بهتر است؟پیرمرد که وضوی هر دو طفل معصوم را دید، فرمود: وضوی هر دوی شما صحیح است، وضوی من باطل است.این نمایش آن دو کودک، یک آموزش هنرمندانه و غیرمستقیم همراه با حفظ آبروی پیرمرد و در واقع بهترین شیوهی امر به معروف است. حکایت دومسوار یكی از این سواری شخصی ها شدم. از خوش تیپی راننده برایتان بگویم. موهای فر و بلند و كت روی دوش سیبیل تا بنا گوش، فقط كم بود تا هیكل آرنلدی او ببرد عقل و هوش! آقای راننده هم هنوز حركت نكرده برای خوشی دل خودش یا ناخوشی دل من یك نوار ترانه زن از نوع انگلیسی پخش كرد. در همین لحظه حس معنویت من و اینكه نظر كرده هستم گل كرد و تصمیم به نهی از منكر این اقای راننده گرفتم.چند فرضیه نهی از منكر در ذهنم آمد.اول روش با قدرت و عزت نفس بود به این شكل مثلا: آقا نوار را خاموش كن وگرنه :1- حسابت را می رسم از قدرت بدنی راننده همین بس كه: اگر یك مشت نیمه آبدار به من می زد آنچنان ضربه مغزی می شدم كه فقط آقای دكتر پژوهان می توانست من را عمل كند.2-از تاكسی پیدا می شوم. خوب پیدا شو بهتر !دوم روش های بدون عزت نفس1- اقا خواهش می كنم نوار را خاموش كناگه خاموش نكنم چیكار می كنی خیلی خوش بینانه باید تا دو ساعت به فلسفه موسیقی ، موسیقی لهو و لهب ،موسیقی های خوب و هزار قال و قیل دیگر برای او می پرداختیم تازه اخرش به من می گفت لیلی زن است یا مرد.اما روش منیك شكلات كوچولو را وسط دویست تومانی گذاشتم و كرایه را به او دادم! و هیچ حرفی نزدم. تا شكلات را دید، اول تعجب كرد چون مناسبتی نداشت! بعد از چند ثانیه مكث در میان صدای بلند ترانه خان زن گفت :(( ای ول حاج آقا! دستت درد نكنه!)) خواهش می كنم من تمام نشده بود كه شكلات در دهان آقای راننده مزمزه شد هنوز 10 ثانیه نشده بود كه دیدم صدای ضبط قطع شد . نوار را بیرون آورد و در بین نوارهایش حسابی گشت و یك نوار دیگر گذاشت. من هم خوشحال كه تیر به هدف خورد . آثار امر به معروف و نهی از منکرالف- برکات معنوی 1- نجات از قهر خداامیرالمومنین علیه السلام فرمود: هر کس منکر و خلافی را دید و قلبا از آن ناراحت شد، همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده و تن به سلامت برده است؛ و هر کس با زبان از کار خلاف نهی کرد، به پاداش رسیده است.2- بهره از الطاف خداهر کس با شمشیر و قوت و قدرت برای عزت کلمةالله قیام کند، به واقعیت الطاف الهی رسیده است.ب- برکات اقتصادیقرآن میفرماید: اگر مردم مناطق ایمان آورند و تقوا پیشه کنند (که یکی از مصادیق تقوی، امر به معروف و نهی از منکر است) به طور قطع، از آسمان و زمین برکاتی خواهیم گشود.ج- برکات اجتماعیقرآن، جامعهای را رستگار میداند که گروه ویژهای برای امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد.د- برکات سیاسیحضرت علی علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهی از منکر نشود، به تدریج اشرار بر شما حاکم خواهند شد و کار به جایی خواهد رسید که خوبان شما هر چه فریاد زنند، پاسخی نشنوند. شرایط امر به معروف و نهی از منکرچند چیز شرط است در واجب بودن امر به معروف و نهی از منکر: اول: کسی که میخواهد امر و نهی کند، بداند که آنچه شخص مکلف به جا نمیآورد، واجب است به جا آورد و آنچه به جا میآورد باید ترک کند و بر کسی که معروف و منکر نمیداند، واجب نیست.دوم: تارک معروف به معروف بودن آن و عامل منکر به منکر بودن آن علم داشته باشد.سوم: امر به معروف و ناهی از منکر علم به مصادیق معروف و منکر اجتهادا و یا تقلیدا داشته باشد همچنین لازم است امر به معروف و ناهی از منکر، علم به معذور نبودن تارک معروف و عامل منکر نیز داشته باشد.چهارم: آنکه احتمال بدهد امر و نهی او تاثیر میکند. پس اگر بداند اثر نمیکند، واجب نیست.پنجم: آنکه بداند شخص معصیت کار بنا دارد که معصیت خود را تکرار کند، امر به معروف و نهی از منکر از صدور معصیت، هم از باب پیشگیری لازم است. پس اگر بداند یا گمان کند یا احتمال صحیح بدهد که تکرار نمیکند واجب نیست.ششم: آنکه در امر و نهی مفسده نباشد. پس اگر بداند یا گمان کند که اگر امر یا نهی کند ضرر جانی یا عرضی و آبرویی یا مالی قابل توجه به او میرسد، واجب نیست. ادامه دارد ... منبع:طباطبایی، سید محمد هادی، کتابچه شهر قرآنی، شماره29، با اندکی تصرف، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]